Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

به ‌رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه

در جهان دیپلماسی، بعضی تصمیم‌ها تنها یک رویداد سیاسی نیستند، بلکه نشانه‌ای از تغییر فاز در ساختار قدرت جهانی‌اند. خبر رسمی به ‌رسمیت شناختن حکومت طالبان توسط فدراسیون روسیه، یکی از همین لحظات تاریخی است؛ تصمیمی که شاید تا چندی پیش در ذهن بسیاری از تحلیلگران به‌ مثابه عبور از خط قرمزهای سیاست بین‌الملل تعبیر می‌شد.

اما اکنون، در میانه نظم جدید جهانی و روند پرشتاب شکل‌گیری قطب‌های مستقل در برابر غرب، این تصمیم مسکو را می‌توان هم نوعی جسارت سیاسی دانست و هم واقع‌گرایی در سیاست منطقه‌ای.

در تاریخ ۳ ژوئیه ۲۰۲۵، روسیه با پذیرش استوارنامه سفیر طالبان، به عنوان اولین کشور جهان، دولت طالبان در افغانستان را به‌ طور رسمی به رسمیت شناخت. این اقدام، که توسط دمیتری ژیرنوف سفیر روسیه در کابل، به امیرخان متقی وزیر خارجه طالبان ابلاغ شد، نه‌ تنها یک نقطه عطف دیپلماتیک برای طالبان، بلکه نشانه‌ای از تحولات عمیق‌تر در نظم جهانی است.

  • زمینه و اهمیت تصمیم روسیه

از زمان بازگشت طالبان به قدرت در آگوست ۲۰۲۱، هیچ کشوری به‌ طور رسمی دولت آنها را به رسمیت نشناخته بود. این انزوای بین‌المللی عمدتاً به دلیل نقض گسترده حقوق بشر، به‌ ویژه محدودیت‌های شدید علیه زنان و اقلیت‌ها و نگرانی‌های امنیتی مرتبط با حضور گروه‌های تروریستی مانند القاعده و داعش-خراسان (ISIS-K) در افغانستان بود.

با این‌حال روسیه با این اقدام تابوی به ‌رسمیت‌شناختن طالبان را شکست و راه را برای همکاری‌های دوجانبه در زمینه‌های اقتصادی، امنیتی و زیرساختی باز کرد. وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که این تصمیم به توسعه روابط در حوزه‌های تجارت، انرژی، حمل‌ونقل، و کشاورزی کمک خواهد کرد.

این اقدام روسیه را نمی‌توان صرفاً یک تصمیم دوجانبه دانست؛ بلکه باید آن را در چارچوب رقابت‌های ژئوپلیتیکی و تلاش مسکو برای تثبیت جایگاه خود به عنوان یکی از قطب‌های جهانی در نظم نوین چندقطبی تحلیل کرد. تحلیلگران غربی، مانند کبیر تانجا از مؤسسه ORF در دهلی‌نو، این اقدام را یک “بازی ژئوپلیتیکی” توصیف کرده‌اند که نه‌ تنها موقعیت مسکو در کابل را تقویت می‌کند، بلکه یک پیروزی بزرگ دیپلماتیک برای طالبان به ارمغان می‌آورد.

  • ملاحظات منطقه‌ای و فقدان اجماع جمعی

سال‌هاست که بحث شناسایی طالبان به‌عنوان یک حکومت مشروع، به‌ویژه در میان کشورهای منطقه، در حالت تعلیق باقی مانده است. باوجود نشست‌های متعدد در مسکو، دوشنبه، تهران و اسلام‌آباد، اجماعی منطقه‌ای درباره نحوه برخورد با حکومت فعلی افغانستان شکل نگرفته بود. کشورهای منطقه، هرکدام با ملاحظات خاص خود – از دغدغه ترانزیت و تروریسم گرفته تا نگرانی‌های قومی و مذهبی – به سیاستی «منتظر و نظاره‌گر» روی آورده بودند.

انتظار می‌رفت کشورهای منطقه، از جمله چین، ایران، پاکستان، و کشورهای آسیای مرکزی، به دلیل منافع مشترک در زمینه امنیت، تجارت و مبارزه با مواد مخدر، به‌ صورت جمعی تصمیمی درباره به‌ رسمیت ‌شناختن طالبان اتخاذ کنند. با این‌حال، اختلاف در منافع ملی و ملاحظات استراتژیک مانع از شکل‌گیری چنین اجماعی شده است. برای مثال، تاجیکستان به دلیل حمایت از جبهه مقاومت ملی و نگرانی از نفوذ طالبان، رویکرد محتاطانه‌ای در پیش گرفته است، درحالی‌که ازبکستان و چین به دنبال همکاری‌های اقتصادی با طالبان بوده‌اند. این عدم هماهنگی منطقه‌ای، فضا را برای اقدام یک‌جانبه روسیه باز کرد.

در چنین وضعیتی، تصمیم روسیه برای شناسایی رسمی طالبان، به‌منزله شکستن یخ یک بن‌بست طولانی‌مدت بود. مسکو نه ‌تنها نخستین کشور با جایگاه بین‌المللی است که این گام را برداشته، بلکه این تصمیم را در تضاد کامل با خواست تلویحی واشنگتن اتخاذ کرده است. پیامی که از این اقدام ساطع می‌شود، فراتر از تأیید حکومت طالبان است؛ این پیام حاکی از آن است که دوران انحصار آمریکا در تصمیم‌سازی‌های جهانی به پایان رسیده و بازیگران مستقل‌تری در حال ظهورند.

رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه
به رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه، یعنی دوران انحصار امریکا در تصمیم گیری های جهانی به پایان رسیده
  • طالبان و نخستین پیروزی دیپلماتیک رسمی

طالبان که از سال ۲۰۲۱ با انزوای بین‌المللی و تحریم‌های گسترده غرب، به ‌ویژه مسدود شدن ۹ میلیارد دالر از دارایی‌های بانک مرکزی افغانستان توسط ایالات متحده مواجه بوده است، اکنون پیامی روشن دریافت کرده است: برای کسب مشروعیت بین‌المللی نیازی به تأیید آمریکا نیست. این اقدام نشان داد که طالبان می‌تواند از طریق تعامل با قدرت‌های غیرغربی، مانند روسیه و چین، به اهداف دیپلماتیک خود دست یابد.

امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، این تصمیم را “شجاعانه” خواند و ابراز امیدواری کرد که دیگر کشورها نیز از این الگو پیروی کنند. این پیام، به‌ ویژه برای کشورهای منطقه که در سال‌های اخیر با طالبان تعاملات غیررسمی داشته‌اند، می‌تواند انگیزه‌ای برای بازنگری در سیاست‌هایشان باشد. به گفته ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان، این اقدام “راه را برای روابط قوی‌تر و بهتر” با سایر کشورها باز خواهد کرد.

پیروزی دیپلماتیک طالبان، در دل خود حامل دو معناست: نخست آن‌که می‌توان بدون تکیه به چراغ سبز آمریکا نیز وارد تعامل رسمی با جهان شد؛ و دوم این‌که حکومت طالبان – با تمام انتقاداتی که متوجه عملکردش در حوزه حقوق بشر و مشارکت سیاسی است – اکنون دیگر نمی‌تواند نادیده انگاشته شود. این رویکرد جدید، به‌ویژه در تقابل با سیاست‌های انفعالی برخی مخالفان طالبان، جایگاه امارت اسلامی را در عرصه بین‌المللی تقویت می‌کند.

  • نظم چندقطبی و نقش روسیه

به رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه را باید در چارچوب گذار جهان به نظم چندقطبی تحلیل کرد. مسکو که از زمان حمله به اوکراین در سال ۲۰۲۲ با انزوای فزاینده از سوی غرب مواجه شده است، به دنبال تقویت نفوذ خود در مناطق استراتژیک مانند آسیای مرکزی و جنوبی است. به‌ رسمیت‌شناختن طالبان بخشی از استراتژی گسترده‌تر روسیه برای مقابله با نفوذ غرب و رقابت با چین در منطقه است. این اقدام تلاشی برای تثبیت جایگاه روسیه به عنوان یک بازیگر کلیدی در محیط پیرامونی خود است، به ‌ویژه در برابر تهدیدات امنیتی مانند داعش-خراسان، که مسئولیت حمله مرگبار سال ۲۰۲۴ به سالن کنسرت مسکو را بر عهده گرفت.

تحلیلگران اروپایی و غربی، مانند گزارشگران گروه بین‌المللی بحران (ICG) معتقدند که این اقدام روسیه می‌تواند به‌ عنوان یک کاتالیزور برای سایر کشورها، به ‌ویژه چین و کشورهای آسیای مرکزی، عمل کند تا روابط خود با طالبان را رسمی‌تر کنند. با این‌حال، برخی تحلیلگران، مانند آرپان رای در گزارش The Independent، هشدار داده‌اند که این تصمیم ممکن است برای روسیه ریسک‌هایی به همراه داشته باشد، زیرا طالبان توانایی محدودی در تضمین امنیت علیه گروه‌هایی مانند داعش-خراسان دارد.

  • پیامدهای منطقه‌ای و جهانی به رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه

به رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه پیامدهای متعددی برای منطقه و جهان دارد:

تشویق سایر کشورها به شناسایی طالبان: چین که پیش‌تر در دسمبر ۲۰۲۳ استوارنامه سفیر طالبان را پذیرفته بود، ممکن است به ‌زودی به ‌طور رسمی دولت طالبان را به رسمیت بشناسد. کشورهای آسیای مرکزی مانند ازبکستان و ترکمنستان نیز به دلیل منافع اقتصادی و امنیتی، ممکن است از این مسیر پیروی کنند.

تضعیف نفوذ غرب: این اقدام به‌ عنوان چالشی برای سیاست‌های ایالات متحده و متحدانش، که به‌ رسمیت‌شناختن طالبان را به بهبود حقوق بشر مشروط کرده‌اند، تلقی می‌شود. ایالات متحده همچنان بر خط قرمزهایی مانند حقوق زنان تأکید دارد، اما رقبای آن مانند روسیه و چین این موضوع را در اولویت قرار نداده‌اند.

رقابت منطقه‌ای: این اقدام ممکن است به تشدید رقابت‌های ژئوپلیتیکی در منطقه منجر شود. چین، که به دنبال گسترش طرح “کمربند و جاده” در افغانستان است، ممکن است با حضور فزاینده روسیه در این کشور احساس رقابت کند.

رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه
به رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه، یک پیروزی دیپلماتیک برای این گروه به شمار می رود
  • اپوزیسیون افغانستان؛ تلخ‌کامی در سایه تفرقه

در آن‌سوی معادله، به رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه، شکست سنگینی برای گروه‌های مخالف این حکومت به‌حساب می‌آید. اپوزیسیون سیاسی افغانستان، چه در قالب شورای مقاومت پنجشیر و چه در چارچوب شخصیت‌های مستقل، در چهار سال گذشته نه‌تنها نتوانسته‌اند اتحاد مؤثری ایجاد کنند، بلکه بارها دچار انشقاق، واگرایی و رقابت‌های درون‌گروهی شده‌اند.

بسیاری از این گروه‌ها امید داشتند که آمریکا یا متحدانش با فشار دیپلماتیک یا نظامی، زمینه‌ساز بازگشت آنان به صحنه قدرت شوند. اکنون، با شناسایی طالبان از سوی کشوری مانند روسیه، این امیدها به ‌شدت رنگ باخته و واقعیتی تلخ برای آنان آشکار شده است: در معادلات قدرت جهانی، تنها کسانی باقی می‌مانند که بتوانند در میدان حضور عینی و مستمر داشته باشند؛ نه آنان که صرفاً در کنفرانس‌های مجازی بیانیه صادر می‌کنند.

اظهارات اخیر شخصیت‌هایی چون رنگین دادفر اسپنتا و رحمت‌الله نبیل نیز موید همین نکته است. این دو چهره اپوزیسیون، در واکنش به اقدام روسیه، به ‌صراحت ناکارآمدی و عدم انسجام در میان مخالفان طالبان را عامل اصلی شرایط کنونی دانستند. این اعتراف تلخ، گواهی است بر لزوم بازنگری بنیادین در رویکرد اپوزیسیون و ضرورت یافتن راهبردهای تازه برای آینده.

حکیم تاجیک

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=8714

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *