جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

روابط طالبان و آینده افغانستان

تحولات افغانستان پس از تسلط طالبان در سال 2021، نه تنها بر معادلات داخلی این کشور بلکه بر سیاست خارجی آن نیز تأثیر عمیقی گذاشته است. طالبان که در طول دو دهه گذشته به عنوان یک جنبش مسلحانه فعالیت می‌کردند، پس از آگست 2021 در جایگاه یک دولت با مسئولیت‌های بزرگ ظاهر شدند.

این تحول، آنان را با چالش‌ها و فرصت‌های جدیدی در حوزه روابط خارجی روبه‌رو کرد. از یک سو، به رسمیت شناخته نشدن از سوی جامعه بین‌المللی و انزوای دیپلماتیک، مانعی بزرگ بر سر راه این گروه بود و همچنان وجود دارد و از سوی دیگر، منابع طبیعی غنی و موقعیت ژئوپلیتیکی افغانستان، زمینه‌ساز جلب توجه قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی استند. در این مقاله، وضعیت روابط طالبان با غرب و کشورهای منطقه بررسی و پیشنهادهایی برای بهبود سیاست خارجی این گروه ارائه می‌گردد.

  • روابط طالبان با غرب: انزوا یا فرصت تعامل؟

پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، روابط طالبان با کشورهای غربی وارد مرحله‌ای پرتنش و حساس شده است. غرب، به ویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا، با آنکه به دنبال منافع مشخص خودشان بودند و استند، ولی در پوشش حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق اقلیت های مذهبی و قومی و جلوگیری از تبدیل افغانستان به پناهگاهی برای گروه‌های افراطی، همواره در قبال حاکمان فعلی افغانستان واکنش نشان داده اند.

چنانچه ایالات متحده آمریکا و کشورهاری غربی تا اکنون، به رسمیت شناختن طالبان را به عنوان یک دولت مشروع در مجامع بین‌المللی به تعویق انداخته و با مسدود نمودن دارایی‌های افغانستان و اعمال تحریم‌ها، فشار اقتصادی زیادی بر کشور وارد کرده اند. هرچند طالبان تاکنون تلاش کرده‌اند از طریق دیپلماسی غیررسمی و همکاری محدود، فشارها را کاهش دهند.

اما اقدامات طالبان کافی نبوده است و روابط آمریکا و غرب با افغانستان همچنان مبهم و در کانال های غیر رسمی، به صورت حداقلی و مشروط باقی مانده است. طالبان می‌توانند از رویکرد «دیپلماسی تدریجی» استفاده کنند. این رویکرد مستلزم انجام اصلاحات محسوس در حوزه‌های حساس مانند آموزش دختران، آزادی بیان و تقویت شفافیت در امور حکومتی است. زیرا؛ چنین اقداماتی می‌تواند به‌تدریج بهانه‌های کشورهای غربی را از بین برده و زمینه‌ساز کاهش تحریم‌ها و تعاملات اقتصادی شود.

روابط طالبان
روابط طالبان با کشورها فرصت تعامل بوجود می آورد
  • روابط طالبان با کشورهای منطقه؛ همگرایی یا رقابت؟

در مقابل انزوای غربی، کشورهای منطقه‌ای به دلیل پیوندهای جغرافیایی، تاریخی و اقتصادی، مسیر تعامل با طالبان را انتخاب کرده‌اند. این کشورها از بی‌ثباتی در افغانستان آسیب‌پذیر بوده و به دنبال راهکارهایی برای مدیریت وضعیت استند. هرچند که برخی از این کشورها در گذشته از طالبان حمایت کرده‌اند، اما شرایط جدید موجب تغییر رویکردها و ظهور چالش‌های جدید در روابط آنها با افغانستان شده است.

چنانچه پاکستان که به دلیل ارتباطات تاریخی و ژئوپلیتیکی همواره نقش برجسته‌ای در امور افغانستان داشته است، اکنون با چالش‌های جدیدی در روابط خود با طالبان مواجه است. تشدید حملات تحریک طالبان پاکستان (TTP) که اسلام آباد همواره طالبان را عامل و حامی آنها معرفی کرده و تنش‌های مرزی میان دو کشور، از مهم‌ترین نقاط اختلاف است. با این حال، پاکستان به دلیل اهمیت افغانستان در تأمین عمق استراتژیک و تجارت ترانزیتی، به حفظ تعامل با طالبان نیازمند است. طالبان می‌توانند از طریق تقویت همکاری‌های امنیتی و تنظیم سیاست‌هایی شفاف در مورد مسائل مرزی، روابط خود با اسلام‌آباد را بهبود بخشند.

از دیگر سو، روابط ایران و طالبان با مسائل حساسی مانند مدیریت منابع آبی دریای هلمند و نگرانی‌ها در مورد حقوق زنان، اقلیت‌ها و دیگر مسائل گره خورده است. در عین حال، ایران به دلیل تعهد و مشترکات عمیق تاریخی، فرهنگی و دینی با مردم افغانستان، علاقه‌مند به همکاری با طالبان است. توسعه روابط تجاری و ایجاد توافقات در زمینه مدیریت منابع آبی، می‌تواند به کاهش تنش‌ها و افزایش اعتماد متقابل منجر شود. طالبان همچنین باید تضمین دهند که حقوق زنان و حقوق اقلیت‌ها در افغانستان رعایت می شود تا تعامل با ایران تقویت شود.

چین و روسیه، دو قدرت بزرگ منطقه‌ای، رویکردی عمل‌گرایانه به افغانستان تحت حاکمیت طالبان دارند. چین به‌ویژه به دلیل منافع اقتصادی خود در پروژه‌های معدنی و زیرساختی، علاقه‌مند به حفظ ثبات در افغانستان است. طالبان می‌توانند با ارائه تضمین‌های امنیتی به سرمایه‌گذاران چینی، زمینه جذب سرمایه‌گذاری‌ها را فراهم کنند. روسیه نیز به دلیل نگرانی از گسترش افراط‌گرایی به آسیای مرکزی، تمایل به همکاری با طالبان دارد. تعامل با مسکو در زمینه امنیت مرزی و مبارزه با قاچاق مواد مخدر، می‌تواند به تقویت روابط دوجانبه منجر شود.

کشورهای آسیای مرکزی مانند قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان و غیره، علاقه‌مند به همکاری با طالبان در زمینه‌های تجاری و امنیتی استند. طالبان می‌توانند از طریق تقویت روابط ترانزیتی و ایجاد پروژه‌های مشترک زیربنایی مانند خطوط انتقال انرژی، روابط خود با این کشورها را توسعه دهند.

باتوجه به آنچه که گفته شد، اینک می توان گفت که برای طالبان، همگرایی منطقه‌ای نه تنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت استراتژیک است. در شرایطی که آمریکا و غرب، با سیاست های مبهم تعامل محدودی با طالبان دارند، کشورهای منطقه می‌توانند شرکای اصلی در مسیر توسعه و ثبات افغانستان باشند. ایجاد روابط قوی با همسایگان، نه تنها به تأمین امنیت و رشد اقتصادی افغانستان کمک می‌کند، بلکه به افزایش اعتماد متقابل و کاهش تنش‌های تاریخی نیز منجر می‌شود.

طالبان باید با اتخاذ سیاست‌هایی متوازن و همکاری‌محور، از ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی و منابع طبیعی افغانستان بهره‌برداری کنند. اصلاحات داخلی به ویژه تشکیل حکومت فراگیر، شفافیت در فرآیندهای حکومتی و احترام به حقوق اقلیت‌ها، پیش‌شرط‌های موفقیت در این مسیر استند. زیرا آینده افغانستان در گرو توانایی این کشور برای تبدیل شدن به یک بازیگر سازنده و تعامل‌گرا در نظام منطقه‌ای است.

روابط طالبان
آینده افغانستان در گرو روابط طالبان با کشورهای منطقه است

نقیب الله جمشید

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=7225

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *