تنشهای اخیر هند و پاکستان، که با حمله تروریستی پاهالگام در کشمیر در ۲۲ اپریل ۲۰۲۵ آغاز شد و به درگیریهای نظامی، از جمله حملات موشکی هند در عملیات سیندور و پاسخ متقابل پاکستان منجر شد، یکی از جدیترین بحرانهای منطقوی در دهههای اخیر بود. این درگیریها، که به کشته شدن دهها تن و آوارگی هزاران نفر در کشمیر منجر شد، با آتشبس ۱۰ می ۲۰۲۵ و مذاکرات دیپلماتیک به پایان رسید. پایان این جنگ، فرصتی برای بازسازی منطقه و بازنگری در سیاستهای منطقوی فراهم کرده است.
تأثیرات ژئوپلیتیک و توازن قدرت منطقوی
تنشهای هند و پاکستان بار دیگر شکنندگی توازن قدرت در جنوب آسیا را آشکار کرد. حمله پاهالگام، که توسط جبهه (TRF) انجام شد و به کشته شدن ۲۷ نفر، از جمله ۲۵ گردشگر هندو، منجر شد، بهانهای برای عملیات نظامی هند در خاک پاکستان بود. این درگیریها، که با نقض آتشبس در خط کنترول و حملات متقابل همراه شد، منطقه را تا آستانه یک جنگ تمامعیار پیش برد. با این حال، پایان جنگ با آتشبس ۱۰ مه ۲۰۲۵ و مذاکرات تحت نظارت کشورهای ثالث، فرصتی برای بازسازی روابط منطقوی فراهم کرد.
توازن قدرت : در مبحث توازن قدرت، جایگاه و اعتبار جهانی هند با هزینههای نظامی سنگین و انتقادات بینالمللی از سرکوبها در کشمیرتحت تأثیر قرار گرفت. پاکستان نیز، با وجود حمایت چین، به دلیل ضعف اقتصادی و اتهامات حمایت از شبهنظامیان، در موضع ضعیفتری قرار گرفت. این وضعیت، به کشورهای منطقه، مانند افغانستان، فرصت داد تا نقش فعالتری در دیپلماسی منطقوی ایفا کنند.
نقش امریکا و روسیه: ایالات متحده نقش محدودی در این بحران ایفا کرد و تمرکز خود را در رقابت با چین حفظ کرد. چین، بهعنوان متحد استراتژیک پاکستان، با حمایت دیپلماتیک و هشدار به هند، نفوذ خود را در منطقه گسترش داد. روسیه، با حفظ موضع بیطرف و صدور هشدارهای مسافرتی، از درگیری مستقیم اجتناب کرد. این تحولات نشاندهنده کاهش نفوذ سنتی غرب و افزایش نقش چین در جنوب آسیا است.
پیامدهای امنیتی و نظامی در تنش میان هند و پاکستان
حمله پاهالگام توسط جبهه(TRF) مجدداً اتهامات هند به حمایت پاکستان از گروههای شبهنظامی را به صحنه آورده است. پاکستان این ادعاها را رد کرده و مدعی است بسیاری از شبهنظامیان کشته شده در عملیاتهای اخیر ارتش این کشور در وزیرستان شمالی، از افغانستان وارد شده و با حمایت هند فعالیت میکردند.
اتهامات پاکستان علیه افغانستان مبنی بر استفاده از خاک این کشور توسط TTP، روابط کابل و اسلامآباد را تحت فشار قرار داد. اما امارت اسلامی با رد این اتهامات و تأکید بر عدم اجازه استفاده از خاک افغانستان علیه همسایگان، به کاهش تنشها کمک کرد. این رویکرد، خطر گسترش درگیریها به مرزهای افغانستان را کاهش داد.
از طرفی هند و پاکستان به عنوان قدرتهای هستهای، تهدیدهای غیرمستقیمی نسبت به استفاده از زرادخانههای خود مطرح کردند. رقابت تسلیحاتی، به ویژه در حوزه پهپادها و فناوریهای سایبری، به تشدید نگرانیها در منطقه دامن زده است. در کشمیر، عملیاتهای ضدشورش هند و پاسخهای پاکستان به حملات غیرنظامیان، منجر به تلفات انسانی و نقض آتشبس شد و کشمیر را به یکی از نقاط امنیتی شده جهان تبدیل کرده است.
تأثیرات اقتصادی و تجاری
تنشهای هند و پاکستان به اقتصاد منطقه آسیب جدی وارد کرد. بسته شدن گذرگاه واگه، که مسیر اصلی تجارت افغانستان با هند بود، به ضررهای اقتصادی قابلتوجهی منجر شد. البته با پایان جنگ و بازگشایی تدریجی مرزها، فرصتی دوباره برای احیای تجارت منطقهای فراهم شده است.
تعلیق معاهده آب ایندوس: اقدام هند در تعلیق معاهده آب ایندوس، که منابع آبی رودخانههای ایندوس را بین دو کشور تقسیم میکند، به نگرانیهای جدی در پاکستان منجر شد. این معاهده، که از ۱۹۶۰ به مدیریت منابع آبی کمک کرده، برای اقتصاد زراعت پاکستان حیاتی است. مذاکرات پس از آتشبس، با میانجیگری بانک جهانی، به احیای این معاهده منجر شد، اما اعتمادسازی همچنان یک چالش است.
تأثیر بر سارک: سازمان همکاریهای منطقهای جنوب آسیا (سارک) بار دیگر به دلیل این تنشها دچار بحران شد. توقف پروژههای منطقوی، مانند کریدورهای ترانزیتی و تجارت انرژی، به کاهش سرمایهگذاری خارجی در جنوب آسیا منجر میشود. پایان جنگ، فرصتی برای احیای سارک و تقویت همکاریهای اقتصادی منطقهای فراهم کرده است اما نگرانیها همچنان پابرجاست.
نقش افغانستان در میانه تنش روابط هند و پاکستان
افغانستان، بهعنوان همسایه مشترک هند و پاکستان، در این بحران با چالشهای متعددی مواجه شد. هند، با سرمایهگذاری در پروژههای زیربنایی مانند بندر چابهار و راهآهن خواف-هرات، روابط خود را با افغانستان تقویت کرده است و پاکستان، با روابط تاریخی خود، تلاش دارد در کابل اعمال نفوذ کند.
موضع امارت اسلامی: امارت اسلامی با اتخاذ سیاست بیطرفی، از جانبداری در این بحران اجتناب کرد. دیدارهای دیپلماتیک با هند، بدون اشاره به تنشهای کشمیر، و گفتوگوها با پاکستان درباره مسائل مرزی، نشاندهنده دیپلماسی متعادل کابل بود. این رویکرد، به حفظ روابط با هر دو کشور کمک کرد.

فرصتی برای بازسازی
تنشهای اخیر در روابط هند و پاکستان، شکنندگی توازن قدرت در جنوب آسیا را نشان داد. این بحران، با تأثیرات ژئوپلیتیک، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی، از رقابت هستهای تا تعلیق تجارت و…، منطقه را به چالش کشید.
افغانستان با بیطرفیاش، از تبدیل شدن به میدان رقابت جلوگیری کرد و جایگاه خود را بهعنوان بازیگری مسئول در منطقه تثبیت کرد. پایان جنگ، فرصتی برای بازسازی، احیای همکاریهای منطقوی و حل ریشهای مسئله کشمیر فراهم کرده است.
سعید محمدی