Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

دروغ پردازی سارا آدامز به مثابه مأموریت

در جهان امروز، حقیقت نه آن‌گونه که هست، بلکه آن‌گونه که روایت می‌شود، درک و پذیرفته می‌شود. به‌ویژه در جوامعی که ابزار رسانه در دست گروه‌ها و باندهای پرنفوذ و دارای سابقه‌ی امنیتی قرار دارد، روایت‌سازی گاه جای حقیقت‌نگاری را می‌گیرد. در این میان، سارا آدامز، مأمور پیشین سازمان سیا، به چهره‌ای بدل شده که با ترکیب سابقه‌ی امنیتی، نفوذ رسانه‌ای و نوعی حس مأموریت‌سازی شخصی، هر از گاهی با ادعاهایی جنجالی علیه طالبان و افغانستان ظاهر می‌شود.

اما پرسش اساسی اینجاست: آیا ادعاهای سارا آدامز برآمده از اطلاعات واقعی و منابع موثق است یا بخشی از یک پروژه‌ی سیاسی ـ رسانه‌ای است برای تضعیف مشروعیت اقدامات امنیتی در افغانستان؟ این یادداشت در پی پاسخ به این پرسش است.

  • سارا آدامز از سازمان سیا تا شبکه ایکس

سارا آدامز، چهره‌ای شناخته‌شده در میان نهادهای اطلاعاتی غرب، پس از خروج رسمی‌اش از سازمان سیا، نه در حاشیه که در متن رویدادهای رسانه‌ای باقی مانده است. او با استفاده از برند سابقه‌ی امنیتی خود، توانسته است به راحتی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی چون ایکس، مخاطب جذب کند.

این در حالی است که وی در طول دوران ماموریتش هیچ‌گونه افتخار کسب نکرده است و مطابق اطلاعاتی که در رابطه به وی میدانیم، سارا آدامز هیچ دست آوردی هم نداشته است که وی را متمایز از دیگران بشماریم. سارا آدامز یک مامور ساده در یک سازمان بدنام اطلاعاتی (سیا) بوده است. اما آن‌چه تحلیل محتواهای او را ضروری می‌سازد، هماهنگی محتوای آنها با دیگر چهره‌های شکست‌خورده‌ی امنیتی چون امرالله صالح و رحمت‌الله نبیل است.

چنانچه در آخرین مورد، ادعای سارا آدامز مبنی بر اینکه حمله‌ی اخیر طالبان به مخفیگاه داعش خراسان در کابل، یک «نمایش ساختگی» بوده، در چند رسانه‌ی غربی بازنشر یافت؛ درحالی‌که شواهد عینی، عکس‌های منتشرشده و گزارش‌های میدانی، از یک عملیات واقعی و موفق علیه یک شبکه‌ی بمب‌سازی داعش حکایت داشت.

آنچه این روایت‌سازی‌ها را خطرناک می‌سازد، نه صرفاً دروغ بودن آنها، بلکه تلاش‌شان برای القای این نکته به مخاطب غربی است که طالبان نه دشمن داعش، بلکه شریک یا بازیگر موازی آن است. این همان خط تبلیغاتی است که در هماهنگی کامل با پروژه‌های رسانه‌ای گروه روند سبز قرار دارد و اهداف مشخص سیاسی را دنبال می‌کند.

  • اهداف پنهانِ این دروغ‌های آشکار

دروغ‌سازی‌های مکرر سارا آدامز، بیش از آن‌که تصادفی باشد، تابع یک الگوی حساب‌شده است. او با تولید پیاپی مطالبی مثلا بسیار سری و اسنادگونه، تلاش دارد که همزمان روایت رسمی طالبان را تضعیف، و روایت‌های مشکوک و بحران‌زا را تقویت کند. هدف از این‌گونه فعالیت‌ها چند چیز است:

1. تضعیف مشروعیت بین‌المللی طالبان؛ به‌ویژه در عرصه‌ی مبارزه با تروریسم، که یکی از معدود مواردی است که حتی نهادهای آمریکایی نیز آن را به رسمیت شناخته‌اند.

2. بازتولید نقش امنیتی برای خود؛ مأموران سابق امنیتی مانند آدامز، برای ماندن در مدار رسانه و سیاست، نیاز به تولید خبر و تحلیل‌های اصطلاحاً «اختصاصی» دارند. دروغ‌هایی مانند ادعای زنده نبودن رهبر طالبان، یا انتساب حمله‌ی داعش در میدان هوایی کابل به شبکه‌ی حقانی، در همین چهارچوب قرار می‌گیرد.

3. ادامه‌ی نبرد نیابتی رسانه‌ای برای جریان‌های شکست‌خورده؛ آدامز امروز در هماهنگی با پروژه‌های رسانه‌ای کسانی چون امرالله صالح و رحمت‌الله نبیل فعالیت می‌کند، و تصویر او به‌مثابه یک «حقوق‌بگیر روند سبز» کاملاً قابل راستی‌آزمایی است.

ادعاهایی همچون اینکه «ساختمان هدف‌گرفته‌شده، متعلق به قطعه‌ی استخبارات طالبان بوده»، یا اینکه «طالبان خودش داعش را بازتولید می‌کند»، نه فقط بی‌پایه‌اند، بلکه از منظر عقل سلیم نیز غیر قابل پذیرش‌اند. هیچ قدرتی در عصر نظارت و رسانه‌های آزاد، نمی‌تواند عملیات ساختگی‌ای علیه خود طراحی کند، آن‌هم در ملأعام و در قصبه ـ کابل.

سارا آدامز
دروغ های سارا آدامز حساب شده و در سایه جنگ روایت هاست

جمع‌بندی

سارا آدامز، همانند بسیاری از چهره‌های امنیتی سابق که اکنون در سایه‌ی رسانه زندگی می‌کنند، خود را به عنوان یک «تحلیل‌گر مستقل» معرفی می‌کند، درحالی‌که خط تحلیلی او کاملاً وابسته به پروژه‌هایی شکست‌خورده اما فعال است. او با بهره‌گیری از زبان رمزگونه، القاب امنیتی، می‌کوشد مخاطب را به این نتیجه برساند که «هیچ چیز آن‌گونه که به نظر می‌رسد، نیست».

اما حقیقت این است که طالبان، در مبارزه‌ی با داعش و تأمین امنیت ملی، نه به دنبال فریب رسانه‌ها، بلکه در پی نابودی یک تهدید واقعی برای مردم است. هیچ پیروزی‌ای بدون دشمن، و هیچ دشمنی بدون تبلیغات نیست. آنچه امروز آدامز انجام می‌دهد، نوعی پروژه‌ی انکار موفقیت‌هاست، برای آن‌که شکست‌های دوستانش را پوشش بدهد.

ما امروز در میدان مبارزه‌ای ایستاده‌ایم که تنها با اسلحه پیروز نمی‌شود؛ بلکه با کلمه، با حقیقت، و با افشاگری علیه دروغ‌هایی که در لباس تحلیل عرضه می‌شوند. امثال سارا آدامز ممکن است با توییت، پادکست یا یک مصاحبه، سرخط خبر شوند، اما تاریخ نه روایت دروغ، بلکه حقیقت مستند را حفظ خواهد کرد. و حقیقت این است که طالبان، در خط مقدم مبارزه با داعش ایستاده است؛ بی‌نیاز از بازی‌های رسانه‌ای.

فیض الله صدیقی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=8543

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مقالات