در یکی از جدیدترین مواضع متناقض ایالات متحده، وزیر خارجه این کشور اعلام کرده که واشنگتن در حال بررسی قرار دادن طالبان در فهرست «سازمانهای تروریستی خارجی» است. این اظهارات در پاسخ به پرسوجوی تیم بورچت، نماینده جمهوریخواه کنگره صورت گرفت که خواستار شفافسازی سیاست امریکا در قبال طالبان شده بود. اما این موضعگیری در ظاهر جدی، در باطن چیزی جز تکرار یک بازی دیپلماتیک نخنما نیست؛ واشنگتن میکوشد با تهدید نمادین، از طالبان امتیاز بگیرد، بدون آنکه مسئولیت سیاستهای گذشته خود را بپذیرد.
ایالات متحده، که پس از دو دهه حضور نظامی در افغانستان با دستان خالی و حیثیتی خدشهدار خاک کشورمان را ترک کرد، اکنون تلاش دارد با ابزارهای سیاسی، وجهه ازدسترفتهاش را بازسازی کند. از آنجا که دیگر گزینهی حمله نظامی علیه افغانستان روی میز نیست، کارت تروریستیخواندن طالبان به ابزار جدید فشار بدل شدهاست؛ ابزاری که بیش از آنکه نگران امنیت باشد، در خدمت منافع تاکتیکی واشنگتن قرار دارد. در ماههای اخیر دو جناح جمهوریخواه و دموکرات تلاش میکنند طالبان را به ابزار تبلیغاتی برای تخریب یکدیگر بدل کنند. این وضعیت، تصمیمگیری استراتژیک در مورد افغانستان را به گروگان منافع حزبی تبدیل کرده است.
نقش طالبان در مبارزه با تروریسم؛ واقعیتی که امریکا نادیده میگیرد
یکی از نکات برجسته در اظهارات روبیو، اذعان به همکاری طالبان با امریکا در مبارزه با گروههای تروریستی مانند داعش و القاعده است. گزارشهای اخیر نشان میدهند که طالبان در سه ماه گذشته موفق شده است از انجام هرگونه عملیات بزرگ توسط داعش در خاک افغانستان جلوگیری کند. این دستاورد قابل توجه، که به بهبود نسبی امنیت در منطقه کمک کرده، نشاندهنده نقش طالبان بهعنوان نیرویی در مقابل گروههای افراطی است.
با این حال، امریکا به جای حمایت از این تلاشها، با تهدید به معرفی طالبان بهعنوان سازمان تروریستی، عملاً این دستاوردها را نادیده میگیرد. این رویکرد نهتنها غیرمنطقی است، بلکه نشاندهنده اولویتبندی منافع سیاسی کوتاهمدت بر امنیت بلندمدت منطقه است. این در حالی است که امارت اسلامی توانسته است ثبات نسبی را در افغانستان برقرار کند، چیزی که امریکا در دو دهه حضور نظامی خود نتوانست به آن دست یابد.

امتیازگیری با ماسک مبارزه با تروریسم
امریکا امروز نه از سر دلسوزی برای مردم افغانستان و نه بهخاطر امنیت جهانی، بلکه برای کسب امتیاز در یک بازی ژئوپلیتیکی بیرحمانه، طالبان را تهدید به قرار گرفتن در فهرست سازمانهای تروریستی میکند. هدف این تهدید میتواند وادار ساختن طالبان به تن دادن به مطالبات واشنگتن در مورد چگونگی تعامل در خصوص اداره پایگاه بگرام، روابط خارجی و حتی ساختار حکومتی آینده باشد.
فضای منطقهای و بینالمللی بهوضوح تغییر کرده است: روسیه، چین و ایران برخلاف امریکا، سیاستی واقعبینانهتر و سازندهتر در قبال طالبان اتخاذ کردهاند. این سه قدرت، به جای تهدید، به دنبال ثبات، مبارزه مشترک با افراطگرایی، و جلوگیری از بازگشت آشفتگی به افغانستان هستند. روسیه ، طالبان را از لیست گروههای ممنوعه خارج کرده، چین و ایران روابط گرم سیاسی و اقتصادی خود را با کابل افزایش دادند که این رویکردها نشاندهنده درک این کشورها از واقعیتهای منطقهای است.
آنها به جای تهدید و تحریم، به دنبال ایجاد روابط سازنده با حکومت امارت اسلامی هستند تا از ثبات در افغانستان و منطقه بهرهمند شوند. این تعاملات نهتنها به نفع اقتصاد و امنیت منطقه است، بلکه میتواند به کاهش نفوذ گروههای تروریستی مانند داعش کمک کند. در مقابل، سیاست امریکا به نظر میرسد در چرخهای از تهدیدات و تحریمهای بیثمر گرفتار شده است، که نتیجهای جز افزایش تنش و بیثباتی ندارد.
تحریم طالبان = تقویت داعش؟
اگر امریکا گام تهدیدآمیز خود را عملی کند و طالبان را رسماً در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهد، عواقب آن میتواند گسترده و خطرناک باشد. نخست، همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی (هرچند محدود) در مبارزه با داعش کاهش مییابد. دوم، تعامل نهادهای بینالمللی بشردوستانه با افغانستان بهسختی انجام خواهد گرفت. و سوم، طالبان که امروز دشمن شماره یک داعشاند، ممکن است در پی این فشارها، دچار ضعف شده و نتوانند آنها را کنترل کنند ؛ اتفاقی که بهجای تضعیف افراطگرایی، باعث رشد آن خواهد شد.
همچنین قرار گرفتن طالبان در لیست تروریستی ممکن است زمینهساز اتحاد تاکتیکی گروههای افراطی کوچک با شاخه خراسان داعش شود؛ چیزی که افغانستان و منطقه را وارد مرحلهای جدید از آشفتگی امنیتی خواهد کرد.
سیاستهای خطرناک امریکا تهدیدی برای صلح منطقه
سیاستهای دوگانه، فرصتطلبانه و گاه کودکانه مقامات امریکایی در قبال افغانستان، نه تنها از شکست تاریخی آن کشور در جنگ 20 ساله پرده برمیدارند، بلکه نشاندهندهی این واقعیت تلخاند که امریکا هیچگاه بهدنبال ثبات در افغانستان نبوده است. امروزه، تهدید به تروریستیخواندن طالبان نه اقدامی امنیتی، بلکه ابزاری برای معامله، فشار سیاسی، و پوشاندن ضعف و شکست گذشته است.
افغانستان به جای تهدید و تحریم، نیازمند تعامل منطقهای، ثبات سیاسی، و بازسازی اجتماعی است. بهتر است امریکا بهجای تکرار اشتباهات گذشته، به صدای واقعی مردم افغانستان و واقعیات میدان گوش بسپارد.

سعید محمدی