سرنوشت جنگ اوکراین
جنگ اوکراین که در فبروری ۲۰۲۲ با حمله روسیه آغاز شد، امروز به یکی از طولانیترین و پیچیدهترین بحرانهای ژئوپلیتیکی قرن بیستویکم بدل شده است. در حالیکه زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، زمانی نماد مقاومت و حمایت غرب بود، اکنون با تحقیرهای دیپلماتیک، وعدههای توخالی و سیاستهای دوگانه مواجه است. در این میان، بازگشت دونالد ترامپ به صحنه سیاست آمریکا، معادله را بیش از پیش مبهم ساخته است. پرسش اساسی این است که سرنوشت جنگ اوکراین بالاخره به کجا خواهد انجامید؟ آیا این جنگ به پایان نزدیک میشود، یا به یک بحران منجمد و بیپایان تبدیل خواهد شد؟
تحقیر زلنسکی و تغییر لحن غرب
در ماه های اولیه ی جنگ، زلنسکی به یک چهره ی قهرمانانه در رسانه های غربی تبدیل شده بود. او در پارلمان های اروپا و کنگره امریکا با استقبال ایستاده روبه رو میشد؛ اما امروز، همان متحدان سابق هر از گاهی با لحن سرد و انتقادی از او یاد میکنند. در جدید ترین اظهارات، ترامپ درباره زلنسکی گفت او «رهبر یک حکومت بدون انتخابات» است و او را متهم کرد «از امریکا فقط پول و سلاح» می خواهد.
این تغییر لحن فقط از طرف ترامپ نیست؛ حتی در اروپا هم خستگی از جنگ در حال افزایش است. افکار عمومی در کشورهای اتحادیه اروپا دیگر آن اشتیاق سال ۲۰۲۲ را برای حمایت مالی و نظامی ندارند، به ویژه با بحران انرژی و تورم بالا. در نتیجه، زلنسکی در حال حاضر با نوعی «خستگی سیاسی» غرب روبه رو است؛ خستگی که میتواند هزینه ای سنگین برای اوکراین داشته باشد.
بازی دوگانه ترامپ؛ از تحقیر تا لبخند دیپلماتیک
ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده، موضعی دوگانه در برابر اوکراین دارد. از یک طرف، در سخنرانی های عمومی خود زلنسکی را مورد تحقیر قرار میدهد و از «هدر رفتن میلیارد ها دالر مالیات دهندگان امریکایی در اوکراین» سخن میگوید، از سوی دیگر در تماس های دیپلماتیک وعدهی «تضمین امنیتی برای صلح» میدهد. در دیدار اخیر او با زلنسکی در واشنگتن، ترامپ اظهار داشت: «ایالات متحده در هر توافق صلح، در تضمین امنیت اوکراین نقش خواهد داشت.»
این موضعگیری، نشانگر تمایل ترامپ به ایجاد نوعی «آتشبس مشروط» است؛ توافقی که در ظاهر صلحآمیز جلوه میکند، اما در عمل میتواند به معنای تثبیت دستاوردهای ارضی روسیه و آغاز یک «جنگ منجمد» باشد، وضعیتی شبیه کره شمالی و جنوبی که دهههاست بدون صلح واقعی در تنش دائمی بهسر میبرند.
غرب در بحران تصمیم گیری
در واشنگتن، اختلاف بین کاخ سفید، پنتاگون و کنگره بر سر نوع حمایت از اوکراین آشکار است. در واقع دموکرات ها خواستار کمک های مالی هستند، اما جمهوری خواهان استدلال میکنند که این جنگ به نفع مالی و امنیتی امریکا نیست. در اروپا نیز فرانسه و آلمان به دنبال راه حلی برای «پایان شرافتمندانه جنگ» هستند. اتحادیه اروپا به تازگی پیشنهاد داده که از دارایی های مسدود شده روسیه برای بازسازی اوکراین استفاده شود، اما مسکو هشدار داده که چنین اقدامی «اقدام خصمانه اقتصادی» محسوب میشود.
این اختلافات درون غرب، نشان میدهد که اجماع اولیه در حمایت از اوکراین دیگر وجود ندارد. هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و جنگ اوکراین برای بسیاری از پایتخت های اروپایی به «مسئله ای پرهزینه و بی نتیجه » تبدیل شده است.
روسیه؛ راهبرد فرسایش تدریجی دشمن
در میدان جنگ اوکراین، روسیه پس از مواجهه با تحریمهای شدید اقتصادی و فشارهای دیپلماتیک غرب، توانسته بخشی از ساختار اقتصادی خود را بازسازی کند. افزایش صادرات انرژی به بازارهای آسیایی، توسعه مسیرهای تجاری منطقهای و گسترش همکاریهای نظامی با برخی کشورهای همسو، به مسکو امکان داده است تا اثر تحریمها را کاهش دهد و انعطاف اقتصادی خود را حفظ کند.
روسیه دیگر به دنبال پیروزی سریع و برقآسا در میدان نبرد نیست؛ بلکه استراتژی کنونی این کشور بر «فرسایش تدریجی توان نظامی اوکراین و خسته کردن غرب» متمرکز است. هر ماه تداوم جنگ برای مسکو به منزله یک پیروزی کوچک به حساب میآید، زیرا هم منابع و نیروی نظامی اوکراین را کاهش میدهد و هم اتحاد کشورهای غربی در حمایت از کییف را تحت فشار اقتصادی و سیاسی قرار میدهد.
در این چارچوب، زمان به عنوان یک ابزار استراتژیک برای روسیه عمل میکند؛ مسکو امیدوار است که طولانی شدن جنگ، بدون نیاز به عملیاتهای گسترده و پرهزینه، بتواند وضعیت میدانی و دیپلماتیک را به نفع خود تغییر دهد.
سناریوهای محتمل برای سرنوشت جنگ اوکراین
با توجه به وضعیت کنونی، چهار سناریوی اصلی برای سرنوشت جنگ اوکراین مطرح است:
۱- ادامه جنگ فرسایشی: هر دو طرف به نبرد ادامه میدهند، بدون تغییر عمده در خطوط نبرد؛ این وضعیت میتواند سالها دوام یابد.
۲- جنگ منجمد: آتش بس نانوشته برقرار میشود و مرزهای فعلی تثبیت میگردد؛ مشابه مناقشه کره یا قبرس.
۳- توافق صلح مشروط: اوکراین با فشار غرب به توافقی تن میدهد که برخی مناطق را از دست میدهد، اما تضمین امنیتی از امریکا و اروپا دریافت میکند.
۴- شکست یکی از طرفین: هرچند بعید است، اما در صورت تغییر چشمگیر در حمایت ها یا اقتصاد ها، ممکن است یکی از دو کشور برتری قاطع پیدا کند. مؤسسه GLOBSEC و Stimson Center نیز سناریوهایی مشابه را مطرح کردهاند که همگی تأکید دارند: هیچ پیروزی کاملی در این جنگ ممکن نیست.

جمعبندی: جنگی که بهسادگی پایان نمییابد
با مرور تحولات دو سال گذشته، روشن است که سرنوشت جنگ اوکراین در گرو تصمیمات سیاسی واشنگتن و توان اقتصادی کرملین است. اگر آمریکا به سیاست «حمایت مشروط» روی آورد، جنگ به سمت مصالحهای نیمبند پیش خواهد رفت؛ اما اگر غرب همچنان بر کمکهای مالی و تسلیحاتی پافشاری کند، نبرد ادامه خواهد یافت.
در هر دو حالت، پایان این جنگ نه در میدان نبرد، بلکه در میز مذاکره رقم خواهد خورد. جنگ اوکراین به تدریج از یک درگیری نظامی، به یک رقابت استراتژیک برای نظم جهانی جدید تبدیل شده است؛ نظمی که شاید زلنسکی دیگر نقش قهرمان آن را نداشته باشد.
زهرا هاشمی











