سقوط سهجانبه اسلامآباد
در چندسال اخیر، روابط اقتصادی بین افغانستان و پاکستان که بیشتر از مسیر مرز تورخم پیش میرفت، با کاهش چشمگیر روبهرو شده است. این کاهش یک روند عادی و گذرا نیست، بلکه پیامد مستقیم سیاست های امنیتی سختگیرانه، تنش های مرزی و تصمیم های سیاسی اسلام آباد است. مرزهایی که یک زمان شاهد عبور صدها موتر باربری حامل مواد غذایی، ادویه، مصالح ساختمانی و سایر کالاهای تجارتی بودند، امروز نیمه تعطیل و خاموش اند و گمرک ها تقریبا از کار افتاده اند. در نتیجه تاجران دو طرف با زیان های سنگین مواجه شده اند و یکی از قدیمی ترین مسیر های تجارتی منطقه در حال فروپاشی است.
این رکود تحمیلی، نه تنها بازار مشترک تاریخی افغانستان و پاکستان را ضعیف ساخته، بلکه اعتبار و نفوذ منطقهای پاکستان را نیز به چالش کشانده است. در مقابل، حکومت طالبان در کابل با یک چرخش استراتژیک، سیاست تنوعبخشی به مسیرهای تجارتی را در پیش گرفته و روابط اقتصادی خود را با ایران، کشورهای آسیای میانه و مسیرهای جایگزین دیگر گسترش داده است. این تحول نشان میدهد که افغانستان دیگر پاکستان را شریک انحصاری خود نمیبیند و برای کاهش وابستگی تاریخی به اسلامآباد، قدمهای عملی برداشته است.
به همین دلیل، امروز دیگر نمیتوان گفت پاکستان بازیگر اصلی و مسلط در تجارت و ترانزیت افغانستان است؛ واقعیتهای موجود در میدان، خلاف این تصور را ثابت میکند.
بحران تجارتی؛ زنگ خطری برای پاکستان
بسته ماندن مکرر گذرگاه تورخم، مهمترین دروازه ترانزیتی بین پاکستان و افغانستان، ضربه ای سخت بر جسم اقتصاد پاکستان وارد کرده است. یک گزارش ۲۰۲۵ نشان میدهد که طی ماهی که گذرگاه تورخم بسته بود، پاکستان بیش از ۴۵ میلیون دالر خسارت تجارتی دیده است. همچنین تاجران پاکستانی خود اعتراف کرده اند که در نتیجه این بحران، که صادرات و واردات به افغانستان را تا ۶۵ ٪ کاهش داده، بازار سنتیشان عملا از بین رفته است.
با بسته شدن مرزها، صدها تن کالاهای اساسی و مصرفی (مثل مواد غذایی، مصالح ساختمانی و کالاهای صنعتی) که پیشتر به افغانستان صادر میشدند، دیگر راهی به بازار افغانستان نیافتند. این توقف تجاری نه تنها درآمد دولت پاکستان را پایین آورد، بلکه صنایع کوچک و متوسط و مشاغل مرزی را نیز در معرض ورشکستگی قرار داد.
در کنار این، مسیرهای ترانزیتی و بنادر جنوب پاکستان که سالها از ترانزیت افغانها سود میبردند، اکنون با کاهش قابل توجه صادرات و ترانزیت روبرو شدهاند. نتیجه «پایان وابستگی تجاری دو طرفه »که در نگاه نخست ممکن بود به تنوع بازار برای هر دو کشور منجر شود برای پاکستان تبدیل شده به یک «بحران اقتصادی و اجتماعی» با پیامدهای ملموس.
زیر سوال رفتن اعتبار سیاسی و امنیتی پاکستان
پاکستان با اقدام نظامی و حملات مرزی و هوایی در افغانستان و بستن مرزها بدون آنکه موضوع را شفاف سازی کند با ادعای مبارزه با تروریسم، شکاف اعتماد داخلی و بین المللی را افزایش داده است. این وضعیت، موقعیت پاکستان را به صورت ملموسی به عنوان بازیگری غیرقابل اعتماد در منطقه تضعیف کرده است. در مقابل طالبان با حفظ ساختار حاکمیت خود، در حوزه دیپلماسی فعال بوده و کوشش دارد تا روابط اقتصادی – تجاری خود را با کشورهای دیگر تقویت کند.
در مقابل، پاکستان مهمترین شریک تجاری خود را از دست داد که باعث شد مناطق مرزی که به تجارت با افغانستان وابسته بودند با بیکاری گسترده، کاهش درآمد و کاهش خدمات مواجه شوند؛ این شرایط مستعد رشد ناامنی و نارضایتی اجتماعی است. در واقع اسلام آباد با حربه اقتصادی و امنیتی تلاش میکند نفوذ در کابل را حفظ کند، اما در عمل نه تنها این نفوس کاهش یافته، بلکه خودش متضرر شده است.
فرصت برای بازسازی روابط منطقه ای و تنوع تجاری کابل
بعد از بستن مرز پاکستان، مقام های طالبان توجه خودشان را به مسیرهای جایگزین معطوف کردند؛ از جمله گسترش روابط تجاری با ایران و کشورهای آسیای میانه و همسایگان منطقه ای. این تغییر جهت استراتژیک هم از نظر سیاسی و هم اقتصادی اهمیت دارد، چرا که افغانستان تاکنون در موقعیتی قرار داشت که وابستگی شدید ترانزیتی به پاکستان داشت که همین عامل سبب شده بود تا به ابزار فشار اسلام آباد تبدیل شود. اما اکنون افغانستان در شرایطی قرار دارد که میتواند از وابستگی تکمحوری به پاکستان خارج شود و تنوع تجاری – اقتصادی ایجاد نماید.
در این میان، طالبان توانسته اند دست برتر را در دیپلماسی و مذاکرات تجاری – منطقه ای به دست آورند، درحالیکه پاکستان بخاطر سیاست خشن مرزی و قطع روابط تجاری، اعتبار و بازار خود را از دست میدهد.

نتیجهگیری: شکست ترکیبی اسلامآباد
در مجموع، وضعیت کنونی نشان میدهد که پاکستان نه فقط از لحاظ اقتصادی، بلکه از نظر سیاسی و امنیتی نیز در برابر افغانستان شکست خورده است و سقوط سهجانبه اسلامآباد مشهود است. اقداماتی مانند حملات مرزی، انکار مسئولیت، و سپس بستن مرز، نهتنها نتوانست اهداف امنیتی پاکستان را محقق کند، بلکه بازار صادرات آنرا از دست داده و اعتبار دیپلماسیاش را زیر سوال برد.
در نقطه مقابل، کابل با اتخاذ استراتژی تغییر مسیر، از طریق تنوع روابط با ایران ، کشورهای آسیای میانه و منطقه در موقعیتی هستند که میتوانند از انزوا گریزان شوند و جایگاه تجاری ـ منطقهای خود را احیا کنند. بنابراین، اینک اسلامآباد است که باید بهدنبال راهی برای بازسازی اعتبار و بازارش بگردد، نه کابل.
زهرا هاشمی











