قریب به دو سال از حاکمیت دوباره طالبان بر افغانستان می گذرد؛ اما تاکنون هیچ کشور و یا سازمان بینالمللی حکومت این گروه را مورد شناسایی دیپلماتیک قرار نداده است. تاکنون کشورهای دور و نزدیک پیش شرط های واضحی را جهت شناسایی حکومت طالبان مطرح کرده اند که عبارتند از تشکیل حکومت فراگیر، رعایت و تأمین حقوق بشر بهویژه حق آموزش و کار زنان، مبارزه با مواد مخدر، و مبارزه با تروریزم.
این شروط در نشست اخیر سرمنشی سازمان ملل متحد با نمایندگان خاص کشورها در امور افغانستان نیز مورد تأکید قرار گرفته است؛ اما پیشینه تعامل کشورهای غربی با برخی از کشورها این سؤال را خلق کرده است که پیش شرط های یادشده اهمیت اساسی برای غرب ندارند و امکان عبور غرب از این شروط وجود دارد.
شناسایی چیست؟
شناسایی، یکی از مباحث اساسی حقوق بینالملل است که در دو حالت کاربرد دارد:
۱. ایجاد دولت – کشور جدید؛
۲. تشکیل حکومت جدید.
دولت جدید، واحد سیاسی مستقلی است که بهتازگی در جامعۀ بینالمللی ظاهر شده است. دولت جدید عموماً از مجرای حرکتهای آزادیبخش ملی یا از طریق تجزیۀ امپراطوریهای به وجود می آید. دولتهای تازهاستقلالیافته در صحنه بینالمللی محتاج بهرسمیتشناختن توسط دیگر دولت ها هستند؛ عمل شناسایی برای دولتهای دیگر اختیاری است.
شناسایی حکومت به معنای قرارگرفتن یک کشور بهعنوان یک حاکمیت دارای حق مستقل، در صحنه جامعه بینالمللی است؛ چه اینکه همه کشورهای مستقل، از حق حاکمیت مساوی برخوردارند. بدین جهت برایآنکه کشوری که دارای حق حاکمیت مستقل بوده و از چنین حقی در صحنه بینالمللی بهره مند گردد باید از طرف جامعه بینالمللی و یا لااقل، یک کشور که مهمترین آنها کشورهای همسایه و همجوار باشند، قرار گیرد. ازاینجهت شاید بتوان گفت شناسایی اولین گام لازم برای تحقق هویت حقوقی یک حکومت است.
ازآنجاکه در حال حاضر تردید نیست که افغانستان بهعنوان یک کشور وجود دارد، بحث اصلی این است که حکومت طالبان بهعنوان حکومت و نماینده قانونی دولت و کشور افغانستان شناسایی می شود یا خیر؟
معیار شناسایی حکومتها
تا دوران جنگ سرد، به طور سنتی استاندارد شناسایی حکومتها “کنترل مؤثر” بوده است؛ به این معنی که رژیم بهاندازه کافی مستقر است و اطمینان معقولی از ماندگاری خود و رضایت کسانی که دولت را تشکیل میدهند از توانایی آن برای حفظ خود و انجام وظایف داخلی و تعهدات خارجیاش وجود دارد؛ اما پس از جنگ سرد بهرسمیتشناختن، اغلب مشروط به عواملی مانند رعایت حقوق بشر یا حکومت دموکراتیک بوده است؛ بدین جهت است که تشکیل حکومت فراگیر و رعایت و تأمین حقوق بشر بهعنوان پیش شرط شناسایی حکومت طالبان مطرح می گردد.
معیار غرب برای شناسایی حکومت طالبان چیست؟
دوازده روز پس از قدرتیافتن طالبان بر کشور، مورخ 27 آگوست 2021، گروه مطالعاتی کنگره در مورد روابط خارجی و امنیت ملی جلسه ای را برای بحث در مورد قوانین بینالمللی بهرسمیتشناختن حکومت و پیامدهای آن به دلیل تسلط طالبان بر افغانستان تشکیل دادند. در این جلسه پنج نتیجه احتمالی در مورد ایالات متحده و بهرسمیتشناختن حکومت طالبان پیشنهاد شد.
- ایالات متحده و متحدانش میتوانستند طالبان را بدون قیدوشرط به رسمیت بشناسند و کنترل مؤثر آنها را تصدیق کنند؛ نتیجهای که باتوجهبه عدم تمایل طالبان به رعایت استانداردهای دموکراتیک و حقوق بشری، بعید به نظر میرسید.
- ایالات متحده می تواند یک رژیم تقسیم قدرت ترکیبی را تشخیص دهد؛ نتیجهای که باتوجهبه مقاومت طالبان در برابر چنین تقسیم قدرت و بیثباتی احتمالی چنین رژیمی نیز بعید به نظر میرسید.
- ایالات متحده می تواند در مذاکرات گسترده با طالبان بر سر بهرسمیتشناختن شرکت کند، مشروط بر این که طالبان شرایط خاصی را رعایت کند که به باور سخنرانان مجلس محتملترین نتیجه در کوتاهمدت و میانمدت است؛ زیرا ایالات متحده و متحدانش سعی میکنند از بهرسمیتشناختن بهعنوان یک هویج برای ترغیب طالبان برای انجام اصلاحات اساسی استفاده کنند.
- ایالات متحده می تواند بهرسمیتشناختن را به طور کامل رد کند؛ نتیجهای که باتوجهبه شروع بحث بایدن در مورد شرایط بهرسمیتشناختن بعید به نظر میرسد.
- ایالات متحده میتواند برخی از جنبشهای مقاومت را به رسمیت بشناسد؛ اما باتوجهبه شکست در بهدستآوردن جایگاه جدی در کشور، پیدایش جنبشی بعید است.
همچنین در همان جلسه استدلال شد که صرفنظر از بهرسمیتشناختن و شناسایی حکومت طالبان، ایالات متحده احتمالاً روابط دیپلماتیک و تعامل با طالبان را حفظ خواهد کرد، باتوجهبه سابقه چنین روابطی در افغانستان حتی برای رژیمهای به رسمیت شناخته نشده، احتمالاً این روابط برای هماهنگی با طالبان در مورد برخی مسائل موردعلاقه دوجانبه، مانند مبارزه با تروریسم باز است.
با توجه به عملکرد آمریکا و دیگر کشورهای غربی در قریب به دو سال گذشته و چگونگی روابط آنها با طالبان به نظر می رسد همانگونه که در پیشنهادات این جلسه مناسب ترین راه یک معامله سیاسی تعریف شده و از عمل شناسایی به عنوان کارت بازی در اختیار ایالات متحده و متحدینش یادشده است؛ کشورهای غربی در حال چانه زنی برای تأمین منافع غرب با استفاده از کارت بازی شناسایی هستند و هیچگونه پایبندی به پیش شرط های اعلامی از جمله تشکیل حکومت فراگیر و رعایت حقوق بشر وجود ندارد.
برای انسانی جلوه دادن این نوع سیاسی و معرفی کردن آن به عنوان تنها گزینه ممکن در تعامل با طالبان مقالات مختلفی تدوین شده است که از آن جمله می توان به مقاله جاوید احمد و داگلاس لندن در فارن پالیسی، یادداشت آدام واینستین، محقق موسسه کوئینسی در همان مجله، و مقاله سلطان برکت در الجزیره اشاره کرد.
پیامدهای شناسایی حکومت طالبان بدون رعایت پیش شرط ها
به نظر می رسد غرب در تعامل با طالبان دچار اشتباه محاسباتی هستند، آنها احساس می کنند که با شناسایی حکومت طالبان و اعطای شناسایی بهعنوان یک امتیاز مهم برای طالبان بتوانند به خواسته های خودشان که آن را اصلاحات اساسی در نحوه حکومتداری این گروه می نامند نایل آیند، درحالیکه تجربه ثابت کرده است که طالبان پس از کسب امتیاز حاضر به تأمین بدیل آن نیستند که از آن جمله می توان به پیمان دوحه اشاره کرد.
آزادی زندانیان طالبان، برداشتن تحریم های اقتصادی علیه این گروه، کاهش نیروهای خارجی از 13 هزار نیرو به 8 هزار، خروج کامل در ظرف چهارده ماه، بستن پنج پایگاه نظامی طی 135 روز، امتیازاتی بود که به طالبان داده شد و در عوض طالبان متعهد به مذاکرات بینالمللی، قطع ارتباط با گروه های تروریستی از جمله القاعده گردید. همه می بینیم که طالبان به هیچکدام از تعهدات خود پایبند نماندند؛ بدین جهت تردیدی نیست که امتیازدهی به طالبان اشتباه است؛ اشتباهی که قربانی اصلی آن مردم افغانستان است و البته غرب هم به خواستهاش نخواهد رسید.
تجربه نشان داده است که این گونه تعامل با طالبان باعث غرور کاذب برای این گروه شده است که پیامدهای ناگواری برای مردم افغانستان، منطقه و جهان داشته و دارد؛ بدون شک تشکیل حکومت فراگیر، مردمی و پایبند به ارزشهای حقوق بشری باعث ثبات افغانستان میشود که تاثیر مستقیم بر ثبات منطقه و جهان دارد؛ اما با امتیازاتی که طالبان تا حال به دست آورده است و همچنان نشه ای پیروزی هستند و از پذیرش تشکیل حکومت فراگیر سرباز می زنند؛ بنابراین شناسایی حکومت طالبان و امتیازدهی به این گروه هم غرب را به اهدافش نمی رساند و هم مردم افغانستان را بیشازپیش در معرض نابودی قرار می دهد.
جاوید یوسفی، تحلیلگر سیاسی