عبدالحمید خراسانی، چهرهای که اکنون اکثریت میشناسند و با کارنامه وی آشنایی دارند، در دوران جمهوریت بهنام باجگیر، لندغر و دزد مشهور بود و مدام باعث آزار و اذیت مردم می شد. فیلمهای او هنوز در شبکههای اجتماعی موجود است که چه خلافهایی میکرد و چه محافل زشت و دور از قوانین اسلامی را برپا مینمود.
با سقوط جمهوریت و آمدن طالبان، خراسانی خود را امارتی نامید و طوری وانمود میکرد که گویی تمام عمر خود را در کنار طالبان جنگیده، سنگرهای مقاومی در برابر امریکا و نیروهای خارجی داشته و پیروزی بزرگی را کسب کرده، در حالیکه بارها و بارها علیه طالبان موضع گرفت و این گروه را تروریست خواند.
طالبان اما تمام این موضعها و پسزمینههای خراسانی را نادیده گرفته و او را بهعنوان آمر امنیت ولایت پنجشیر گماشتند و شد رئیس قطعه بدری طالبان که در همان ابتدا از آزار و اذیت پنجشیریها آغاز کرد و با کبکبه و دبدبه رژه فرعونگونه می رفت.
پس از مدتی او بهعنوان ولسوال احمدآباد ولایت پکتیا تعیین گردید. چندینبار ناز و عشوه کرد تا جایگاه بهتری در بین طالبان بدست بیاورد و بارها علیه جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای همسایه موضع گرفت تا در نهایت همین چند روز قبل ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست، عبدالحمید خراسانی را یک خانه به دوش خواند که هیچ سمتی در حکومت ندارد.
غرور فرعونی عبدالحمید خراسانی
ساعاتی پس از آن، عبدالحمید خراسانی بار دیگر بر علیه طالبان تاخت و حکومت این گروه را بدتر و فاشیستتر از حکومت اشرف غنی خواند. این در واقع پایان کار خراسانی و غرور فرعونیاش بود که دیگر هیچ جایگاه و پایگاهی در حکومت طالبان ندارد و همان مثل معروفِ «از اینجا رانده و از آنجا مانده» را زنده کرد که نه بین طالبان جایگاهی دارد، نه بین مردم افغانستان و نه هم حتا بین گروههایی که ادعای مقاومت دارند.
هرچند که برخی از تحلیلگران احتمال میدهند که عبدالحمید خراسانی مهره بیرونی بوده تا بین طالبان رخنه کرده و در کنار جاسوسی، بین حکومت طالبان و کشورهای همسایه مخصوصا ایران نفاق ایجاد نماید، ولی باید گفت که خراسانی کسی نبود که مسئولیت چنین پروژهای را بتواند داشته باشد، زیرا او نه از سیاست چیزی میفهمید، نه از دین و شریعت و نه هم از اجتماع و نزاکتهای اجتماعی و رفتارهای نظامی.
حتا اگر عبدالحمید خراسانی مهرهای بوده، حذف او توسط طالبان، پروژه خارجیها را برای برهم زدن نظم حاکم در کشور و همینطور نفاقافکنی بین افغانستان و کشورهای همسایه مخصوصا جمهوری اسلامی ایران، خنثا نموده و ضرب صفر کرد.
هرچند رسانههای مثل اینترنشنال تلاش دارند تا خراسانی را بزرگ جلوه دهند، ولی واقعیت همین است که آقای عبدالحمید خراسانی مدعی بیش نبود و نه بین مردم جایگاه داشت و دارد و نه هم بین حکومت و دیگران.
الیاس احمدی