Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

آمریکا و اروپا در سال ۲۰۲۵؛ از تنش‌های تجاری تا بازتعریف اتحاد فراآتلانتیک

بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵، نقطه عطفی در روابط ایالات متحده و اروپا ایجاد کرده است؛ روابطی که سال‌ها بر پایه ائتلاف‌های امنیتی، همکاری‌های اقتصادی و اشتراک در ارزش‌های دموکراتیک بنا شده بود. اما در دور دوم زمامداری ترامپ، نشانه‌هایی فزاینده از تنش، بی‌اعتمادی و بازتعریف این مناسبات سنتی دیده می‌شود. سیاست‌های اقتصادی ملی‌گرایانه، اعمال تعرفه‌های تجاری و مواضع یک‌جانبه‌گرایانه ترامپ، نگرانی‌های عمیقی را در میان رهبران اروپایی برانگیخته است. این تحولات، اروپا را به سمت بازنگری در وابستگی‌های خود و تلاش برای تقویت استقلال راهبردی سوق داده است. اروپا دیگر آمریکا را نه به‌عنوان “متحد”، بلکه “شریکی ضروری” می‌بیند؛ تغییری که پیامدهای ژئوپلیتیکی، اقتصادی و امنیتی مهمی دارد.

فراآتلانتیک
تعرفه های تجاری ترامپ نگرانی های عمیقی در میان رهبران اروپایی برانگیخته است

در آغاز سال ۲۰۲۵، اقدامات دولت ترامپ موجب نگرانی عمیق در پایتخت‌های اروپایی شده است. مهم‌ترین مصادیق این نگرانی‌ها عبارت‌اند از:

اعمال تعرفه‌های تجاری سنگین: ترامپ تعرفه‌هایی ۲۵ درصدی بر واردات فولاد و آلومینیوم از اروپا اعمال کرده و واردات خودروهای برقی و قطعات صنعتی اروپایی را نیز هدف قرار داده است. این در حالی است که روابط اقتصادی بین آمریکا و اروپا حدود 40٪ تولید ناخالص جهانی را شامل می‌شود. این سیاست واکنش تندی از سوی ارسلا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، به دنبال داشت. او اعلام کرد که اتحادیه اروپا از «ابزارهای ضد اجبار» خود برای حفاظت از امنیت اقتصادی استفاده خواهد کرد. این اقدامات به‌ ویژه برای آلمان، که صادرات صنعتی‌اش به آمریکا گسترده است، ضربه اقتصادی قابل‌توجهی محسوب می‌شود و نگرانی‌هایی درباره از دست رفتن هزاران شغل در ایرلند و سایر کشورهای اروپایی ایجاد کرده است.

کاهش تعهد به ناتو: ناتو همچنان ستون اصلی همکاری امنیتی بین آمریکا و اروپا است. آمریکا نقش کلیدی در تأمین امنیت اروپا، به‌ویژه در برابر تهدیدات روسیه (مثل جنگ اوکراین) ایفا می‌کند. با این حال، برخی اختلافات، مانند فشار ترامپ بر کشورهای اروپایی برای افزایش بودجه دفاعی تنش‌هایی ایجاد کرده است. این موضوع، تردیدهای دیرینه اروپا نسبت به پایبندی واشنگتن به امنیت جمعی را افزایش داده است. فردریش مرتس، رهبر احتمالی بعدی آلمان، نگرانی خود را از احتمال ترک ناتو توسط آمریکا ابراز کرد و خواستار آمادگی اروپا برای تأمین امنیت خود شده است.

دخالت‌های امریکا در سیاست داخلی اروپا: معاون رئیس‌جمهور امریکا، جی‌دی ونس، در کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۲۵، رهبران اتحادیه اروپا را به سرکوب دیدگاه‌های راست‌گرا متهم کرد و با آلیس وایدل، رهبر حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD) دیدار کرد. این اقدامات، تنش‌های دیپلماتیک را تشدید کرده و شکاف‌های عمیق‌تری در روابط فراآتلانتیک ایجاد کرده است.

مذاکرات دوجانبه با روسیه درباره اوکراین: حمایت از اوکراین نقطه اشتراک مهمی بین دو قاره است، اما تفاوت‌هایی در رویکردها مثل میزان حمایت نظامی یا دیپلماتیک وجود دارد. اروپا به دلیل نزدیکی جغرافیایی به اوکراین، حساسیت بیشتری نسبت به این بحران دارد. مذاکرات محرمانه ترامپ با مقامات روسی در عربستان سعودی بدون حضور نمایندگان اوکراین یا اتحادیه اروپا، زنگ خطر را برای متحدان اروپایی به صدا درآورد. در این راستا، ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، در کنفرانس امنیتی مونیخ در فوریه ۲۰۲۵، خواستار ایجاد “نیروهای مسلح اروپا” شد، که نشان‌دهنده کاهش اعتماد به حمایت بلندمدت آمریکا است.

ارجحیت منافع ملی امریکا: سیاست «اول آمریکا» که دونالد ترامپ آن را در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش مطرح کرد و در بازگشتش به قدرت در سال ۲۰۲۵ نیز ادامه داده، یک رویکرد ملی‌گرایانه و انزواطلبانه در سیاست خارجی و اقتصادی ایالات متحده است. این سیاست بر اولویت دادن به منافع داخلی آمریکا، به‌ویژه در زمینه اقتصاد، اشتغال و امنیت ملی، تاکید دارد. ترامپ با بازگشت به شعار “اول آمریکا”، نهادهایی مانند WTO را تضعیف کرده، همکاری‌های چندجانبه را بی‌اهمیت می‌داند و متحدان سنتی را به عنوان “رقبای اقتصادی” می‌بیند.

سیاست اول آمریکا به‌مثابه نوعی بازتعریف نقش جهانی ایالات متحده، رابطه واشنگتن با بروکسل را از یک اتحاد راهبردی بلندمدت به یک تعامل پرریسک و متغیر تبدیل کرده است.

فراآتلانتیک
دخالت های امریکا در سیاست های داخلی اروپا، شکاف عای عمیق تری در روابط فراآتلانتیک ایجاد کرده است.
  • واکنش‌ اروپا: از وابستگی تا تلاش برای استقلال

در واکنش به رفتارهای غیرقابل‌پیش‌بینی آمریکا، اروپا حالا ناگزیر است بین دو گزینه انتخاب کند: یا با واقعیت‌های سیاست ترامپ کنار بیاید و تعامل محتاطانه‌ای را ادامه دهد، یا راه استقلال ژئوپلیتیکی و اقتصادی را با شتاب بیشتری دنبال کند. برخی کشورهای اروپایی تلاش می‌کنند تا ظرفیت دفاعی مستقل ایجاد کرده، از نظر اقتصادی به آمریکا وابسته نباشند و حتی در موضوعاتی مانند سیاست خارجی، مسیر جداگانه‌ای را طی کنند که فرانسه و آلمان در این مسیر پیشگام‌اند.

تا این زمان اتحادیه اروپا فهرستی از بیش از ۱۰۰ میلیارد دالر کالاهای آمریکایی را برای اعمال تعرفه‌های تلافی‌جویانه پیشنهاد کرده است. این شامل تقویت صنایع بومی، افزایش بودجه‌های دفاعی و تلاش برای ایجاد زنجیره‌های تأمین مستقل می‌شود. اما برخی از کشورهای اروپای شرقی که بیش از دیگران به چتر امنیتی آمریکا متکی هستند، با مواضع تقابلی بروکسل همسو نیستند. این شکاف در درون اتحادیه اروپا، انسجام واکنش‌ها به سیاست‌های آمریکا را با مشکل مواجه کرده است.

  • روابط فراآتلانتیک؛ از چالش‌ها تا فرصت‌ها

روابط فراآتلانتیک در سال ۲۰۲۵ دیگر شباهتی به دوران پس از جنگ جهانی دوم ندارند. اگرچه پیوندهای اقتصادی، امنیتی و فرهنگی همچنان پابرجاست، اما بازگشت ترامپ به قدرت، اروپا را با چالش‌های جدی در زمینه‌های اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک مواجه کرده است. در حالی که برخی از رهبران اروپایی بر لزوم تقویت استقلال راهبردی تأکید دارند، دیگران بر حفظ همکاری با آمریکا به‌عنوان شریک ضروری تأکید می‌کنند. جانا پوگلیرین، عضو شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا، معتقد است که با توجه به تمرکز دولت ترامپ بر ایجاد پیوند با رهبران راست‌گرای افراطی مانند جورجیا ملونی در ایتالیا و ویکتور اوربان در مجارستان، روابط اروپا و امریکا در “نقطه شکست” قرار دارد، با این حال تهدیدات مشترکی مانند روسیه و چین ممکن است همکاری را حفظ کند.

کریستی رایک هشدار می‌دهد که آمریکا ممکن است اروپا را ترک کند، و اروپا باید سریعاً به سمت خودمختاری نظامی حرکت کند. این شامل هزینه‌های دفاعی بالاتر و کاهش وابستگی به آمریکا است. این در حالی است که گزارش شورای آتلانتیک نگاهی مثبت‌تر ارائه می‌دهد و می‌گوید که روابط آمریکا و اروپا “هرگز اینقدر قوی، گسترده و محکم نبوده‌اند.” با این حال، به دستور کار جدیدی برای چهار سال آینده نیاز است. لیناس کوجالا از مؤسسه کارنگی معتقد است که هرچند اروپا باید قدرت نظامی خود را تقویت کند، اما هیچ جایگزینی برای تضمین امنیتی آمریکا وجود ندارد و بنابراین روابط نباید کاملاً قطع شوند.

در نهایت اروپا باید در آینده نزدیک تصمیم بگیرد که آیا به شراکت پرریسک با آمریکا ادامه دهد یا گام نهایی به سوی خودمختاری ژئوپلیتیکی را بردارد. در هر صورت، دوران اتکای بی‌چون‌وچرا به واشنگتن پایان یافته است و نظم نوین جهانی در حال بازنویسی است. توانایی طرفین در مدیریت اختلافات و یافتن زمینه‌های مشترک برای همکاری عامل تاثیرگذار بر روابط بین دو قاره است. اروپا با افزایش بودجه دفاعی و کاهش وابستگی به آمریکا در حال حرکت به سمت خودمختاری استراتژیک است. با این حال، جدایی کامل بعید به نظر می‌رسد، زیرا تهدیدات مشترک مانند روسیه و چین همکاری را ضروری می‌کند. آینده به تصمیمات سیاسی در واشنگتن و بروکسل، مدیریت بحران اوکراین، و توانایی اروپا در تقویت استقلال خود بستگی دارد.

فراآتلانتیک
روابط فراآتلانتیک 2025 شباهتی به دوران پس از جنگ جهانی دوم ندارند

فاطمه رضایی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=8206

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *