جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

نقش اشرف غنی در ویرانی و فروپاشی افغانستان

اشرف غنی یکی از کسانی بود که در طول دوران ریاست جمهوری اش، مرتب تعهد می داد. وعده ها و نویدهای زیادی به مردم افغانستان داده بود. حتی چند روز قبل از فرارش در دانشگاه کابل گفته بود که:«من به امان‌الله خان پادشاه فقید افغانستان احترام می ‌گذارم اما او فرار کرد، من فرار نمی ‌کنم!». ولی متاسفانه تا روزی که فرار نمود، به هیچ یکی از تعهداتش عمل نکرد.

به همین دلیل پدیده­ ی اشرف غنی در تاریخ افغانستان نادر و نادرست است. وی که القابی چون رهبر پوپولیست، تکنوکراتِ غربی، رئیس جمهورِ زمان جنگ و غیره را یدک می­ کشید، پس از فرار، تبدیل به یک رهبر ورشکسته و ناکارآمد شد.

فرار عجولانه او، تمام بافته­ های بیست ساله را ریشته کرد. روندِ آرام انتقال قدرت به طالبان را از بین برد و مردم افغانستان را عملا با ناآرامی‌های مرگبار و تصامیم وحشتناکِ حاکمان فعلی مواجه ساخت.

با همه اینها، اکنون که گردوغبارها فرونشسته و چشم انداز تحلیل کاملا روشن و مشخص شده است، در این نوشته تلاش می­ گردد که به نقش اشرف غنی در ویرانی و فروپاشی افغانستان بپردازیم و به توجیه های غیر منطقی و غیر اخلاقی وی که بعدا در دفاع از فرارش گفته است پاسخ ارایه کنیم.

  • عامل فروپاشی افغانستان : اشرف غنی چگونه افغانستان را ویران کرد؟

در طول 7سال (2013-2021) افغانستان در چنگال اشرف غنی بود. وی که تحصیل کرده ­ای غرب و دارای افکار فاشیستی و قوم ­گرایی است، با رسیدن به مقام ریاست جمهوری خیلی زود خودش را گم کرد و مانند سلاطین دیوانه افراد و اشخاص وطن ­پرست و متخصصان نظامی و امنیتی را با تازیانه راند و به افراد وفادار به خودش و چاپلوسان ارگ روی آورد.

او به محضی که بر اریکه­ ی قدرت تکیه زد، داد و فریادهایش در سخنرانی هایش اوج گرفت.

با آنکه فساد در نهادهای دولتی وجود داشت، اما با حضور اشرف غنی، نظام سیاسی افغانستان خیلی زود به جرثومه ­ی از فساد تبدیل شد. پُست های دولتی به فروش می ­رسید و افراد با پول و پارتی قادر به انجام هرکاری غیر قانونی بودند.

نه تنها فساد مالی و اداری در دولت غنی موج می زد، که افراد نزدیک به وی تا خرخره در فساد اخلاقی نیز غرق بودند. اما متاسفانه اشرف غنی از توجه به گزارش­ ها درباره­ ی فساد پشت می­ کرد. مفاسد اخلاقی محمود فضلی و رسوایی داود سلطان زوی شاروال کابل در آن زمان، علی­ الرغم رسانه­ ی شدن، همچنان با بی توجهی کاملی دستگاه­ قضایی مواجه گردید.

فروپاشی افغانستان
غنی و فروپاشی افغانستان: فساد در دولت غنی موج می زد

اشرف غنی نویسنده ای کتاب «اصلاحات دولت های ورشکسته»؛ در عرصه­ ی دولت داری و حکمروایی از علم و آگاهی ­اش کار نگرفت. به جای اینکه به وعده ­ها و تعهداتش حتی به صورت صوری جامه عمل بپوشاند، در پی قبضه­ ی قدرت بر آمد.

برای شخصی کردن قدرت، نابخردانه شروع به تبلیغات نمود. عکس­های چند متری از خودش را در چهار راه های کابل و دیگر شهرهای افغانستان نصب کرد و تلاش نمود تا خود را در مقام دانایِ‌ کل برای مردم افغانستان تصویرسازی نماید.

یکی از ارکان اصلی در هر نظام سیاسی ارتش است. اما اشرف غنی، ارتش افغانستان را فراموش کرد و سربازانی را که با نان خشک می جنگیدند در میدان جنگ تنها گذاشت. قوماندانان و فرماندهانی را که توانایی مقابله با طالبان را داشتند مورد تمسخر و تحقیر قرار داد. در تقرری و استخدام در بخش های نظامی و امنیتی، قوم­گرایانه و فاشیستی عمل نمود و فقط به پشتون­ ها اجازه ­ی تصدی پُست­های نظامی را داد.

اشرف غنی به امید غرب و آمریکا؛ بیخ و بنیان پیوندهای دوستی و برادری  افغانستان را با کشورهای همسایه و منطقه قطع کرد. در این رابطه اقدام به توطئه نمود. افرادی مانند شاه حسین مرتضوی که مشاور فرهنگی اشرف غنی بود، از طریق فضای مجازی شروع به دشمن تراشی در میان همسایگان افغانستان نمود و با تداوم این روند بیشتر از همیشه به تجرید افغانستان در منطقه دامن زد.

  • پاسخ مردم به توجیه های غیر منطقی اشرف غنی

مشکلات پیچیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی افغانستان پس از اقدامات اشرف غنی عمیق ‌تر شد و کشور از بحرانی به بحران دیگر در طول دوره گذار دموکراتیک پرتنش و کوتاه‌ مدت فرو رفت.

مردم افغانستان، رهبران سیاسی و فرماندهانی نظامی در میان انتخاب بد و بدتر سر خورده قرار گرفتند. طالبان به عنوان گزینه­ ی بدتر و اشرف غنی به عنوان گزینه ای بد پیش روی آنها بودند. انتخاب هیچ­کدام آسان نبود. اعمال و رفتار اشرف غنی به شدت فاصله میان دولت و ملت را گسترش داد. در چنین شرایطی آمریکا نیز با امضاء توافق نامه ­ی دوحه با طالبان، شروع به خروج نیروهایشان از افغانستان نمود.

از سوی دیگر طالبان عملیات شان را نیز با تصرف ولسوالی ها آغاز کردند. ولسوالی ها را یکی پس از دیگری تسخیر و تصرف نمودند. پس از فتح سریع چندین ولسوالی، اقدام به تصرف مراکز ولایات نمودند و موفق شدند.

عملیات طالبان چنان سریع و صاعقه وار بودند که در ظرف چند روز نیروهای شان در اطراف کابل رسیدند. با حضور نیروهای طالبان در اطراف کابل، افرادی مانند کرزی، عبدالله عبدالله و دیگران در تکاپوی برنامه ریزی جهت انتقال قدرت به طالبان افتادند.

برنامه ریزی برای انتقال قدرت هنوز نهایی نگردیده بود که خبر فرار اشرف غنی همه جا را فرا گرفت. فرار وی چنان یک­باره و پنهانی صورت گرفت که تا چندین روز کسی نمی دانستند که او در کجا و در کدام کشور و چگونه رفته است. بلاخره پس از اینکه وی از طریق صفحه­ ی فیسبوکش اعلام نمود که در امارات متحده ­ی عربی فرار کرده است، تمام مردم افغانستان بر او لعنت فرستادند.

فروپاشی افغانستان
فرار غنی، آغازگر فروپاشی افغانستان

اشرف غنی، در دفاع از تصمیمش مبنی بر فرار در مصاحبه با بی­ بی سی و همچنان در پُستی که در شبکه های اجتماعی منتشر کرد، نوشته بود که «اگر در کابل مانده بودم، شمار زیادی از هموطنانم شهید می‌شدند و کابل نابود می‌شد.» در پاسخ به توجیه غیر معقول او بیش از 1083 نفر در فیسبوک، انستاگرام و تلگرام او را شدیدا مورد انتقاد و لعن قرار دادند.

سعد محسنی رئیس شبکه ­ی تلویزیون طلوع نیز در مصاحبه اش گفته بود که در زمانی که نیروهای طالبان کابل را محاصره کرده بودند، ما در تلاش بودیم تا از راهکارهای سیاسی و مسالمت آمیز از ورود توام با خشونت طالبان به کابل جلوگیری نمائیم و قدرت به صورت مسالمت امیز به طالبان منتقل شود، اما فرار اشرف غنی همه­ ی برنامه ها را به شکست مواجه ساخت.

محسنی بی ­پرده گفته بود که «مردم افغانستان تا صد سال آینده بر قبر اشرف غنی تف خواهند کرد». در همین رابطه یکی از وزرای اشرف غنی گفته بود که «من دوست دارم بدانم که اشرف غنی چند سال با چنین خیانت بزرگ زندگی می­ کند» و داکتر عبدالله عبدالله در همان زمان در یک پیام تصویری مردم را به آرامش دعوت کرد و گفت: «رئیس جمهور در چنین شرایطی فرار کرد، خدا جزای اعمالش را بدهد».

باتوجه به آنچه ذکرش رفت، اشرف غنی و حامی اصلی اش امریکا، عامل اصلی ویرانی و فروپاشی افغانستان است. درست است که برنامه ها و معاملات خائینانه و سیاست های پشت پرده­ ی آمریکا، زمینه ساز فروپاشی افغانستان گردید، اما اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور و فرد اول کشور، مسئولیت داشت تا از فروپاشی افغانستان جلوگیری کند.

صاحب این قلم نیز به تبعیت از وطندارانم؛ اشرف غنی را مسئول کشتارهای بی رحمانه­ ی نظامیان و غیر نظامیان می دانم. او و حلقه­ ی فاشیستی ­اش مسئول خون تک تک هزاران نظامی است که در دفاع از جمهویت کذایی قربانی شدند. اشرف غنی، فضلی و محب از مسئولان درجه اول ویرانی و فروپاشی افغانستان اند که اکنون این ویرانه را نظاره می­ کنند.

درست است که اشرف غنی و اطرافیانش اکنون به سواحل امن به سر می ­برند و دست مردم به آنها نمی­ رسند. اما مردم افغانستان به شدت از آنها متنفر و خشمگین هستند.

ناسزاها و دشنام ­های که یکی از افغان ­ها در بریتانیا نثار حمدالله محب کرده بود، شاهد خوبی بر این مدعاست. در ویدیوی که در رسانه منتشر شد، نشان میداد که یکی از افغانها به محضی که محب را می­بیند، خشم فروخفته اش فواران می­ کند و هزاران فحش و دشنام نثار محب می کند.

وی چنان خشمگین است که حتی از محافظان محب ترسی ندارد. او نمونه ­ی روشن از خشم و نفرت همه ­ی افغان­ها نسبت به دارودسته ­ی اشرف غنی است. بنابراین حاکمان کنونی بهتر است که از سرنوشت غنی و اطرافیانش بیاموزند و از جفا و خیانت در حق ملت افغانستان بپرهیزند. زیرا به قول حضرت سعدی که «دوچیز حاصل عمر است نام نیک و ثواب».

 

عایشه ببرک خیل، ژورنالیست و تحلیلگر

 

 

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=3228

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *