Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

اندیشه‌های نژادپرستانه زیادی در طول تاریخ سربرآوردند، مدتی حاکم شدند و در نهایت نابود شدند. فاشیسم، اندیشه و ایدئولوژی بود که طی قرن بیستم حکومت‌های زیادی را در چنبره خود گرفت و در نهایت شکست خورد. مفهوم «قوم برگزیده» نیز در بین یهودیان طی حدود سه هزار سال گذشته وجود داشته است. این مفهوم با شکل گیری جنبش صهیونیسم، شکل بالفعل یافت و در قالب رژیم صهیونیستی به عرصه حکمرانی وارد شد. در ادامه این روند، صهیونیست‌ها نوعی از پاکساژی نژادی و برتری طلبی قومی را اجرا کردند که در تاریخ نظیر آن وجود ندارد.

با نگاهی به رفتارها، باورها، اعتقادات و سیاست های امروز رژیم صهیونیستی، این پرسش اساسی شکل می‌گیرد: چگونه اسرائیل خود را مجاز می‌داند که چنین اعمالی را آشکارا و با اعتماد به نفس کامل انجام دهد؟ پاسخ این پرسش در بررسی ریشه‌های اعتقادی و تاریخی مفهوم قوم برگزیده در یهودیت است. تورات، به‌ویژه در بخش سفر پیدایش، سرشار از روایت‌هایی است که قوم بنی‌اسرائیل را در نسبت مستقیم با خداوند و وعده‌های الهی قرار می‌دهد. همین روایت‌ها در طول تاریخ، به شکل‌گیری نوعی اندیشه برتری قومی و برگزیدگی الهی در میان یهودیان انجامیده است.

  • قوم برگزیده و مفهوم برگزیدگی در تورات

ریشه قوم یهود از یعقوب نبی شکل گرفته است. در تورات، شخصیت یعقوب نقشی محوری در تبیین هویت قوم اسرائیل دارد. بر اساس سفر پیدایش (باب ۳۲)، یعقوب در مسیر بازگشت از سرزمین حاران به کنعان، با یهوه (خدای یهودیان)  کشتی می‌گیرد. در متن تورات چنین آمده است:

«و مردی با وی تا طلوع فجر کشتی می‌گرفت… و چون دید که بر او غالب نمی‌آید، کف ران یعقوب را لمس کرد و ران او در هنگام کشتی گرفتن فشرده شد. و آن مرد گفت: مرا رها کن زیرا فجر می‌دمد. و یعقوب گفت: تو را رها نکنم تا مرا برکت دهی. پس گفت: نام تو از این پس یعقوب نخواهد بود، بلکه اسرائیل است، زیرا با خدا و انسان مجاهده کردی و غالب شدی».

در ادامه، خداوند به یعقوب برکت می‌دهد و نام او را «اسرائیل» می‌گذارد؛ که در زبان عبری به معنای «آن‌که با خدا می‌ستیزد» یا «آن‌که در برابر خدا مقاومت می‌کند» است. از این نقطه به بعد، در کل متن تورات، «فرزندان یعقوب» یا همان «بنی‌اسرائیل» عنوانی الهی می‌یابند و خود را حامل عهد و وعده خداوند می‌دانند.

این روایت، از دیدگاه تاریخی و الهیاتی، نقشی محوری در شکل‌گیری باور به «قوم برگزیده» دارد. بر اساس این داستان، رابطه‌ی قوم اسرائیل با خداوند نه رابطه‌ی بندگی مطلق، بلکه نوعی رابطه‌ی کشاکش و پیمان است؛ رابطه‌ای که در آن انسانِ اسرائیلی حتی می‌تواند با خداوند مجادله کند و از او برکت بگیرد. این تصویر، در طول قرن‌ها، پایه‌ای برای شکل‌گیری روحیه‌ای فعال، خودمحور و قوم‌محور در میان یهودیان شد؛ روحیه‌ای که آنان را «فرزندان کسی می‌دانست که حتی بر خداوند هم پیروز شد».

  • فریب و رقابت در زندگی یعقوب

در ادامه‌ی تورات، یعقوب نه‌تنها در برابر خداوند می‌ایستد، بلکه در عرصه‌های انسانی نیز از شیوه‌هایی بهره می‌گیرد که در نگاه اخلاقی مورد تائید هیچکدام از ادیان نیست. در باب ۲۷ از سفر پیدایش، داستان معروف «دریافت برکت از پدر» آمده است. یعقوب برای اینکه پیامبر شود، با کمک مادرش، رِفقه، خود را به‌جای برادرش اسحاق جای می‌زند تا برکت و دعای پدر را به‌دست آورد:

«و رفقه لباس‌های فاخر اسحاق را گرفت و به یعقوب پوشانید… و یعقوب نزد پدرش آمد و گفت: من اسحاق پسر تو هستم… و اسحاق گفت: صدای تو، صدای یعقوب است، اما دست‌ها، دست‌های اسحاق پس او را برکت داد.»

(پیدایش، باب ۲۷)

در نتیجه، یعقوب به‌ صورت فریبکارانه برکت نخست‌زادگی را از آن خود می‌کند. این داستان، نوعی توجیه دینی برای به‌کارگیری نیرنگ در راه اهداف الهی یا قومی را تداعی می‌کند.

روایت دیگری که جنبه اخلاقی یعقوب را به چالش می‌کشد، داستان ازدواج او با دختران لابان، دایی‌اش، است (پیدایش باب‌های ۲۹ و ۳۰). تورات می‌گوید یعقوب برای ازدواج با راحیل، هفت سال برای لابان کار کرد، اما لابان در شب عروسی، خواهر بزرگ‌ترش لیا را به‌جای راحیل به او داد. سپس یعقوب برای ازدواج با راحیل ناچار شد هفت سال دیگر نیز خدمت کند.

در ادامه، او نیز از نیرنگ برای افزایش گله‌های خود استفاده کرد و در نهایت با ثروت فراوان از نزد لابان گریخت. این گونه روایات نقل شده در تورات، الگویی از رفتار فریبکارانه را نشان می‌دهند. وجود این گونه روایات موجب شده است که یهود خود را مجاز بداند برای رسیدن به هدف خود هرگونه فریب را استفاده کند.

از منظر اسلام، مجموعه این داستان‌ها تصویری از رابطه‌ی انسان و خدا ارائه می‌دهد که با مفهوم اسلامی «تسلیم» تفاوت دارد. در این روایت‌ها، انسان یهودی بنده‌ی خدا نیست که تسلیم اراده الهی باشد، بلکه آنقدر برتر است که حتی مقابل خدا نیز می‌ایستد.

خداوند با ابراهیم و سپس با اسحاق و یعقوب عهد می‌بندد که نسل ایشان را برگزیده سازد و سرزمین کنعان را به ایشان عطا کند. این پیمان در طول تاریخ، به‌ویژه در دوران اسارت بابلی و پس از آن، به‌صورت یک عنصر ایدئولوژیک برای حفظ هویت قومی یهودیان عمل کرد.

اما همین برگزیدگی، در سطح اجتماعی و فرهنگی، زمینه‌ساز نوعی برتری‌خواهی و جداسازی از دیگر اقوام شد. بخش‌هایی از تورات، به‌ویژه در سفر پیدایش و خروج، پس از اسارت بابلی و با هدف بازسازی هویت دینی قوم نگاشته شده‌اند؛ یعنی هنگامی که یهودیان نیاز داشتند تمایز خود از بابلیان و ایرانیان را تثبیت کنند. در نتیجه، روایت‌هایی که در آن‌ها بنی‌اسرائیل به‌صورت قوم برگزیده و دیگران به‌عنوان غیرمقدس تصویر می‌شوند، نقشی بنیادین در شکل‌گیری برتری‌طلبی قومی آنان ایفا کرده است.

  • یعقوب در قرآن؛ تصویری از پیامبری موحد و پاک

در مقابل تصویر توراتی، قرآن کریم از حضرت یعقوب (ع) تصویری سراسر پاک، معنوی و توحیدی ارائه می‌دهد. در قرآن، او نه فریبکار و نه ستیزنده با خداست، بلکه بنده‌ای صادق و وارسته است که همواره مردم را به پرستش خداوند یکتا دعوت می‌کند. در این آیه، یعقوب در کنار ابراهیم قرار گرفته و به فرزندانش توصیه می‌کند که مسلمان و تسلیم خداوند باشند.

در قرآن، یعقوب در ردیف انبیای بزرگ الهی است که مأمور هدایت مردم‌اند، نه کسب منافع شخصی یا قومی. قرآن در هیچ‌جا اشاره‌ای به فریب یا نزاع او با خدا ندارد، بلکه بر تسلیم و صلاح او تأکید می‌کند.

تورات اصلی کتابی وحیانی بود که بر حضرت موسی (ع) نازل شد. اما تورات فعلی، پس از قرن‌ها و در حدود سده‌ی ششم پیش از میلاد، در دوران تبعید یهودیان به بابل گردآوری شد. کتاب مقدس یهودی در اصل به‌صورت مجموعه‌ای از متون پراکنده در قرون مختلف نگاشته شده که بخش‌های آن (مانند منبع یهوهی، الوهیمی، کاهنانه و تثنیه‌ای) بعدها با هم تلفیق شدند.

در سوره مائده آیه ۱۳ می‌خوانیم: کلمات خدا را از جای خود تغییر می‌دهند و از آن کلمات که به آن‌ها پند داده شد نصیب بزرگی را از دست دادند. این آیه تحریف را نه‌فقط در سطح تغییر کلمات، بلکه در تغییر معانی و مفاهیم بیان می‌کند؛ یعنی جابه‌جایی مقاصد الهی برای توجیه رفتارهای قومی. در نتیجه، داستان‌هایی مانند کشتی گرفتن با خدا یا فریب برادر، در نگاه اسلامی می‌توانند نمونه‌هایی از همین تغییر معنایی باشند که در دوران متأخر برای مشروعیت‌بخشی به هویت قومی بنی‌اسرائیل افزوده شدند.

شکل‌گیری نهایی تورات در بابل صورت گرفته است. در آن دوران، کاهنان یهودی برای حفظ هویت ملی و دینی خود در میان اقوام بیگانه، روایت‌هایی را بازسازی کردند که بر «قوم برگزیده خدا» بودن تأکید می‌کرد. همین بازسازی تاریخی موجب شد که مفاهیم اخلاقی و توحیدی، در قالبی قومی و نژادی بازتاب یابد. این برتری‌طلبی و خودبرتربینی موجب شده است که صهیونیست‌ها خود را مجاز به انجام هرگونه جنایتی ببینند.

قوم برگزیده
یهودیان و دستکاری تورات برای بازسازی روایت قوم برگزیده به نفع خود

سید حکیم بینش

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=10188

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *