دو دهه حاکمیت جمهوریت در افغانستان با فراز و فرودها و چالش و مشکلاتهای زیادی همراه بود. یکی از عوامل وجود این مشکلات، نوچهها و لندغرهایی بود که هیچ تجربهای در بخشهای نظامی نداشتند، ولی بر اساس رابطههای شخصی در پستهای مهم نظامی گماشته شده بودند.
نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان در دو دهه یک نیروی کارآمد و قوی بودند که میتوانستند در برابر بزرگترین گروههای دشمن مبارزه کرده و به پیروزی دست یابند، اما فرماندهان شان کسانی بودند که هیچ تجربه جنگی نداشته و فقط انتخاب شده رئیس جمهور یا یکی از معاوناناش بود تا پروژه ناامنسازی افغانستان که توسط امریکا طرح شده بود، باقی بماند و پیروزی در کار نباشد.
نوچهها و لندغرهای دوران اشرف غنی
در این شکی وجود نداشت و ندارد که در زمان جمهوریت، نیروهای امنیتی و دفاعی روحیه قوی در مبارزه با دشمنان افغانستان داشتند، ولی لندغرهایی در راس بودند که تجربهای از جنگ و فرماندهی نداشتند. به طور مثال جیگرجنرالانی در وزارت داخله و وزارت دفاع که کلیدیترین وزارتها شمرده میشوند، گماشته شده بود که حتا یک روز هم تجربه نظامی نداشتند، ولی بهدلیل وجود فساد اخلاقی، آنها این پستها را بدست آورده بودند.
از سوی دیگر چهرههای مثل خوشحال سعادت و سمیع سادات که مقام جنرالی داشتند یا بهتر بگوییم هوایی بهدست آورده بودند، از آن جمله نظامیانی بود که شغل اصلی شان نوچهگری و لندغری بود و فقط بر اساس رابطه و خویشاوندی که با غنی و اطرافیان او داشتند، توانسته بودند یکی بهحیث معاون وزارت داخله و دیگری فرمانده مرکز مشترک هماهنگی عملیاتها تعیین شوند.
نقش نوچهها در سقوط نظام
نوچهها و لندغرهای اشرف غنی در سقوط نظام نقش تعیین کنندهای داشتند، زیرا دور از مسائل وابستگی شان به غرب و غنی، آنان هیچ تجربه در جنگیدن با دشمن نداشتند و به هیچ عنوان نمیتوانستند صفوف نیروهای امنیتی و دفاعی را رهبری کنند و این بود که روحیهها شکست و مخالفان موفق شدند پیشروی کنند. افرادی مثل سعادت و سادات ماموریت داشتند بچه فلم بازی کنند، ولی داستان تغییر کرد و نقشهای منفی فلم پیروز شدند.
حالا اگر نقش این چهرهها را در سقوط نظام به بررسی بگیریم، کوتاه میتوان گفت که هرچند خارج از دایره سیاستهای ارگ و کاخسفید نبودند، ولی در کنار اشرف غنی و دار و دستهاش، جنرالکان هوایی نیز خیانت بزرگی به کشور و مردم کردند.
باری سمیع سادات در مصاحبه با موسسه هوور گفته بود که اشرف غنی یک امریکایی بود و تمام نظامیان او را دوست نداشتهاند. حالا طنز مسئله اینجاست که جناب آقای سمیع سادات بههمراه خوشحال سادات در ویرجینیای امریکا سازمانی را تحت نام جبهه متحد افغانستان تشکیل داده است. غنی امریکایی بود و این عالی جنابان حالا در همان امریکا سازمان تشکیل داده و حرف از دفاع از وطن و مردم میزنند.
- نوچهها و لندغرها چه هدفی دارند؟
لندغرها همیشه یک خاصیت و یک هدف دارند، آنهم جنگ و جنگطلبی است. لندغرهای غنی که هیچ ارادهای از خود ندارند، با خواست و مشورت غنی و امریکا، این جبهه را شکل دادهاند تا از طالبان باجگیری کنند، در حالیکه بهغیر از خودشان، نفر سومی هم در کنارشان نیست.
نکته مهم اینجاست که اگر بحث جنگ و جنگطلبی باشد، هرجوان افغانستانی جنجگوی ماهر و توانایی است که اگر بخواهند، فردا از یک نقطه جنگ را آغاز و نتیجهای هم میگیرند، ولی مهم اینست که تا کی جنگ و بدبختی و برادرکشی.
اگر کسی در این مقطع حساس مرد میدان است، بهتر خواهد بود که راهی برای صلح و ختم جنگ پیدا کنند تا تن رنجور افغانستان مرحم پیدا کند و به سمت خودکفایی برود. امریکا همان کشور جنایتکاریست که 20 سال این کشور را به بدبختترین کشور دنیا تبدیل کرد و چه فجایعی نبود که در این کشور اتفاق نیفتاده باشد. حالا در دامن همان امریکا جبهه تشکیل دادن، دقیقا قرار گرفتن در مسیر اهداف شیطانی امریکاست که هیچگاه نمیخواهد افغانستان امن شود.
سید الیاس احمدی