حمله ای اخیر داعش به کارمندان لوی ثارنوالی دو چیز را واضح ساخت. نخست اینکه ما در آستانه آشکار شدن استراتژی جدید داعش خراسان قرار داریم که نشان دهنده ای عقبه اطلاعاتی بسیار قوی برای این گروه تروریستی می باشد و دوم اینکه اگر بپذیریم داعش از نظر استخباراتی و اطلاعاتی توانایی هدف گیری اهداف مشخص و دقیق را پیدا کرده باشد؛ رویکرد انکار و کتمان واقعیت ها از سوی طالبان، پاسخگو نخواهد بود.
باتوجه به این وضعیت ضروری است تا ابعاد و جوانب تغییرات به وجود آمده در حملات و عملیات های داعش خراسان مورد تحلیل و ارزیابی دقیق قرار گیرد و هشدارهای لازم داده شود، تا طالبان متناسب به تغییراتِ به وجود آمده در استراتژی ها و برنامه های داعش خراسان، آنها نیز با برنامه ها و طرح های جدید برای نابودی این گروه بر آیند.
حمله داعش به کارمندان لوی ثارنوالی
روز دوشنبه 1403/6/13، گروه داعش به کارمندان لوی ثارنوالی افغانستان حمله کرد. وقوع این حمله، توجهات زیادی را جلب نمود. این حمله نه تنها خسارات جانی و مالی به دنبال داشته، بلکه تأثیرات گستردهای بر نهادهای دولتی و جامعه بهطور کلی گذاشته است. هرچند طالبان تعداد تلفات انسانی این حمله انتحاری را 6 نفر اعلام کردند، اما منابع غیر رسمی خسارات مالی و انسانی حمله مذکور را بیش از ده ها کشته و تقریبا 80 نفر زخمی اعلام کرده اند.
این در حالی است که حکومت طالبان همواره حضور گروههای «تروریستی» را در افغانستان تکذیب کرده و ادعا دارند که داعش را نابود نموده و یا دست کم به شدت تضعیف کرده است که توانایی هیچ حمله و عملیاتی را ندارد. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، بارها در رسانه ها به عدم حضور گروههای افراطی در افغانستان اشاره کرده و تأکید نموده است که گروه «داعش خراسان» در دوران حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان شکل گرفته و نفوذ کرده بود، ولی طالبان این گروره تروریستی را کاملا نابود ساخته است و «طالبان گزارشهای مربوط به وجود داعش در کشور را نمیپذیرد».
حمله انتحاری داعش در دارلامان و آشکار شدن تغییرات در تاکتیک های عملیاتی این گروه
در بررسی حمله اخیر داعش علیه کارمندان لوی ثارنوالی در افغانستان، تفاوتهای مشخصی با حملات پیشین این گروه تروریستی به چشم میخورد. در حملات گذشته، داعش خراسان معمولاً اهدافی همچون مقامات طالبان و جمعیتهای شیعه را هدف قرار میداد، با این حال، حمله اخیر به کارکنان لوی ثارنوالی نشاندهنده به وجود آمدن تغییرات و تحول در تاکتیک های داعش است. این اقدام نهتنها حاکی از وجود سلولهای مخفی فعال داعش در افغانستان است، بلکه بیانگر هدفمندی جدیدی در عملیاتهای این گروه میباشد.
این نوع حملات هدفمند، برخلاف حملات عمومی و کور، نیاز به عقبه اطلاعاتی و لجستیکی پیچیدهتری دارد. انتخاب کارکنان لوی ثارنوالی به عنوان هدف، گویای آن است که داعش خراسان به دنبال تضعیف نهادهای حقوقی و اداری طالبان و نیز برجستهسازی ناتوانی طالبان در تأمین امنیت مقامات خود میباشد. در این صورت، حملات نهتنها به جنبه نظامی، بلکه به جنبههای حکومتی طالبان نیز ضربه میزنند.
همچنین، این حملات با توجه به پیچیدگی آنها، احتمال دخالت بازیگران دیگری را مطرح میکند. این گمانه که دستاندرکارانی فراتر از داعش در این حملات دخیل باشند، به ویژه در زمینه فراهم کردن حمایت مالی یا اطلاعاتی، میتواند اوضاع افغانستان را پیچیدهتر کند. اگر گروههای داخلی یا حتی بازیگران خارجی در هماهنگی با داعش خراسان عمل کنند، تهدیدات امنیتی و سیاسی برای طالبان به طرز قابلتوجهی افزایش خواهد یافت.
این نکات نشان میدهد که طالبان باید از رویکرد انکار وجود داعش در افغانستان دست برداشته و با واقعگرایی بیشتری به مقابله با این تهدید بپردازند. انکار وضعیت فعلی از سوی طالبان نه تنها امنیت کشور را تضعیف میکند، بلکه به داعش فرصت بیشتری برای گسترش نفوذ و انجام حملات پیچیدهتر میدهد. مقابله با این گروه نیازمند همکاریهای اطلاعاتی و نظامی قویتر و تقویت نیروهای امنیتی است.
اگر طالبان همچنان به انکار خطر داعش ادامه دهد، این تهدید میتواند در آینده نزدیک به چالش بزرگتری تبدیل شود و امنیت و ثبات افغانستان را به صورت دائمی در خطر بیندازد. بنابراین طالبان بایستی عاقلانه بيانديشد و به ابعاد حملهی داعش در دارالامان دقیقتر تامل کند و برای نابودی داعش برنامهها و طرحهای عملی و دقیقروی دوست گیرد.
عایشه ببرک خیل