زنگ خطر داعش برای طالبان در 26 آگست 2021 با حمله به میدان هوایی بین المللی حامد کرزی در کابل، تنها 11 روز بعد از سقوط کابل به صدا در آمد. پس از آن بیش از 260 حمله تروریستی توسط شاخه خراسان این گروه در ولایات مختلف افغانستان صورت گرفته است. انجام این حجم از حملات حکایت از حضور قوی و هدفمند داعش در اين کشور دارد. در مقابل طالبان بارها از اراده جدی حکومت شان در امر مبارزه با داعش سخن گفته است و علميات های مختلف و دوامداری را در چندین ولایت به نام مبارزه با داعش انجام داده است. اما اینکه استراتژی طالبان در مبارزه با داعش چیست؟ و تا چه میزان میتواند موفقیت آمیز باشد؟ در این نوشته مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
داعش از چالش های امنیتی حکومت طالبان است.
استراتژی طالبان در مبارزه با داعش
طالبان پس از اینکه در 15 آگست 2021 قدرت را در افغانستان در اختیار گرفت، همواره از تأمین امنیت سراسری سخن گفته و وجود هر گونه مقاومت مسلحانه علیه این گروه را انکار کرده است. به روایت طالبان تنها جریان مخالف طالبان که توان اقدامات مسلحانه (هرچند جزئی) علیه این گروه را دارد و تهدید بر حکومت آنان، امنیت و نظم اجتماعی در افغانستان به شمار می رود، داعش است. طالبان در امر مبارزه با داعش، یک استراتژی دو بعدی (نظامی – فرهنگی ) تعریف کرده است.
مبارزه با داعش: استراتژی نظامی طالبان در برابر داعش
مبارزه نظامی با داعش در محور اصلی استراتژی طالبان قرار دارد. طالبان از بدو تسلط شان بر افغانستان همواره از مهار و سرکوب داعش سخن گفته است و به طور مستمر در ولایات مختلف از جمله کابل، ننگرهار، قندوز، تخار، بلخ، و هرات شاهد عملیات نظامی طالبان بر مخفیگاه های نیروهای داعش هستیم.
اقدام نظامی علیه داعش به منظور مهار و جلوگیری از اقدامات ضد امنیتی این گروه یک ضرورت فوری و حایز اهمیت است؛ اما کافی نیست؛ زیرا به تجربه ثابت شده است که تنها اقدامات نظامی علیه گروه های تروریستی که با استفاده از نام دین و ارزشهای مذهبی فعالیت می کنند، نمی تواند مؤثر واقع شود؛ بدین جهت است که طالبان ضمن اقدام نظامی علیه داعش، از ظرفیت های دینی و فرهنگی نیز در تضعیف این گروه تروریستی غافل نبوده است.
مبارزه با داعش: استراتژی فرهنگی طالبان در برابر داعش
طالبان توأمان با اقدام نظامیان و عملیات های سرکوب گرانه علیه داعش، تلاش کرده است ظرفیت های فرهنگی و دینی را در دو سطح عوام و خواص علیه این گروه به کار گیرد.
- استفاده از ظرفیت های دینی و فرهنگی در سطح عوام: در این سطح طالبان سعی کرده است از شعارها و القاب دینی که بار معنایی منفی دارد در رسانه ها و اجراآت اداری خود، در جهت تخریب وجهه ای دینی داعش کار بگیرد. به عنوان نمونه اصرار طالبان بر استفاده از واژه «خوارج» -که در تاریخ دینی مسلمانان به یک گروه منحرفی اطلاق میشود که انحراف آنها مورد اجماع شیعه و سنی است- به جای «داعش» در همین راستا قابل توجیه و تفسیر است.
- استفاده از ظرفیت های دینی و فرهنگی در سطح خواص: طالبان در تخریب وجهه ای دینی داعش تنها به تبلیغات رسانه ای علیه این گروه بسنده نکرده است، بلکه در نقد داعش و معرفی این گروه به عنوان یک جریان انحرافی در اسلام کتاب و مقالات علمی مختلفی نوشته است که از آن جمله می توان به کتاب «حقیقت خوارج معاصر» نوشته مفتی عبیدالله انور اشاره کرد. نویسنده در این کتاب داعش را خوارج معاصر نامیده و معتقد است: «برخورد با خوارج برعکس دیگر گروههای بدعت گزار میباشد. بدین معنا که با باغیها جنگ میشود تا اینکه در طاعت امام داخل شوند و نیز اسیران و زخمیانشان کشته نمیشوند ولی در مورد خوارج گفته شده که مانند عادیان کشته شوند».
اهمیت مبارزه فرهنگی و دینی با داعش در این است که زمینه جذب نیرو انسانی و مقبولیت اجتماعی داعش را از بین می برد و این امر برای طالبان مهم و حیاتی می نماید.
میزان موثریت استراتژی طالبان در مبارزه با داعش
بررسی وضعیت چند ماه اخیر افغانستان از یکسو نشان می دهد که حملات تروریستی داعش در این کشور محدود شده است و از سوی دیگر اقدامات طالبان علیه مخفیگاه های افراد این گروه در ولایات مختلف از جمله کابل، ننگرهار، بلخ و هرات افزایش یافته است.
محدودیت اقدامات خرابکارانه داعش و کشف روز افزون مخفیگاه های نیروهای وابسته به این گروه، می تواند نشانه ای مؤثریت استراتژی طالبان باشد. اما آنچه که نباید از نظر دور داشت سوء استفاده برخی از فرماندهان طالبان از عناوین خوارج (داعش) و باغی (مقاومت مسلحانه علیه طالبان) است که اقدامات انتقام جویانه ی شان از نیروهای نظامی و کارمندان ملکی نظام پیشین را تحت عنوان مبارزه با داعش و باغی انجام می دهند.
این گونه رفتارها در دراز مدت به ضرر طالبان تمام شده و مقاومت های مسلحانه علیه این گروه را فراگیر می کند. از اینرو بر رهبران طالبان است که وضعیت را کنترل کنند و برای انجام عملیات علیه مخفیگاه های داعشیان و دیگر گروههای مسلح مخالف طالبان کارشیوه خاص تعریف کنند تا از اقدامات انتقام جویانه که منجر به بی اعتمادی مردم نسبت به حکومت آنها می شود، جلوگیری گردد.
- خطر داعش در افغانستان جدی و مبارزه با داعش الزامی است
در یک جمع بندی می توان گفت، خطر داعش در افغانستان جدی است و تنها افتخار طالبان که تأمین امنیت باشد از سوی این گروه به شدت تهدید می شود، طالبان هم به اهمیت آن واقف است و مبارزه با داعش را برای حفظ حاکمیت خویش حیاتی می داند.
استراتژی طالبان در مبارزه با داعش محدود به اقدامات نظامی نیست، بلکه در کنار عملیات نظامی و پولیسی، تلاش می کنند با استفاده از ظرفیت های دینی و فرهنگی مشروعیت دینی داعش را زیر سوال ببرند و از این طریق زمینه جذب نیرو انسانی و مقبولیت اجتماعی را از داعش بگیرد.
به نظر می رسد طالبان در امر مبارزه با داعش تاحدودی موفق عمل کرده است؛ اما آنچه ممکن است در آیندهای نچندان دور چالش های جدی تری فراروی طالبان قرار دهد، سوء استفاده برخی فرماندهان این گروه از عناوین خوارج (داعش) و باغی (مقاومت مسلحانه علیه طالبان) است که بر بی اعتمادی مردم می افزاید و خطر گسترش مقاومت های مسلحانه را افزایش می دهد.
لذا باید رهبران طالبان در این باره فکری بکنند و با تعریف کار شیوه های سنجیده، جلو سوء استفاده ها و انجام اقدامات انتقامجویانه از نیروهای نظامی و کارمندان ملکی نظام پیشین را بگیرند تا باشد که فضای بی اعتمادی به سرای اعتماد و همپذیری تبدیل گردد و مبارزه با اخلال گران نظم و امنیت اجتماعی مثل داعش، به سرانجام برسد.
سردار اخلاقی زاده، تحلیلگر افغانستان