- نقش حکومت فراگیر در کسب مشروعیت داخلی و بینالمللی طالبان
در پی تسلط طالبان بر افغانستان در 15 آگست ۲۰۲۱، نوع حکومتی که آنها ایجاد میکنند، یکی از پیچیده ترین سوالات بود. طالبان با درک اهمیت این سوال همان ابتدا اعلام کرد که در صدد تشکیل یک حکومت فراگیر و همه شمول است. موضوعی که امیدواری های زیادی را برای مردم افغانستان خلق کرده بود؛ اما با تشکیل حکومت سرپرست این مهم محقق نگردید و تاکنون نیز علیرغم تقاضای اقشار مختلف مردم افغانستان و تأکیدات جامعه بین المللی محقق نشده است.
حکومت فراگیر چیست؟
حکومت فراگیر به معنای دولتی است که در آن تمامی گروهها، اقوام، و جریانات سیاسی جامعه حضور داشته باشند و در فرایندهای تصمیمگیری مشارکت کنند. این نوع حکومت به توازن قدرت، عدالت اجتماعی، و جلوگیری از تبعیض کمک میکند و به افزایش مشروعیت دولت در داخل و بینالمللی کمک میکند. بهطورکلی، حکومت فراگیر به دنبال این است که همه اقشار جامعه، از جمله اقوام مختلف، زنان، اقلیتها، و جریانات سیاسی و مذهبی، در فرایندهای سیاسی و اجتماعی شرکت کنند و از حقوق مساوی برخوردار باشند.
حکومت فراگیر و افزایش مشروعیت داخلی
تشکیل یک حکومت فراگیر در افغانستان میتواند بهطور قابلتوجهی مشروعیت داخلی حکومت طالبان را افزایش دهد (البته در آن صورت حکومت افغانستان خواهد بود). با فراهم کردن شرایط برای نمایندگی گسترده از اقوام و جریانات مختلف، و جهت های ذینفع، افراد از سراسر کشور میتوانند احساس تعلق به دولت پیدا کنند و خودشان را بریده از حکومت و حکومت را بریده از خود نبینند (مثل آنچه که اکنون مردم حکومت سرپرست را نه حکومت افغانستان، بلکه حکومت طالبان می خوانند؛ یعنی حکومتی که تنها به یک جریان سیاسی – نظامی تعلق دارد و مربوط به مردم افغانستان نیست).
این احساس تعلق و مشارکت فعال مردم در فرایندهای تصمیمگیری، بهویژه در جوامع چندقومی مانند افغانستان، اهمیت بسیاری دارد. با حذف تبعیضهای سیاسی و قومی و فراهمکردن فرصت برای همه گروهها برای شرکت در حکومت، افزایش مشروعیت واقعی دولت در نظر مردم افغانستان قابلدستیابی است.
حکومت فراگیر و بهبود روابط بینالمللی
علاوه بر افزایش مشروعیت داخلی، حکومت فراگیر میتواند به بهبود روابط بینالمللی دولت طالبان نیز کمک کند. کشورهای خارجی و سازمان های بینالمللی تمایل دارند با دولتی همکاری کنند که نماینده تمامی اقشار جامعه باشد و از مشروعیت گسترده در میان مردم برخوردار باشد.
این امر نهتنها به پذیرش بینالمللی حکومت کمک میکند، بلکه به تسهیل تعاملات اقتصادی، انسانی، و سیاسی با کشورهای دیگر نیز کمک میکند. به همین جهت است که در مجالس مختلف بینالملل راجع به افغانستان و گفتگوهای دوجانبه و چندجانبه کشورها در مورد اوضاع افغانستان، شاهد تأکید و توصیه بر تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان هستیم. به عنوان نمونه می توان به مجالس و گفتگوهای دوجانبه کشورها اشاره کرد:
نشست دوم دوحه، نشست سران شانگهای، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سازمان همکاری های اسلامی، اتحادیه اروپا و آمریکا، چین و پاکستان، چین و تاجیکستان، ایران و هند، آمریکا و هند، روسیه و پاکستان، تاجیکستان و پاکستان، چین، روسیه و هند، اینها مشت نمونه خروار از تأکیدات جامعه بین المللی بر ضرورت تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان است.
و سخن آخر اینکه:
برای دستیابی به مشروعیت داخلی و بینالمللی طالبان و در نتیجه رسیدن به ثبات و توسعه پایدار در افغانستان، حکومت طالبان نیاز دارد که بهطور واقعی به ایجاد یک حکومت فراگیر تمرکز کند که تمامی گروهها و اقوام جامعه را نمایندگی کند و به احترام به حقوق همه شهروندان پایبند باشد. بدون این اقدام، پیامدهای ذیل در انتظار آنها خواهد بود:
1. کاهش اعتماد عمومی: تمرکز قدرت در دست یک گروه خاص و عدم مشارکت سایر اقوام و گروهها، اعتماد عمومی به دولت را کاهش میدهد و احساس محرومیت و بیعدالتی را در میان مردم تقویت میکند.
2. افزایش تنشها و درگیریها: حذف اقوام و گروههای مختلف از مشارکت در قدرت، به افزایش تنشها و درگیریهای داخلی منجر میشود و ثبات سیاسی را تضعیف میکند.
3. کاهش مشروعیت بینالمللی: عدم بهرسمیتشناختن دولت طالبان توسط بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی به دلیل نگرانیهای حقوق بشری و عدم وجود حکومت فراگیر، مشروعیت بینالمللی دولت را کاهش داده و تأثیرات منفی بر اقتصاد و توسعه کشور دارد.
4. تشدید نابرابریهای اجتماعی: حذف زنان و اقلیتها از عرصههای مختلف، به افزایش نابرابریهای اجتماعی منجر میشود و به واکنشهای شدید داخلی و بینالمللی دامن میزند.
برای جلوگیری از مواجهشدن با این مشکلات فوقالذکر و رفتن به سوی مشروعیت داخلی و بینالمللی طالبان، لازم است که این گروه به حکومت فراگیر واقعبینانه بیندیشد و مردم افغانستان را از یک زندگی سالم و آبرومندانه محروم نکند.
جاوید یوسفی