Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

طرح پنهان واشنگتن برای منطقه آزاد سیاسی

کشور ما افغانستان، با تاریخ پرتنش و موقعیت جغرافیایی استراتژیک در قلب آسیا، همواره مرکز توجه قدرت‌های جهانی بوده است. پس از ۲۰۰۱، امریکا با حضور نظامی خود، تلاش کرد تا نفوذ خود را در این منطقه تثبیت کند، اما خروج ناگهانی در ۲۰۲۱، این کشور را در موقعیتی قرار داد که به‌نظر می‌رسید نفوذش از دست رفته است. با این حال، بازگشت آمریکا به پایگاه بگرام در سال ۲۰۲۵، نه تنها بازپس‌گیری یک پایگاه نظامی، بلکه بازآغاز یک استراتژی ژئوپلیتیکی بزرگ‌تر است: تبدیل افغانستان به یک «منطقه آزاد سیاسی».

به گفته کارشناسان بین‌المللی، خروج امریکا در ۲۰۲۱ نه یک شکست، بلکه بخشی از این استراتژی گسترده بوده است. با ترک پایگاه‌ها و کاهش مستقیم کنترل، امریکا زمینه را برای ظهور یک دولت تقریبا ضعیف فراهم کرد که بتواند به عنوان بستری برای رقابت جهانی عمل کند. اکنون، بازگشت به بگرام نمادی از تلاش امریکا برای فعال کردن دوباره این طرح و جلوگیری از تثبیت نفوذ چین و روسیه در قلب آسیا است.

  • منطقه آزاد در ژئوپلیتیک چه تعریفی دارد؟

در حوزه ژئوپلیتیک، منطقه آزاد به معنای یک قلمرو با دولت ضعیف و با محدودیت کنترل داخلی است که اجازه می‌دهد قدرت‌های خارجی در زمینه‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی به رقابت بپردازند. چنین مناطقی به قدرت‌های خارجی امکان می‌دهد تا نفوذ استراتژیک خود را بدون دخالت مستقیم یا هزینه‌های سیاسی بالا اعمال کنند.

افغانستان با منابع طبیعی گسترده، موقعیت ترانزیتی کلیدی و تنوع قومی-سیاسی، بهترین گزینه برای چنین فضایی است. در این منطقه، هیچ قدرت واحدی نمی‌تواند سلطه کامل داشته باشد و این همان چیزی است که امریکا از آن به عنوان ابزاری برای مهار رقبای خود استفاده می‌کند.

  • خروج ۲۰۲۱ و شکل‌گیری شرایط منطقه آزاد

خروج ناگهانی نیروهای امریکایی در ۲۰۲۱ و ترک پایگاه بگرام، با وجود شگفت‌آور بودن، مطابق با استراتژی ایجاد دولت ضعیف و کنترل‌ناپذیر بود. هدف این بود که افغانستان به یک میدان رقابتی تبدیل شود که در آن چین، روسیه و حتی پاکستان و ایران نتوانند نفوذ مطلق داشته باشند.

این خروج نه صرفاً یک پایان نظامی، بلکه آغاز یک معادله ژئوپلیتیکی جدید بود. آنچه بسیاری از ناظران در ابتدا به‌عنوان شکست یا عقب‌نشینی امریکا تعبیر کردند، در واقع بخشی از یک مهندسی عمیق‌تر در ساختار قدرت منطقه‌ای بود؛ پروژه‌ای که هدف آن ایجاد «منطقه آزاد ژئوپلیتیکی» در قلب آسیا بود.

در نگاه نخست، خروج شتاب‌زده نیروهای امریکایی از پایگاه بگرام که در سکوت شب و بدون اطلاع حتی به نیروهای افغان انجام شد، نشانه‌ای از بی‌برنامگی و فروپاشی استراتژی نظامی امریکا تلقی شد. اما در لایه زیرین، این تصمیم شباهت زیادی به الگوی تاریخی امریکا در دیگر مناطق بحران‌زا داشت: رهاسازی کنترل مستقیم برای مدیریت غیرمستقیم از طریق هرج‌ومرج هدفمند.

از منظر راهبردی، خروج امریکا از افغانستان در مقطعی صورت گرفت که چین در حال گسترش ابتکار کمربند و جاده و روسیه در حال تحکیم نفوذ خود در آسیای مرکزی بود. ایجاد خلأ قدرت در افغانستان، هر دو پروژه را در وضعیت «نااطمینانی ژئوپلیتیکی» قرار داد.

برای چین، ناامنی در افغانستان به معنای تهدید مستقیم برای گذرگاه اقتصادی چین-پاکستان (سی‌پک) و نیز خطر نفوذ افراط‌گرایی به ولایت سین‌کیانگ است. برای روسیه، حضور نامنظم طالبان در مرزهای جنوبی متحدانش (تاجیکستان و ازبکستان) تهدیدی امنیتی محسوب می‌شود. در نتیجه، هر دو قدرت مجبور شدند منابع و توجه خود را به افغانستان معطوف کنند. و همین دقیقاً همان هدف امریکا بود: درگیر کردن رقبا در یک باتلاق ژئوپلیتیکی که انرژی و تمرکز استراتژیک‌شان را مصرف کند.

  • بازگشت امریکا به بگرام؛ بازسازی منطقه آزاد سیاسی

با توجه به افزایش رقابت‌ها در آسیا و تهدید نفوذ چین و روسیه، امریکا تصمیم گرفته است که کنترل پایگاه بگرام را بازپس گیرد. این اقدام، فراتر از یک بازگشت نظامی ساده است و نشان‌دهنده تلاش امریکا برای فعال کردن مکانیزم رقابت کنترل‌شده است:

بگرام نقطه‌ای استراتژیک برای مانور سیاسی و نظامی قدرت‌های جهانی است. هرچند برخی از تحلیلگران نظر متفاوتی دارند. هلنا ملکیار، سفیر سابق افغانستان در ایتالیا می‌گوید:« من شک دارم که ایالات متحده نیاز فوری به بگرام داشته باشد، با توجه به اینکه پاکستان از سال ۱۹۵۹ به پایگاه‌های هوایی خود دسترسی داده است. در واقع، پایگاه‌های هوایی در خیبر پختونخوا و پنجاب حتی از بگرام به چین نزدیک‌تر هستند.» این مسئله در نگاه اول شاید کاملا درست به نظر برسد،  اما مسئله این است که امریکا هیچ کشور دیگری را نمیتواند به عنوان منطقه آزاد سیاسی در نظر بگیرد.

حضور امریکا باعث می‌شود دیگر قدرت‌ها برای حفظ نفوذ خود وارد بازی شوند و رقابت ایجاد شود. این رقابت محدود و کنترل‌شده، به امریکا امکان می‌دهد تا بر سیاست‌ها و تحولات افغانستان اثرگذار باشد، بدون اینکه خود به شکل مستقیم حاکمیت را اعمال کند.

افغانستان همواره در نقش «قلب زمین» و «منطقه حائل» میان امپراتوری‌ها تعریف شده است. کشورمان در قرن نوزدهم میدان رقابت بریتانیا و روسیه تزاری بود و در قرن بیستم، به آوردگاه شوروی و امریکا بدل شد. اما در قرن بیست‌ویکم، مأموریت ژئوپلیتیکی افغانستان شکل جدیدی به خود گرفته است: به‌جای اشغال یا اداره مستقیم، باید به صحنه‌ای برای بازی آزاد قدرت‌ها تبدیل شود؛ جایی که هیچ قدرتی نتواند سلطه مطلق داشته باشد.

بازگشت امریکا به بگرام، «بازتعریف افغانستان به عنوان یک منطقه آزاد سیاسی» است، جایی که ایلات متحده نقش اصلی نظارت و مهار رقبای خود را دارد.

منطقه آزاد سیاسی
بازگشت امریکا به بگرام، برای تبدیل افغانستان به منطقه آزاد سیاسی برای امریکاست
  • نقش طالبان و ضرورت مقاومت در برابر بازی امریکا

طالبان در نقش حاکم کشور، در موقعیت حساسی قرار دارند. اجازه دادن به امریکا برای حضور در بگرام، به معنای دعوت سایر قدرت‌ها برای ورود و تشدید رقابت در خاک افغانستان است، که در نهایت می‌تواند حاکمیت افغانستان را تضعیف کند.

هر حضور نظامی خارجی، زمینه دخالت قدرت‌های دیگر را فراهم می‌کند و تضعیف دولت افغانستان، چه طالبان و چه هر دولت دیگری، نتیجه‌ای است که امریکا به دنبال آن است: ایجاد منطقه آزاد سیاسی برای رقابت قدرت‌ها.

از منظر ژئوپلیتیک، طالبان باید بر استقلال افغانستان تاکید کند و اجازه ندهد پایگاه‌ها و خاک کشور به عرصه رقابت جهانی تبدیل شود.

طالبان حتی برای منافع کوتاه‌مدت خود نیز نباید اجازه دهند خاک افغانستان به صحنه رقابت قدرت‌های جهانی تبدیل شود، زیرا این کار در نهایت آنها را تضعیف خواهد کرد.

  • پیامدهای استراتژیک منطقه‌ای

بازگشت امریکا به بگرام، می‌تواند چند اثر مهم داشته باشد:

1. تشدید رقابت چین و روسیه در افغانستان: هرگونه حضور امریکا باعث می‌شود این کشورها برای حفظ نفوذ خود واکنش نشان دهند.

2. تضعیف حاکمیت ملی افغانستان: رقابت قدرت‌های خارجی بدون حضور دولت قدرتمند، استقلال و تصمیم‌گیری داخلی را محدود می‌کند.

3. ایجاد بستری برای بازی طولانی امریکا با رقبای منطقه‌ای: امریکا از طریق کنترل پایگاه‌های استراتژیک، توانایی مدیریت رقابت را حفظ می‌کند.

  • تنها راه رسیدن به سعادت

افغانستان در قلب آسیا، از منظر ژئوپلیتیکی، می‌تواند به یک منطقه آزاد سیاسی تبدیل شود، جایی که رقابت قدرت‌های جهانی به‌صورت کنترل‌شده جریان یابد. امریکا با بازگشت به بگرام، به دنبال فعال کردن این طرح است تا قدرت‌های رقیب خود را به چالش بکشد و نفوذ خود را در منطقه تضمین کند.

با این حال، برای حفظ استقلال و حاکمیت افغانستان، طالبان و دیگر نهادهای محلی باید از تبدیل کشور به صحنه رقابت قدرت‌ها جلوگیری کنند. تنها در این صورت است که افغانستان می‌تواند از دخالت مستقیم خارجی‌ها مصون بماند و به ثبات و امنیت داخلی دست یابد.

منطقه آزاد سیاسی
امریکا به دنبال ایجاد منطقه آزاد سیاسی برای رقابت قدرت هاست. طالبان باید در برابر این طرح شوم امریکا بایستد

حکیم تاجیک

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=9829

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *