ناک‌اوت شدن اسرائیل
حدود چهار سال قبل بود که یادداشتی با موضوع تغییر موازنه قدرت از غرب به شرق را در یکی از خبرگزاری‌های داخلی افغانستان نوشتم که با انتشار آن، عده زیادی آنرا تایید، اما یکی از نظریه‌پردازان جوان به آن ایراد گرفت و از قدرت غیرقابل نفوذ امریکا و غرب سخن زد. ایشان معتقد بود که غرب همچنان به عنوان یک ابرقدرت باقی می‌ماند و هیچگاه وزنه قدرت شرقی نمی‌شود.
به هر حال از آن ماجرا چیزی نگذشته بود که امریکایی‌ها مجبور شدند با طالبان مذاکره کرده و سرانجام به توافق صلح تن دهند. یعنی در یک قاب کلان سیاسی و نظامی، امریکا و غرب واضحاً جنگ در افغانستان را باخته و ناک‌اوت شده بود و از سر اجبار تن به مذاکره و صلح دادند که حدود یک سال بیشتر طول نکشید تا آخرین سرباز خود را از این کشور خارج نمایند.
غربی‌ها در راس امریکا پس از ماجرای افغانستان، جدال بین اوکراین و روسیه را مهندسی کردند تا از این طریق بتوانند روسیه را زمینگیر کرده و نفوذ خود را در منطقه داشته باشند. ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین که خام وعده‌های واشنگتن و غرب شده بود، به میدان جنگ با روس‌ها وارد شد، ولی طولی نکشید که زلنسکی هم ناک‌اوت شد و کشورش به برهوتی تبدیل گشت که گویا سال‌هاست کسی در آن سکونت نداشته است.
امریکایی‌ها چون از اوکراین هم ناامید شدند، به رژیم اسرائیل محکم چسپیدند تا ایران را که از حامیان درجه یک فلسطین است، به دام بیندازند. هفتم اکتوبر سال 2023 بود که مقاومت اسلامی حماس، در پاسخ به جنایات رژیم اسرائیل، عملیات طوفان الاقصی را اجرا کردند که در نتیجه آن شوک بزرگی به رژیم و جهان غرب وارد شد و تلفات زیادی صهیونیست‌ها را فرا گرفت. این عملیات، معادلات را تغییر داد، ولی واشنگتن چون نمی‌خواست به این زودی میدان را ببازد، تسلیحات و امکانات مالی فراوانی در اختیار رژیم اسرائیل گذاشت و رژیم هم در تقابل با تمامی قوانین بین‌المللی، بدترین و بزرگترین جنایات را در فلسطین انجام داد.
43 هزار غیرنظامی فلسطینی در نتیجه بمباران و جنایات اسرائیل به‌شهادت رسیدند و حدود 100 هزار تن دیگر زخمی شدند. شفاخانه‌ها، مدارس، منازل مسکونی و خیلی از جاهای که فقط غیرنظامیان در آن زندگی می کردند، توسط اسرائیلی‌ها بمباران گردید و این بزرگترین اشتباه محاسباتی دستگاه دپلماسی امریکا بود که به‌جای نفع، تصویر واقعی و ددمنشانه رژیم اسرائیل را به‌جهانیان به‌نمایش گذاشت.
ناک‌اوت شدن اسرائیل پس از طوفان الاقصی
پس از عملیات طوفان الاقصی، محور مقاومت از فلسطین تا لبنان و یمن و عراق، عملیات‌های خود را علیه رژیم اسرائیل شدت بخشیدند و مستقیماً مراکز نظامی صهیونیست‌ها را هدف قرار می‌دادند. برعکس اسرائیل که غیرنظامیان را قتل‌عام میکرد و این یک تصویر واضح و شفاف از احترام محور مقاومت به حقوق بشر و قوانین بین‌المللی نشان داد.
اوایل اپریل سال جاری میلادی بود که رژیم اسرائیل، کنسولگری ایران در سوریه را هدف قرار داد که بر اساس قوانین بین‌المللی، حمله به مراکز دیپلماتیک و کنسولی اعم از سفارتخانه و کنسولگری، مصداق بارز عبور از پروتکل‌های بین‌المللی و نقض مصونیت این اماکن به شمار می‌رود که از سوی هیچ کشور و سازمانی قابل پذیرش نیست. جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به این جنایت، حمله پهپادی و موشکی را انجام داد که چندین پایگاه نظامی و امنیتی رژیم اسرائیل هدف قرار گرفتند و خسارات و تلفات زیادی برای صهیونیست‌ها به‌همراه داشت.
عملیات وعده صادق از سوی ایران، حامل این پیام بود که ایران و محور مقاومت طرفدار تشدید خشونت در منطقه نیستند، ولی این رژیم اسرائیل بوده که در ضدیت با صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی عمل میکند و تمام قوانین بین‌المللی را زیرپا می‌نماید. مانور موشکی و پهپادی ایران این پیام را به غرب ارسال کرد که دوران زورگویی و جنایت تمام شده و قدرت‌هایی ظهور کرده‌اند که در صورت کوچک‌ترین اشتباه، می‌توانند فقط در چند ساعت، کل اسرائیل را از صفحه تاریخ محو نمایند.
پس از این عملیات، اگر بگوییم، اسرائیل عبرت نگرفت، زیاد جالب نیست، چون اسرائیل از خود هیچ چیزی ندارد و این امریکا است که از اسرائیل به عنوان ابزار تثبیت قدرت خود استفاده میکند. از کشورها تا ملت‌های مختلف جهان همه روزه با راهپیمایی و اعتراضات صدها هزار نفری، جنایات اسرائیل را محکوم و از فلسطین حمایت می‌کردند، ولی وقتی کشورها در سازمان ملل به رسمیت فلسطین رای می دادند، امریکا آنرا وتو کرده و مخالفت می‌نمود که خود اصل مسئله را آشکار می‌ساخت.
31 جولای سالجاری میلادی، رژیم اسرائیل در جنایت دیگر، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس را در تهران ترور کرد. جنایتی که باز هم برخلاف تمامی موازین و قوانین بین‌المللی بود و به ایران حق می داد تا اقدام به مثل داشته باشد. رهبری و مقامات جمهوری اسلامی ایران واضحاً هشدار دادند که انتقام خون مهمان خود را از رژیم اسرائیل می‌گیرند. انتقامی که از هر لحاظ مشروعیت داشت و هیچ قانونی را زیرپا نمی‌کرد.
کشورهای مختلف از جمله امریکا از آنجایی که می‌دانستند، هشدار ایران جدی است و وقتی گفته انتقام می‌گیرد، پس انتقام حتمی است، به صورت فوری در هماهنگی با چند کشور عرب و غربی در تلاش شدند تا آتش‌بسی در فلسطین برقرار نمایند. تلاشی که فقط یک بازی بود و فقط عده محدودی را درگیر خود کرده میکرد، ولی اسرائیل در ادامه جنایاتش با حمله به لبنان، سیدحسن نصرالله، رهبر حزب الله و عباس نیلفروشان، یکی از فرماندهان سپاه پاسداران را ترور کرد و مناطق مسکونی زیادی را در خاک این کشور بمباران کرد که با واکنش‌های تند جهانی مواجه شد.
ایران در پاسخ به این جنایات رژیم اسرائیل، حملات موشکی را شامگاه نخستین روز اکتوبر آغاز و قلب تل آویو را نشانه رفت. چندین پایگاه نظامی و امنیتی رژیم اسرائیل توسط موشک‌های بالستیک ایران تخریب شد و در واقعیت اینبار ایران سیلی به روی اسرائیل زد که بدتر و دردناکتر از سیلی عملیات وعده صادق 1 بود. تا حدی که همه مقامات صهیونیستی فرار کرده بودند و خود بنیامین نتانیاهو به کوهی در قدس فرار و پناه برده بود.
حمله موشکی ایران که پدافندهای هوایی رژیم اسرائیل نتوانست جلو آنرا بگیرد، یکبار دیگر معادلات را تغییر داد و اسرائیل و در اصل در این میدان نیز امریکا را ناک‌اوت کرد. دپلماسی ایران موفقیت چشم‌گیری داشت که هم در میدان نبرد، اسرائیل را حذف کرده و هم در سیاست جهانی، مشروعیت را از رژیم گرفته است. بناءً بعید به نظر میرسد که اسرائیل یا همان امریکا، اقدامی انجام دهد، چون میداند که هر اقدامی، نفس‌های آخری را هم از این رژیم خواهد گرفت و گروه‌های مقاومت در کنار ایران، هسته و هستی رژیم صهیونیستی اسرائیل را نابود خواهد کرد.
وزنه قدرت تغییر کرده و امریکا دیگر قدرتی در منطقه و جهان ندارد که بخواهد خود را به عنوان ابرقدرت در جهان بقبولاند. قدرت‌های مثل ایران، چین و روسیه در منطقه، امریکا و غرب را از صحنه‌های مختلف حذف کرده‌اند و بدون شک هر اقدامی که امریکا بخواهد انجام دهد، از طریق اسرائیل خواهد بود و قطعاً بهای آن نیز نابودی اسرائیل خواهد بود.
الیاس احمدی
