طالبان معمولاً برای حضور در نشستهای بینالمللی و تعامل با جامعه بینالمللی پیششرطهایی را مطرح می کنند که نشاندهنده مواضع و دیدگاههای این گروه در قبال مسائل داخلی و خارجی افغانستان است. طبق همین سنت، پاسخ طالبان به دعوت مقامات سازمان ملل جهت شرکت در نشست سوم دوحه خالی از قید و شرط نبود؛ همان شروطی که در نشست دوم دوحه، مورد پذیرش مقامات سازمان ملل متحد قرار نگرفت. حال طالبان از آمادگی خویش برای شرکت در نشست سوم دوحه می گویند. داستان از چه قرار است؟ طالبان انعطاف پذیر شده اند و یا مقامات سازمان ملل متحد را منعطف ساخته اند؟ در این نوشته به این سؤالات پاسخ داده خواهد شد.
نشست های دوحه چیست؟
نشستهای دوحه به میزبانی دبیرکل سازمان ملل متحد در دوحه قطر باهدف بررسی وضعیت افغانستان و بهویژه تمرکز بر تعاملات با طالبان، تأثیرات منطقهای و بینالمللی تحولات افغانستان برگزار می شود و مقامات عالیرتبه سازمان ملل، نمایندگان کشورهای مختلف و سازمانهای بینالمللی در آن شرکت می کنند. هدف اصلی این نشستها، یافتن راهحلهای مشترک برای مقابله با بحرانهای امنیتی، انسانی و اقتصادی در افغانستان وانمود شده است.
در نشست دوم دوحه که به تاریخ ۵ و ۶ فیبروری ۲۰۲۴ برگزار شد، از طالبان نیز دعوت شده بود؛ اما این گروه به دلیل عدمپذیرش شرایطشان از سوی سازمان ملل در این نشست شرکت نکردند. در نشست سوم دوحه که قرار است در تاریخ ۳۰ جون تا ۱ جولای ۲۰۲۴ برگزار شود، نیز از طالبان دعوت شده است. پاسخ طالبان در ابتدا به این دعوت مشروط بود؛ اما پس از دو ماه مذاکره اعلام کردهاند که هیئتی از طرف این گروه بهمنظور مشارکت در نشست دوحه فرستاده خواهد شد. این نخستینبار است که طالبان در یک نشست بینالمللی که توسط سازمان ملل برگزار میشود، شرکت میکنند.
پیش شرط های طالبان برای شرکت در نشست سوم دوحه
چنانکه پیشازاین اشاره شد، طالبان برای حضور در نشستهای بینالمللی و تعامل با جامعه بینالمللی معمولاً پیششرطهایی را مطرح می کنند که بر محورهای مختلفی تمرکز دارد. این پیششرطها نشاندهنده مواضع و دیدگاههای طالبان در قبال مسائل داخلی و خارجی افغانستان است. برخی از مهمترین پیششرطهای طالبان عبارتاند از:
- بهرسمیتشناختن حکومت طالبان: طالبان اصرار دارند که جامعه بینالمللی حکومت آنها را بهعنوان حکومت قانونی و مشروع افغانستان به رسمیت بشناسد. این پیششرط برای طالبان بسیار حیاتی است، زیرا بهرسمیتشناختن بینالمللی میتواند به آنها کمک کند تا به منابع مالی و کمکهای بینالمللی دسترسی پیدا کنند و نقش خود را در صحنه جهانی تثبیت کنند.
- لغو تحریمها و آزادسازی داراییهای مسدود شده: طالبان خواستار لغو تحریمهای بینالمللی و آزادسازی داراییهای مسدود شده افغانستان هستند. این داراییها که در بانکهای خارجی مسدود شدهاند، میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی و انسانی افغانستان کمک کند. طالبان معتقدند که با دسترسی به این منابع، میتوانند به بهبود زیرساختها و ارائه خدمات اساسی به مردم افغانستان بپردازند.
- عدم دخالت در امور داخلی افغانستان: طالبان تأکید دارند که جامعه بینالمللی نباید در امور داخلی افغانستان دخالت کند. آنها میخواهند که کشورهای خارجی به استقلال و حاکمیت افغانستان احترام بگذارند و اجازه دهند که افغانها خود درباره آینده کشورشان تصمیم بگیرند. این پیششرط به طالبان اجازه میدهد که بدون فشار خارجی، سیاستها و برنامههای خود را پیاده کنند.
- مشارکت در بازسازی اقتصادی و توسعه: طالبان انتظار دارند که جامعه بینالمللی و کشورهای همسایه در بازسازی اقتصادی و توسعه افغانستان مشارکت کنند. آنها بر این باورند که با همکاریهای اقتصادی و سرمایهگذاریهای خارجی میتوانند وضعیت اقتصادی کشور را بهبود بخشیده و به ایجاد اشتغال و کاهش فقر کمک کنند.
- حفظ و تقویت کمکهای بشردوستانه: طالبان خواستار ادامه و تقویت کمکهای بشردوستانه به افغانستان هستند. باتوجهبه بحران انسانی گسترده در کشور، طالبان تأکید دارند که جامعه بینالمللی باید به ارائه کمکهای غذایی، دارویی و سایر نیازهای اساسی مردم افغانستان ادامه دهد و در این زمینه با حکومت طالبان همکاری کند.
- احترام به فرهنگ و ارزشهای اسلامی: طالبان بر احترام به فرهنگ و ارزشهای اسلامی افغانستان تأکید دارند و از جامعه بینالمللی میخواهند که به این اصول احترام بگذارد. آنها معتقدند که سیاستها و برنامههای بینالمللی نباید با ارزشها و فرهنگ اسلامی افغانها تضاد داشته باشد و باید به این اصول پایبند باشند.
دقیقاً در راستای همین شرایط است که طالبان جهت مشارکت در نشست سوم دوحه، موارد ذیل را بهعنوان پیششرط مطرح کردند:
- واگذاری چوکی افغانستان در سازمان ملل متحد به این گروه؛
- عدم مشارکت نمایندگان جامعه مدنی، زنان و سیاسیون مخالف این گروه؛
- حذف موضوعات مربوط به حقوق بشر و حقوق زنان و دختران از دستور کار جلسه دوحه سوم؛
- انصراف سازمان ملل از تعیین نماینده ویژه در امور افغانستان؛
- حذف موضوع حکومت فراگیر از دستور کار جلسه؛
- طرف مشورت قرارگرفتن در تعیین دستور کار و ترکیب نشست سوم دوحه.
هرچند شروط مطرح شده در مغایرت کامل با جستجوی یک راه حل بنیادی برای بحران سیاسی در افغانستان است؛ اما اظهارات مقامات طالبان نشاندهنده پذیرش حداقل بخش از شروط طالبان، از سوی سازمان ملل متحد است که از آن جمله می توان به عدم مشارکت نمایندگان جامعه مدنی و زنان، حذف موضوعات حقوق بشری بهویژه حقوق زنان و دختران از دستور کار نشست دوحه و گنجانیدن موضوعات پیشنهادی طالبان در زمره مسائل قابلبحث در نشست سوم دوحه، اشاره کرد. پذیرش این شروط از سوی سازمان ملل باعث شده است که طالبان از آمادگی خود برای شرکت در نشست دوحه بگویند و البته در این باره، پادرمیانی برخی از کشورها از جمله قطر را نیز نمی توان نادیده گرفت.
چرایی تسلیمی سازمان ملل در قبال خواسته های طالبان
هرچند در اظهارات مقامات سازمان ملل و طالبان به دلایل این تصمیم اشاره نشده است، ولی تحلیل جوانب موضوع نشان می دهد که سازمان ملل متحد در پذیرش شرایط طالبان استقلال نداشته و این شروط را تحتتأثیر نفوذ کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و انگلیس، پذیرفته است. این تصمیمسازمان ملل نشاندهنده نفوذ گسترده کشورهای غربی بر سیاستها و تصمیمگیریهای این سازمان و تلاشهای آنها برای مدیریت و کنترل روندهای بینالمللی است.
غرب، بهویژه آمریکا و انگلیس، در تلاش هستند تا طالبان را در مسیری قرار دهند که منافع آنها را تأمین کند. آنها این هدف را از طریق سازمان ملل متحد دنبال می کنند و می خواهند این گروه را در چارچوبی قرار دهند که بتوانند از نزدیکشدن طالبان به کشورهایی مانند چین، روسیه و ایران جلوگیری کنند. غربی ها نگران نفوذ و تأثیر طالبان بر منطقه و جهان هستند و تلاش میکنند تا از هر گونه اتحاد یا همکاری طالبان با رقبای خود جلوگیری کنند؛ زیرا چنین همکاریهایی میتواند به تغییرات قابلتوجهی در توازن قدرت جهانی منجر شود و منافع غرب را به خطر بیندازد.
حقوق بشر، حقوق زنان و دختران افغانستان برای کشورهای غربی اهمیت چندانی ندارد. این مسائل تنها در صورتی موردتوجه قرار میگیرند که در راستای منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی آنها باشد. حتی حکومت فراگیر در افغانستان نیز برای آنها زمانی اهمیت دارد که برای تأمین منافع آنها ضروری باشد. این تصمیم بهخوبی نشان میدهد که کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و انگلیس چگونه از سازمانهای بینالمللی بهعنوان ابزاری برای تحقق منافع خود استفاده میکنند.
جاوید یوسفی