در شرایطی که دشمنان مردم افغانستان از هر ابزاری برای تضعیف امنیت و انسجام جامعه استفاده میکنند، وحدت ملی بهعنوان کلید عبور از چالشها و توطئهها اهمیت ویژهای پیدا کرده است. در این راستا، نهتنها طالبان بهعنوان حاکمان بالفعل کشور، بلکه تمامی اقشار جامعه مسئولیت دارند تا با چنگزدن به ریسمان وحدت، موانع را از سر راه بردارند.
مسئولیتهای حکومت طالبان
طالبان اکنون یک گروه نظامی – سیاسی نیست، بلکه یک حکومت است و بهعنوان یک حکومت اسلامگرا و با داعیه اسلامی، وظیفه دارد در راستای تقویت انسجام مذهبی و قومی تلاش جدی کند. عدم توجه به این مسئله میتواند عواقب جبرانناپذیری به دنبال داشته باشد. به همین منظور، باید بهرسمیتشناختن حقوق شیعیان و توجه به مسائل مربوط به وحدت مذهبی در سیاستهای حکومتی گنجانده شود؛ زیرا شیعیان افغانستان حدود ۳۰ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند که برآورد میشود حدود ۱۰ میلیون نفر باشند و حق دارند بهعنوان یک بخش جداییناپذیر از جامعه افغانستان به رسمیت شناخته شود. توجه به حقوق و نیازهای شیعیان نقش اساسی در تقویت وحدت ملی و شکوفایی افغانستان دارد.
راهکارهای عملی برای تقویت وحدت ملی
برای تقویت وحدت ملی در افغانستان، نیاز به اجرای یک سری راهکارهای عملی و مؤثر وجود دارد. این راهکارها میتواند در سطح سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیادهسازی شود.
1. گفتوگوهای بین مذهبی
برگزاری گفتوگوهای منظم بین علمای شیعه و سنی میتواند به کاهش تنشها و سوءتفاهمها کمک کند. این گفتگوها باید در سطوح مختلف، از محلات تا مقامات حکومتی، برگزار شود تا یک فضای تعاملی و همدلانه ایجاد گردد. علاوه بر این، باید به اهمیت اشتراکات دینی و فرهنگی در این گفتگوها پرداخته شود.
2. آموزشوپرورش
نظام آموزشی افغانستان باید بهگونهای طراحی شود که اصول وحدت ملی و احترام به تنوع مذهبی را آموزش دهد. در کتب درسی، به تاریخ مشترک و همکاریهای مذهبی درگذشته اشاره شود و نسل جوان با مفاهیم همزیستی مسالمتآمیز آشنا شوند. این امر میتواند از تولد دیدگاههای تندروانه جلوگیری کند.
3. رسانههای جمعی
رسانهها نقش کلیدی در شکلدهی به نگرشها و اذهان عمومی دارند. باید تلاش شود تا رسانههای ملی و محلی محتوای تبلیغاتی و آموزشی درباره وحدت ملی و همبستگی مذهبی تولید کنند. این رسانهها میتوانند بهعنوان پلهای ارتباطی بین اقشار مختلف جامعه عمل کنند و از نشر اخبار منفی و تفرقهانگیز پرهیز نمایند.
4. توسعه اقتصادی و اجتماعی
یکی از دلایل اصلی تنشها و اختلافات در جوامع، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی است؛ بنابراین، حکومت و نهادهای جامعه مدنی باید به توسعه متوازن مناطق مختلف و بهبود شرایط اقتصادی تمامی اقشار، بهویژه اقلیتها توجه کنند. این امر میتواند به افزایش احساس تعلق و مشارکت در فرایندهای اجتماعی منجر شود.
5. حمایت از نهادهای مدنی
نهادهای مدنی و اجتماعی میتوانند نقش مهمی در تقویت وحدت ملی ایفا کنند. این نهادها باید بهعنوان واسطههایی برای همکاری بین اقشار مختلف جامعه عمل کنند. حمایت از پروژههای مشترک فرهنگی، ورزشی و اجتماعی میتواند به نزدیکی بین اقشار مختلف کمک کند.
6. مقابله با تکفیریها
گروههای تکفیری، بهویژه داعش، بهشدت در تلاشاند تا اختلافات بین شیعه و سنی را دامن بزنند. برای مقابله با این تهدید، علمای هر دو مذهب باید با یکدیگر همکاری کنند. آنها باید با استناد به سخنان یکدیگر و تأکید بر اشتراکات مذهبی، روحیه وحدت را تقویت کنند.
در اخیر باید گفت:
وحدت ملی در افغانستان نهتنها یک ضرورت، بلکه یک مسئولیت مشترک برای تمامی اقشار جامعه است. باتوجهبه تهدیدات و چالشهای موجود، اتخاذ گامهای مؤثر برای تقویت انسجام ملی امری اجتنابناپذیر است. از طرفی، مسئولیت اصلی بر دوش حاکمان و رهبران مذهبی است تا باتدبیر و خرد، فضایی از احترام و همزیستی را در کشور ایجاد کنند.
اگر طالبان و تمامی اقشار جامعه به اهمیت وحدت ملی پی ببرند و در راستای آن گام بردارند، افغانستان میتواند بهعنوان یک الگوی موفق از همزیستی مسالمتآمیز و وحدت بین اقوام و مذاهب در منطقه و حتی در سطح جهانی مطرح شود. آیندهای روشن در انتظار افغانستان خواهد بود، به شرطی که همگان در این مسیر همدل و همراستا باشند.
جاوید یوسفی