پنجمین نشست وین که در روزهای گذشته برگزار شد، بار دیگر توجهات را به خود جلب کرد. روند ویانا که بهعنوان یکی از مهمترین گردهماییهای مخالفان طالبان شناخته میشود، امسال نیز با حضور چهرههایی مانند احمد مسعود، یاسین ضیا، رنگین دادفر اسپنتا و فوزیه کوفی برگزار شد. اما نکات قابل تأملی در رابطه با این روند وجود دارد که نشاندهنده چالشهای پیش روی آن است.
تاکید بر جنگ در تقابل با تعامل جهانی
در حالی که اغلب کشورهای منطقه و جهان سیاست تعامل با طالبان را در پیش گرفتهاند، روند ویانا همچنان بر راهکار نظامی و براندازی طالبان تأکید دارد. این مسأله از دو زاویه قابل بررسی است:
فاصله از واقعیت میدانی: به نظر میرسد رهبران حاضر در نشست وین بر این باورند که طالبان به لحاظ نظامی تضعیف شده است و میتوان با یک جبهه متحد علیه آنها اقدام کرد. این در حالی است که طالبان در سالهای اخیر توانستهاند به مرور موقعیت خود را تثبیت کنند و فشارهای بینالمللی، دستکم تاکنون، تغییر اساسی در سیاستهای این گروه ایجاد نکرده است.
عدم هماهنگی با سیاستهای قدرتهای منطقهای و بینالمللی: قدرتهایی مانند روسیه، چین، ایران و حتی برخی کشورهای غربی سیاست تعامل محتاطانه با طالبان را دنبال میکنند. اما روند وین بدون در نظر گرفتن این واقعیتها، همچنان بر جنگ تأکید دارد. این امر باعث شده است که برخی از چهرههای شاخص مخالف طالبان نیز از پیوستن به این روند خودداری کنند.
چالش تاجیکمحوری و غیبت چهرههای سرشناس دیگر اقوام
یکی از مهمترین نقدهایی که به روند ویانا وارد است، تاجیکمحوری آن است. در پنج نشست برگزار شده، چهرههای شاخص پشتون که در جبهه مخالف طالبان حضور دارند، مشارکت نداشتهاند. شخصیتهایی مانند حنیف اتمر، امرالله صالح، عبدالرب رسول سیاف و حتی برخی چهرههای تکنوکرات مانند شیدا محمد ابدالی و رحمتالله نبیل در این نشست شرکت نکردهاند. این امر باعث شده که روند ویانا نتواند بهعنوان یک حرکت همهشمول مطرح شود.
همچنان غیبت چهرههایی مانند عبدالرشید دوستم و محمد محقق و سایر رهبران ازبک و هزاره نشان میدهد که روند ویانا نتوانسته است حمایت گروههای مختلف قومی را جلب کند. این موضوع، تأثیرگذاری آن را بهشدت کاهش داده و مانع از شکلگیری یک ائتلاف گسترده شده است. هرچند افزون بر تاجیک محور بودن روند ویانا، عدم حضور رهبران مطرح اقوام در این روند میتواند ناشی از چند عامل دیگر نیز باشد:
1. عدم اجماع بر سر راهبرد مبارزه با طالبان: بسیاری از رهبران سیاسی مخالف طالبان به این نتیجه رسیدهاند که جنگ بهتنهایی راهحل نهایی نیست. آنها تعامل با قدرتهای منطقهای و در نظر گرفتن واقعیتهای ژئوپلیتیک را ضروری میدانند.
2. نگرانی از پیامدهای جنگ: برخی از رهبران باتجربه مخالف طالبان معتقدند که تأکید بیشازحد بر جنگ میتواند منجر به جنگ داخلی گستردهتری شود و ثبات نسبی موجود را از بین ببرد.
3. عدم وجود انسجام در میان مخالفان: فقدان چهرههای کلیدی از قوم پشتون و ازبک نشاندهنده شکاف عمیق میان رهبران مخالف طالبان است. این مسأله باعث شده است که روند ویانا بهجای تبدیل شدن به یک جنبش ملی، بیشتر به یک حرکت محدود و خاص تبدیل شود.

چرا محمد محقق در نشست پنجم ویانا حضور نیافت؟
یکی از نکات جالب این نشست، عدم حضور محمد محقق بود. وی در نشست چهارم ویانا بهصورت حضوری شرکت داشت اما این بار تنها به سخنرانی آنلاین بسنده کرد. این تغییر میتواند نشاندهنده کاهش اعتماد وی به روند ویانا باشد. دو دلیل احتمالی برای این تصمیم وجود دارد؛ نخست اینکه محقق ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که این نشست نمیتواند تأثیر جدی بر آینده افغانستان داشته باشد و بهتر است از طریق روشهای دیگر، نقشآفرینی کند. درثانی ممکن است برخی از قدرتهای منطقهای که روابط نزدیکی با طالبان دارند، به وی توصیه کرده باشند که از حمایت آشکار از روند ویانا خودداری کند.
با در نظر داشت چالش ها و نقد های که به روند ویانا وارد است، اینک نتیجه میگیریم که پنجمین نشست وین بار دیگر نشان داد که مخالفان طالبان همچنان در دستیابی به یک استراتژی مشترک دچار مشکل هستند. تأکید بر جنگ، بدون در نظر گرفتن تحولات میدانی و سیاستهای منطقهای، باعث شده است که بسیاری از چهرههای تأثیرگذار از این روند فاصله بگیرند. علاوه بر این، تاجیکمحوری نشست و عدم حضور رهبران از سایر اقوام، سبب شده است که روند ویانا بهعنوان یک جریان همهشمول شناخته نشود. در نهایت، به نظر میرسد که این روند نیازمند بازنگری جدی در استراتژیهای خود است تا بتواند جایگاه واقعی در سیاست افغانستان پیدا کند.
بسم الله ختک