پیدایش داعش امریکایی
سال 2013 بود که گروهی تحت عنوان داعش در عراق اعلام حضور کرد و بهفعالیتهای تروریستی خود آغاز نمود. تحلیلهای زیادی در مورد چگونگی پیدایش این گروه وجود داشت و از امریکایی بودن آن سخن گفته میشد و از جانب دیگر نظریهپردازان غربی تمام تلاش شان بر این بود که داعش را جلوهای از دین اسلام معرفی کرده و صید خوبی را نصیب شوند.
اعمال داعش، سلاخی، زنده زنده سوزاندن انسانهای بیگناه، تجاوز به زنان تحت عنوان جهادالنکاح و هزاران جنایت دیگر بود و رسانههای امریکایی و انگلیسی مدام محتوای نشراتی شان بر این جنایات برقرار بود و از این گروه تروریستی بهعنوان یک جریان اسلامی یاد میکردند که هدف شان بدنامسازی اسلام بود. در این نبشته تلاش شده است تا چگونگی و چرایی پیدایش داعش و همین طور وضعیت داعش در افغانستان به بررسی گرفته شود و به این پرسش پاسخ ارائه گردد که آیا داعش، امریکایی است؟
هدف از پیدایش داعش
اعمال داعش، پیدا و پنهان داعش را مشخص ساخته بود. داعش در کشوری بهنام عراق تاسیس شد که دروازه ورود به خاورمیانه بود و در یک رقابت منطقهای، این گروه تروریستی میتوانست ابزار خوبی برای رقابت و تحت فشار قراردادن رقبا باشد. امریکا و غرب با استراتژی بزرگتری در بخش حمایت از تروریسم، اینبار داعش را تاسیس و حمایت کرد تا از طریق عراق بتواند به خاورمیانه ورود کرده و رقبای قدرتمندی مثل روسیه، ایران و چین را زمینگیر نماید.
این استراتژی در عراق و سوریه، فجایعی خلق کرد و جان دهها هزار انسان بیگناه را قربانی کرد، ولی با ورود محور مقاومت به صحنه، این استراتژی با شکست مواجه شد و تا سال 2018، هسته و هستی داعش نابود گردید و منطقه از خطر بزرگی رهایی یافت.
انتقال پروژه داعش به افغانستان
از سال 2001 تا 2021 امریکاییها و نیروهای حدود 50 کشور جهان در افغانستان حضور نظامی داشتند و امریکا خود را شریک و رفیق این کشور میخواند. هرچند هدف از لشکرکشی این کشورها به افغانستان، مبارزه علیه تهدیدات امنیتی بود، ولی زیر سایه حضور همین نیروها، بیش از 20 گروه تروریستی در این خاک فعال شدند که یکی از آنها گروه تروریستی داعش بود.
هیچ منطقی نمی تواند باور کند که افغانستان در حالیکه دو دهه میزبان ده ها ارتش قدرتمند و مجهز جهان بود و از حضور نامحدود و بی قید و شرط نظامیان، تجهیزات پیشرفته جنگی، نیروهای جاسوسی و استخباراتی و پایگاه های عریض و طویل بهره مند بود، این نیروها نتوانند جلو رشد جریانهای افراطی را بگیرند.
امریکا استراتژی اش همین بود که در زمان جمهوریت، داعش را حمایت کند تا با وخیم کردن اوضاع در این کشور، حضور خود تمدید کند و بگوید که اگر امریکا نباشد، افغانستان به دست این گروه تروریستی سقوط خواهد کرد. بعد از اینکه نیروهای خارجی از افغانستان در حال خارج شدن بودند، بار دیگر امریکا حمله تروریستی وحشیانهای را توسط داعش طراحی کرد که وقوع آن در میدان هوایی کابل بود. شاهدان عینی در میدان هوایی کابل واضح گفتند که سربازان امریکایی مستقیما به سمت مردم شلیک میکردند. زیرا طرح امریکا از اجرای این حمله تروریستی گستردهسازی ابعاد آن بود تا پیامی را به طالبان ارسال کرده باشد.
طالبان و داعش
پس از اینکه امریکا از جنگ در افغانستان ناامید شد و آنرا باخته یافت و نیروهای خود را خارج کرد، تلاش نمود تا با استفاده از اوضاع آشفته در این کشور، داعش را به ولایات مختلف افغانستان انتقال دهد که از طرق مختلف این کار را کرد. حملات تروریستی زیادی از قندهار گرفته تا کابل و قندوز و هرات از سوی داعش انجام شد و این پیامی را به طرف طالبان فرستاد که اگر مطیع اوامر واشنگتن نباشند، کاخ سفید گزینه داعش را در اختیار دارد که میتواند حکومت طالبان را بهچالش بکشد.
هرچند حملات داعش، خللهای بزرگ امنیتی را برای حکومت طالبان به وجود آورده بود، ولی این گروه تعامل منطقهای و ارتباط سالم با کشورهای همسایه را برگزید. با داعش به مقابله پرداخت و توانست فرماندهان و پایگاههای مهم این گروه تروریستی را از بین برده و نابود کند. این اقدام و سیاست طالبان، موفقیتآمیز بود، چرا که فقط با کمک و تعامل با کشورهای همسایه میتوانست مشکلات را حل کند و در مقابل دسیسههای غرب ایستادگی کند.
داعش توسط طالبان سرکوب شد، ولی از بین نرفت و حمله چند روز پیش این گروه در ننگرهار، نشان داد که تروریستان داعش هنوز فعالیتهای خود را دارند. کشورهای منطقه نیز نگرانیهای امنیتی خود را از این بابت دارند که طالبان باید با اقدام علیه تروریسم داعشی، پاسخ آنها را بدهند، چرا که در وضعیت بیثبات کنونی به ویژه در منطقه خاور میانه، امنیت تعریفی فراتر از مرزهای ملی پیدا می کند.
راه حل چیست؟
در این شکی وجود ندارد که داعش یک پروژه امریکایی برای برهم زدن نظم و امنیت در منطقه است و از طالبان گرفته تا کشورهای منطقه این موضوع را بهخوبی بیان کردهاند. داعش زاییده استراتژیستهای کاخ سفید است تا با حملات تروریستی، اهداف غرب را تحقق بخشد، ولی بارها شکست خورد. آنچه درباره داعش وجود دارد و خصوصا در کشور ما افغانستان، بدون تردید امریکا هنوز هم به این گروه تروریستی دل بسته و حداقل کاری که میتواند از طریق این گروه انجام دهد، ایجاد اخلال و فشار بالای طالبان است تا ثبات را در افغانستان برهم زده و از این طریق کشورهای منطقه را به آشوب بکشاند.
با این حالت، بهترین اقدام در برابر این تروریستان امریکایی، اجماع منطقهای و اقدام عملی و قوی در برابر داعش است. هم طالبان باید برای شکلدهی چنین اجماعی اقدام کنند و هم کشورهای منطقه باید آمادگی خود را برای مبارزه علیه داعش اعلام کنند، چرا که تهدید شدن افغانستان توسط داعش، به معنی تهدید شدن کل منطقه است.
الیاس احمدی