نشست مسکو و کنفرانس امنیتی هرات
فرصتسوزیها؛ از مسکو تا دوشنبه
اول ماه جاری چهرههای مثل احمد مسعود، محمد محقق و شماری دیگر از مخالفان طالبان در نشستی با عنوان «افغانستان در میان گذشته و آینده» در مسکو، پایتخت روسیه سخنرانی کردند و پس از این نشست در روزهای دوشنبه و سه شنبه شش و هفت ماه قوس یازدهمین دور کنفرانس امنیتی هرات با موضوع «بازخوانی افغانستان؛ راهکارهای متفاوت» با اشتراک و سخنرانی دادفر اسپنتا، اسماعیل خان، فوزیه کوفی و برخی دیگر از چهرهها در شهر دوشنبه تاجیکستان برگزار شد.
این در حالیست که پس از سقوط نظام جمهوریت، نشستهای اینچنینی زیادی با حضور چهرههای یادشده برگزار شده که نتیجهای در پی نداشته، ولی آیا نشستهای مسکو و دوشنبه متفاوتتر از نشستهای قبلی بود و دستاورد و چشمانداز تازهای داشت؟
نشست مسکو و کنفرانس امنیتی هرات: تکرار مکررات از مسکو تا دوشنبه
آنچه در مسکو و کنفرانس امنیتی هرات در دوشنبه از سوی برخی از چهرههای مخالف طالبان گفته شد، حرف جدیدی نبود که یک دورنمای روشنی را برای افغانستان رقم بزند و برای افغانها نویدبخش باشد. احمد مسعود، محقق، اسماعیل خان، کوفی و دیگران در این نشستها چیزهایی را گفتند که بارها آنرا تکرار کرده بودند و حرف تازهای نبود.
اینکه طالبان تروریست هستند، افغانستان به سیاهچال تبدیل شده، برای نجات افغانستان باید کاری کرد، کشور به بحران رفته و دهها جمله دیگر که همان تکرار مکررات بود و بس. حتا خود محمد محقق به این موضوع اعتراف کرد که این نشستها نتیجهای در بر ندارد.
آنچه در پوستر یا بنر آویزان شده در نشست مسکو جلب توجه میکند، عنوان آن است که نوشته: “افغانستان در میان گذشته و آینده.” حالا در خصوص همین پوستر اگر از سخنرانها پرسیده شود که چهکسانی در 20 سال جمهوریت که بخشی از گذشته افغانستان بود، این کشور را به مفسدترین، بیثباتترین، ناامنترین و فقیرترین کشور در جهان تبدیل کرد، جواب شان چه خواهد بود و یا هم در مورد عنوان راهکارهای متفاوت نشست دوشنبه که هیچ فکت جدیدی در آن وجود نداشت و راهکاری از دهن سخنرانان بیرون نشد، پاسخ شان چیست؟
شوربختانه هیچ راهکاری در این نشستها که بتواند مشکلات افغانستان را حل کند، وجود نداشت. در حالیکه اکثر شرکتکنندههای آن کسانی بودند که در 20 سال جمهوریت در قدرت سهم داشتند، صدها محافظ و دهها موتر زرهی و امکانات زندگی و… داشتند و بدون شک در بحران افغانستان و تشدید آن نقش کلیدی را بازی میکردند.
اگر قرار بود اینها به افغانستان و افغانها فکر کنند، همان روزهایی که حملات طالبان تشدید یافته بود و ولایتها یکی پی دیگری سقوط میکرد، اقدامی میکردند، ولی نه! همه آنان با بیشرمی و پشت کردن به مردم بهسمت میدان هوایی فرار کردند و اکنون در کشورهای مختلف دنیا زندگی مرفهای را درست کرده و این نشستها را برگزار میکنند تا مگر شود کشوری یا سازمانی به آنها پول بدهد و هزاران دلیل دیگر.
قدرتسنجی سخنرانان مسکو و دوشنبه
همه به یاد دارند، زمانیکه کابل به دست طالبان سقوط میکرد، محمد محقق فرار کرده بود، اسماعیل خان به طالبان تسلیم شده بود و احمد مسعود که ادعای مقاومت داشت و خود را رهرو راه احمدشاه مسعود میخواند، بنا بر اطلاعاتی همان فردای سقوط کابل و یا هم سه روز بعد آن، افغانستان را ترک کرده بود و از مقاومت هم خبری نشد.
در کنار آن در 20 سال جمهوریت همین چهرهها برای مردم افغانستان چه کاری انجام داده بود، جز اینکه از نام مردم برای مفاد سیاسی و مالی خود استفاده ببرند. یکی بهنام قوم شریف تاجیک، یکی بهنام قوم شریف هزاره، یکی بهنام قوم شریف ازبیک، یکی بهنام… برای خود تجارت راهانداخته بودند. اگر غیر این میبود، همان زمان حکومت اشرف غنی بدترین نوع ظلم و ستم و تبعیض را علیه اقوام یادشده روا داشته بود، ولی از اینها صدایی بلند نمیشد که بگوید: چرا چنینی میکنی و…
این یک حقیقت است که در حال حاضر طالبان افغانستان را با مشکلات زیادی مواجه کرده، از جمله بسته کردن مکاتب به روی دختران، منع کار زنان، عدم تشکیل حکومت فراگیر و…، ولی اکت و اداهای چهرههای یادشده مجبورمان میکند تا سخن بگوییم.
در مسئله حقوق زنان، خانم فوزیه کوفی بارهاست که ژست مدافع حقوق زنان را به خود میگیرد، ولی همان زمانی که ایشان نماینده مردم در پارلمان بود، چه کاری را برای بهبود وضعیت زنان و حقوق زنان انجام داد یا هم که ایشان نمایندگی از ولایت بدخشان را در پارلمان داشت، چه کاری برای زنان از خود به نمایش گذاشت، در حالیکه هزاران زن در این ولایت محروم از ابتداییترین حقوق شان بودند؟ بدبختانه این چهرهها فقط تجارت میکردند و بس.
فقدان طرح عبور از بحران در نشست مسکو و دوشنبه
یکی از مسائلی که میتواند افغانستان را از بحرانهای فعلی نجات دهد، طرح جامعی است که به یک نشست بینالافغانی واقعی برسد. تمام طرفها باید بهدور از مداخلات خارجی دور یک میز بنشینند و گفتوگو نمایند، زیرا جنگهای چهل و چند ساله در این کشور ثابت کرد که مشکلات افغانستان راهحل نظامی ندارد و افغانها باید با گفتوگو همدیگرپذیری آنرا حل کنند.
نشستهای مسکو و کنفرانس امنیتی هرات در دوشنبه هم میتوانست این راهکار را با خود داشته باشد و از طرف طالبان بخواهد که زمینه یک گفتوگوی بینالافغانی واقعی را مهیا و برای عبور از بحران، از این فرصت استفاده نمایند، ولی چنین چیزی در نشستهای یادشده مطرح نبود و کلا حرفهای کلیشهای و تکراری برای مطرح کردن خودشان خودنمایی میکرد.
بناءً حرف پایانیام با مخالفان طالبان و هم طالبان اینست که تنها را برای نجات افغانستان از بحرانها، گفتوگوی بینالافغانی و تعامل و صلح است و جز این چارهای نیست و نخواهد بود.
سید الیاس احمدی