Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

گزارش شورای امنیت درباره افغانستان

تیم مانیتورینگ سازمان ملل متحد گزارشی درباره وضعیت امنیتی افغانستان منتشر کرده که ادعاهای مختلفی درباره حضور و فعالیت گروه‌های جهادی، از جمله القاعده و داعش خراسان، در این کشور مطرح می‌کند. رسانه‌ها به‌سرعت بخش‌هایی از این گزارش را بازتاب داده‌اند، اما در پسِ این روایت رسمی، پرسش‌هایی اساسی درباره صحت، منابع و اهداف این گزارش پنهان است. آیا این گزارش، تصویری واقعی از وضعیت افغانستان ارائه می‌دهد یا صرفاً تلاشی برای تأثیرگذاری سیاسی و بهره‌برداری تبلیغاتی است؟

چنانچه این گزارش مدعی است که رهبران القاعده در برخی نقاط شهری و روستایی افغانستان مستقر شده‌اند، اردوگاه‌های آموزشی برای شبه‌نظامیان در ولایت‌های مختلف ایجاد شده، و داعش خراسان در حال جذب نیرو از میان اقوام ناراضی است. درعین‌حال، نکاتی متناقض نیز در آن به چشم می‌خورد: از یک‌سو، به همکاری میان حزب ترکستان شرقی و داعش اشاره می‌شود و از سوی دیگر، از بسیج این گروه توسط طالبان برای مقابله با داعش سخن به میان می‌آید. چنین تناقض‌هایی، این سؤال را به وجود می‌آورد که این اطلاعات تا چه حد بر اساس داده‌های معتبر و تحقیقات میدانی تهیه شده‌اند؟

  • ضعف ساختاری و منابع نامشخص گزارش شورای امنیت درباره افغانستان

یکی از اصلی‌ترین ایرادهای وارد بر گزارش شورای امنیت درباره افغانستان، روش تهیه آن است. تیم مانیتورینگ سازمان ملل، برخلاف انتظار، هرگز وارد افغانستان نمی‌شود و اطلاعات خود را از طریق مصاحبه با «افراد مطلع» و «کشورهای همسایه» به دست می‌آورد. اما این افراد چه کسانی استند؟ چرا هویت آنها ذکر نمی‌شود؟

در بسیاری از گزارش‌های پیشین نیز دیده‌ایم که منابع مورد استفاده شورای امنیت، مخالفان سیاسی طالبان، سازمان‌های اطلاعاتی منطقه‌ای و کشورهایی بوده‌اند که منافع مشخصی در بی‌ثبات نگه‌داشتن افغانستان دارند. از قرائن مختلف برمی‌آید که پاکستان و نیروهای سابق امنیت ملی افغانستان، به‌عنوان بازیگران کلیدی در تنظیم چنین گزارش‌هایی نقش دارند.

این مسئله، خود گویای یک تناقض اساسی است. چگونه می‌توان بر اساس داده‌هایی که مستقیماً از داخل افغانستان جمع‌آوری نشده‌اند، تحلیل دقیقی از وضعیت این کشور ارائه داد؟ حتی مقامات آمریکایی نیز در مواردی اذعان کرده‌اند که گزارش‌های سازمان ملل درباره افغانستان فاقد دقت و عمق لازم است. این اعتراف نشان می‌دهد که حتی در سطوح بالای تصمیم‌گیری بین‌المللی نیز نسبت به اعتبار چنین گزارش‌های تردید وجود دارد.

  • تناقض‌ها و اهداف سیاسی در گزارش شورای امنیت ملل متحد

علاوه بر ضعف ساختاری و عدم وجود منابع معتبر، تناقض‌های آشکار این گزارش نیز به اعتبار آن لطمه می‌زند. برای نمونه، اگر حزب ترکستان شرقی در حال همکاری با داعش است، پس چگونه طالبان توانسته از همین گروه برای مبارزه با داعش استفاده کند؟ این تناقض نشان می‌دهد که گزارش، ترکیبی از اطلاعات ناهماهنگ و تحلیل‌های غیرمنسجم است که بیشتر از آنکه بر واقعیت‌های میدانی استوار باشند، بر اساس اهداف سیاسی تنظیم شده‌اند.

دراین‌بین، گروه انصارالله تاجیکستان نیز به‌عنوان یک تهدید بالقوه معرفی شده است. اما بررسی‌های مستقل نشان می‌دهد که این گروه، به‌جز انتشار یک ویدئو، فعالیت نظامی مشهودی نداشته است. پس چرا چنین گزارشی بر برجسته‌سازی آن تأکید دارد؟ پاسخ را می‌توان در تلاش برخی کشورها برای تشدید اختلاف میان طالبان و دولت تاجیکستان جست‌وجو کرد. این کشورها با بزرگ‌نمایی خطر گروه‌های وابسته به تاجیک‌ها، درصدد ایجاد بی‌اعتمادی و شکاف میان طالبان و همسایگان شمالی افغانستان استند.

  • داعش خراسان؛ تهدید واقعی یا ابزار فشار؟

یکی از محوری‌ترین بخش‌های گزارش، اشاره به افزایش نفوذ داعش خراسان در مناطق شمالی افغانستان است. این گروه که در سال‌های اخیر حملات متعددی را انجام داده، اکنون ادعا شده که از نارضایتی‌های قومی برای جذب نیرو در بدخشان و قندوز استفاده می‌کند. با آنکه نمی‌توان منکر تهدید داعش در منطقه شد. اما درعین‌حال، بزرگ‌نمایی این تهدید نیز می‌تواند اهداف خاصی را دنبال کند.

از طرف دیگر؛ طی سالهای گذشته طالبان پیوسته عملیات‌های گسترده‌ای علیه داعش انجام داده و مراکز آموزشی این گروه را در برخی ولایت‌ها هدف قرار داده است. اما تیم مانیتورینگ شورای امنیت، درگزارش ش، اقدامات طالبان را بازتاب نداده و اشاره ای به خسارات و ضربه های که داعش از سوی طالبان متحمل شده اند، نکرده است. این خود نشان‌دهنده رویکرد یک‌سویه و جهت‌دار این گزارش است.

در چنین وضعیتی در سطح کلان‌تر، کشورهایی که از حضور طالبان در قدرت ناراضی استند، می‌توانند از گزارش‌های شورای امنیت و شایعه سازی رسانه‌ها، به‌عنوان ابزاری برای توجیه سیاست‌های مداخله‌جویانه خود استفاده کنند. کشورهای منطقه و حتی برخی قدرت‌های غربی، ممکن است با بزرگ‌نمایی تهدید داعش، به‌دنبال باز کردن راهی برای نفوذ مجدد به افغانستان باشند. بنابراین، باید با نگاهی دقیق‌تر بررسی کرد که آیا گزارش شورای امنیت درباره افغانستان واقعاً یک تحلیل بی‌طرفانه است یا در پس آن، منافع و برنامه‌های خاصی نهفته است.

گزارش شورای امنیت درباره افغانستان
گزارش شورای امنیت درباره افغانستان دارای انگیزه های سیاسی و تبلیغاتی است

با در نظر داشت آنچه گفته شد، در یک جمع بندی کلی می توان گفت که گزارش شورای امنیت درباره افغانستان، بیش از آنکه یک گزارش بی‌طرفانه و واقعی باشد، به نظر می‌رسد که دارای ابعاد سیاسی و تبلیغاتی است. ضعف در روش‌شناسی، اتکا به منابع غیرمستقیم و ناشناس، تناقض‌های داخلی، و عدم انعکاس واقعیت‌های میدانی، همگی نشانه‌هایی از این مسئله استند.

هرچند طالبان این گزارش را رد کرده و آن را محصول اطلاعات جعلی اعلام کرده است. همچنان مقامات آمریکایی نیز اعتبار گزارش‌های مشابه را زیر سؤال برده‌اند. علاوه بر این، نگاهی دقیق‌تر به محتوای گزارش شورای امنیت درباره افغانستان نشان می‌دهد که برخی اطلاعات آن، نه‌تنها فاقد شواهد کافی استند، بلکه ممکن است در جهت منافع برخی کشورها تنظیم شده باشند. ازاین‌رو، تحلیلگران و سیاست‌گذاران نباید چنین گزارش‌هایی را بدون بررسی دقیق بپذیرند. در عوض، لازم است که تصویری واقعی و مبتنی بر داده‌های میدانی از وضعیت افغانستان ارائه شود تا از بهره‌برداری سیاسی از اطلاعات نادرست جلوگیری گردد.

بسم الله ختک

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=7600

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *