تداوم تنشها در روابط افغانستان و پاکستان
روابط پاکستان و افغانستان در طول سالیان متمادی پیچیده و پر از تناقض بوده است. با وجود پیوندهای عمیق تاریخی، فرهنگی و سیاسی میان دو کشور، تنشها و اختلافات میان آنها همواره وجود داشته است. با توجه به اینکه طالبان طی دو دهه گذشته مورد حمایت پاکستان بوده است و احتمال می رفت یا دست کم اسلام آباد انتظار داشت که با بازگشت طالبان به قدرت، دولت پاکستان در روابط با افغانستان از چالش ها و تنش ها حداقل در کوتاه مدت عبور نماید، اما بر عکس، چالشها و تنش های میان دو کشور، مدتی کوتاهی پس از آگست 2021 وارد مرحله جدیدی شده است.
به همین دلیل این مقاله به تحلیل عوامل و دلایل تنشها و چالش های موجود در روابط دو کشور می پردازد و همچنان تلاش می گردد تا بازنده و برنده ای این وضعیت نیز مشخص گردد.
عوامل تاریخی، جغرافیایی و امنیتی تنش ها در میان افغانستان و پاکستان
تنشهای میان افغانستان و پاکستان تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که میتوان آنها را به دستههای تاریخی، سیاسی، امنیتی، و اقتصادی تقسیم کرد. چنانچه از زمانی تأسیس پاکستان در سال 1947 تا به امروز، مسئله مرز دیورند به عنوان یکی از چالشهای اصلی روابط دو کشور مطرح است. این خط مرزی که در قرن 19 (1893) توسط بریتانیا ترسیم شد، هرگز از سوی افغانستان به رسمیت شناخته نشده است. افغانها در طول تاریخ این مرز را به عنوان یک خط تحمیلی میبینند که قوم پشتون را در دو کشور تقسیم کرده است.
پاکستان نه تنها با افغانستان مناقشات مرزی دارد بلکه با هندوستان نیز در منطقه کشمیر درگیر چالش ها و مشکلات مرزی است. از این رو به دلیل اینکه ارتش پاکستان در قبال هندوستان احساس ضعف می کند، اسلام آباد برای مهار هندوستان از هر وسیله ی کمک می گیرد. چنانچه ارتش پاکستان از خدمت به آمریکا و غرب گرفته تا حمایت از گروه های تروریستی و ایجاد مشکلات در امور افغانستان را جهت مشغول ساختن هند انجام می دهد که متاسفانه این مسئله به یکی از عوامل اساسی تنش ها در روابط دو کشور مبدل گشته است.
از طرف دیگر طی سالیان متمادی، پاکستان متهم به مداخله و خرابکاری در امور داخلی افغانستان بوده است، چنانچه در دوران حضور شوروی در افغانستان، پاکستان تحت تاثیر برنامه ها و طرح های آمریکا و غرب، به شدت در امور افغانستان مداخله داشت که در نهایت با خروج شوروی و آغاز جنگ های داخلی در افغانستان، بیش از چند میلیون نفر افغان به پاکستان مهاجرت نمودند و سپس مسئله ی پناهجویان و مهاجران افغان به عنوان یکی از دلایل تنشها در روابط دو کشور ظاهر شده است.
طی دو دهه گذشته در دوران حضور آمریکا و ناتو در افغانستان، پاکستان متهم به حمایت از طالبان و سایر گروههای شبهنظامی در افغانستان بود. این حمایتها به افزایش بیاعتمادی و تنشهای سیاسی میان دو کشور منجر گردید. چنانچه در آن زمان دولت افغانستان بهطور مکرر از پاکستان خواست تا از حمایت از گروههای مسلح دست بردارد، اما این مسئله همچنان یک نقطه اختلاف باقی ماند و سر انجام آمریکا و غرب از افغانستان فرار نمودند و طالبان که از نزدیکان پاکستان محسوب می گردید، به قدرت بازگشت.
بازگشت طالبان به قدرت و تداوم تنش ها در روابط افغانستان و پاکستان
همانطور که یاد آوری گردید با آنکه احتمال می رفت و یا دست کم پاکستان انتظار داشت که با بازگشت طالبان به قدرت، به دلیل اینکه طی دو دهه گذشته پاکستان، سران طالبان را جا و مکان داده و از آنها انواع مختلفی از حمایت ها را نموده بود، تحولات جدیدی در روابط دو کشور به وجود آید، اما چنانچه مشاهده می گردد، چالشها و اختلافات همچنان پابرجاست.
هرچند طالبان تلاش نمودند تا روابط شان را با پاکستان بهبود ببخشند و دست کم در کوتاه مدت با این کشور دچار اختلاف نشوند، ولی زیاده خواهی ها و مداخلات بی حدواندازه ی اسلام آباد در امور افغانستان باعث گردید که افزون بر چالش ها و تنش های گذشته، مسئله ی روابط طالبان افغانستان با تحریک طالبان پاکستانی و همچنان چالش های تجاری و اقتصادی نیز در روابط دو کشور ظهور نمایند.
طالبان افغانستان و TTP هر دو از یک ایدئولوژی سلفی جهادی پیروی میکنند که در راستای ایجاد حکومت اسلامی با تفسیرهای سختگیرانه از شریعت قرار دارد. این اشتراکات ایدئولوژیک، زمینههای همکاری و حمایت متقابل را فراهم کرده است. افزون بر این، هر دو گروه به قوم پشتون تعلق دارند که در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان ساکن هستند. این پیوندهای قومی و قبیلهای نیز به نزدیکی و همکاری این دو گروه کمک کرده است.
باتوجه به این دلایل، طالبان افغانستان پس از بازگشت به قدرت جهت بهبود روابط شان با پاکستان سعی نمودند تا با میانجیگری، میان تی تی پی و دولت پاکستان، صلح بر قرار نمایند، اما اسلام آباد احتمالا به امید کمک های آمریکا و غرب، از دادن امتیاز به تی تی پی خود داری نمود و از طالبان افغانستان خواستار مقابله و یا دست کم عدم حمایت از تی تی پی گردید.
اما به دلیل روابط ایدئولوژیکی، قومی و همچنان با توجه به حمایت های همه جانبه تی تی پی طی دو دهه ی گذشته از طالبان افغانستان، حاکمان کنونی کابل از پذیرش خواسته های دولت پاکستان مبنی بر مبارزه با تی تی پی، خود داری نمودند. به همین دلیل اسلام آباد در یک واکنش بی رحمانه و بی سابقه اقدام به اخراج مهاجرین افغان نمود و این مسائل باعث گردید تا طالبان افغانستان بیشتر متمایل به حمایت از تی تی پی گردند.
حمایت طالبان افغانستان یا دست کم عدم ایجاد محدودیت از سوی آنها در قبال تی تی پی باعث گردیده است که در حال حاضر تحریک طالبان پاکستانی بزرگترین چالش امنیتی را در قبال دولت اسلام آباد ایجاد نماید که ظاهرا دولت پاکستان، تمام چالشها و مشکلات امینتی شان را به حمایت های حاکمان افغانستان از گروه های فعال چون تی تی پی نسبت می دهد.
در کنار مسئله ای تی تی پی و تاثیرات آن بر افزایش تنش های بین دو کشور، فعالیتهای نظامی و شبهنظامی در مناطق مرزی و تلاشهای طالبان برای کنترل کامل مناطق مرزی، تنشهای بیشتری ایجاد کرده است. طالبان افغانستان و دولت پاکستان بارها نیروهای خود را در مرز تقویت کرده و به افزایش تنشها در روابط افغانستان و پاکستان دامن زدهاند. متاسفانه در این میان روابط تجاری و اقتصادی میان دو کشور همیشه تحت تأثیر تنشهای سیاسی و امنیتی بوده است.
چنانچه هرگونه اختلاف یا ناآرامی در مرزها میتواند به کاهش مبادلات اقتصادی و افزایش مشکلات اقتصادی منجر شود که به نوبه ی خود از دیگر دلایل تنشها و چالش های کنونی در روابط افغانستان و پاکستان محسوب می گردد. از طرف دیگر پروژههای زیرساختی مانند کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) نیز به عنوان عاملی برای افزیش تنشها در روابط افغانستان و پاکستان مطرح است. زیرا طالبان نگران تأثیرات این پروژهها بر نفوذ منطقه ای شان استند.
بازنده و برنده در تنش میان افغانستان و پاکستان کیست؟
همانطور که بحث گردید تنشها در روابط افغانستان و پاکستان دارای ابعاد مختلف استند و بسته به زمینههای سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی، تأثیرات متفاوتی بر هر دو کشور دارند. بنابراین، تعیین بازنده و برنده در این تنشها پیچیده و چندوجهی است.
هرچند ممکن است که فشارهای پاکستان بر افغانستان، باعث گردد تا وحدت ملی و همبستگی میان افغانها تقویت یابد و طالبان با اقدامات دیپلماتیک حمایت های بین المللی را جلب نماید و از آن طرف پاکستان نیز به بعضی از امتیازات دست یابد، اما در کل می توان گفت که تنشها در روابط افغانستان و پاکستان معمولاً به نفع هیچکدام از طرفین نیست و هر دو کشور به نوعی بازنده استند.
این تنشها به بیثباتی منطقهای و بحرانهای انسانی و اقتصادی منجر میشوند. بهترین راهحل برای هر دو کشور، کاهش تنشها و همکاری در زمینههای مشترک است تا بتوانند به جای رقابت، در جهت منافع مشترک گام بردارند.
نقیب الله جمشید