آیا واقعا واقعۀ یازده سپتامبر، یک برنامه ای طراحی شده از سوی آمریکائیان و شرکایش بود؟ آیا در حادثه ای یازده سپتمبر افغانستان قربانی است یا مجرم؟ اسناد و شواهدِ متعدد نشان می دهد که آمریکا در طراحی این واقعه نقش پر رنگ داشته و افغانستان قربانی 11 سپتمبر، این طرح شیطانی بوده است.
افغانستان قربانی 11 سپتمبر: آگاهی بوش از وقوع حملات یازده سپتمبر
باب گراهام، رئیس سابق کمیته اطلاعات سنا و عضو کمیسیون تحقیق و تفحص یازده سپامبر، درسال 2021 در یک مصاحبه تأکید کرده بود: که سفیر وقت عربستان سعودی در ایالات متحده از تمامی وقایع یازده سپتمبر مطلع بوده و در روزهای منتهی به 11 سپتمبر 2001 مرتب با بوش دیدار داشته، بدون آن که در مورد این مسأله سخنی بگوید. به گفته وی، تلاشی عامدانه برای عدم آگاهی از این ماجرا هم در دولت بوش و هم در مقامات سعودی به چشم می خورد.
باب گراهام گفته بود که : تمامی آژانس های حاکمیتی و مقامات دولتی در یک جهت هماهنگ برای مخفی نگه داشتن این ماجرا و ماهیت آن حرکت کرده اند؛ از کارمند فرودگاه اورلاندو که ورود اتباع سعودی به ایالات متحده را انکار کرده تا دولت بوش که اجازه خروج شمار بسیاری از شهروندان سعودی را بلافاصله بعد از وقوع حوادث داد تا هیچ گاه اطلاعات کافی در مورد اصل ماجرا در اختیار نداشته باشیم. قطعا بدون وجود یک رهبر و هدایت گر اصلی ـ که به همه اینها بگوید در کدام جهت حرکت کنند ـ این هماهنگی گسترده امکان پذیر نبوده است.
گراهام تأکید کرده بود که این هماهنگی، در واقع قبل از وقوع حوادث صورت گرفته است. بعد از حوادث، این هماهنگی از صورت حمایت از سعودی ها برای انجام عملیات، به سمت مخفی نگه داشتن نقش آنها در نتایج وقایع پیش رفته است. وی صراحتا بیان کرده بود که بعد از وقایع 11 سپتامبر، دولت ایالات متحده از یک تاکتیک فریب استفاده و کل سناریوی یازده سپتامبر را از نو بازنویسی کرده تا نقش عربستان سعودی را به کل محو کند.
گراهام در پاسخ به این پرسش که منظور وی از یک رهبری منسجم و متمرکز برای هماهنگ ساختن نهادها و آژانس های حکومتی – که اگر از ماجرا اطلاع داشتند قادر به جلوگیری از آن بودند – چیست و چه کسی این رهبری را به عهده داشته است، گفته بود: من فکر می کنم، این رهبر رئیس جمهور وقت ایالات متحده بوده است؛ تنها کسی که می تواند به همه نهادها و آژانس ها مستقیم دستور دهد، زیرا آنها در نهایت به خود شخص رئیس جمهور پاسخگو هستند.
علاوه بر رئیس سابق کمیته اطلاعات سنا و عضو کمیسیون تحقیق و تفحص یازده سپتامبر؛ بسیاری از مسئولین و مقامات بلند پایه ی آمریکایی نیز تائید و تاکید کرده اند که حادثه ی یازده سپتامبر، تقریبا به همان صورتی که به وقوع پیوست، از قبل طراحی شده و زیر نظر مقاماتِ بلند پایه ی آمریکایی انجام شده است.
اینکه آمریکا از خلق چنین فاجعه ای به دنبال چه اهدافی بوده است، یک بحث جداگانه است. در حال حاضر ما به اینکه بانی و عامل اصلی این فاجعه، آمریکا با همدستی بعضی از شرکایش بوده اند و ثابت هم شده است، بسنده می کنیم. مسئله ای اساسی که بایستی بدان بپردازیم جایگاه افغانستان در واقعۀ یازده سپتامبر است.
ما بیشتر از دو دهه است که در حال پرداختنِ خسارتها و ضررهایی هستیم که از ناحیه ی حادثه ی یازده سپتامبر بر ما تحمیل گردیده است. و واقعیت نیز همین است که هیچ کشوری به اندازه ای افغانستان از حادثه ای یازده سپتامبر متحمل خسارت ها و ضرر های جبران ناپذیر نگردیده است.
افغانستان قربانی 11 سپتمبر: زیانهای که افغانستان از یازده سپتامبر متحمل گردیده
لیست خسارت ها و صدماتی که یازده سپتامبر بر ما وارد کرده است، هفتاد من کاغذ میشود. دو دهه خشونت فزاینده، تقریبا 180هزار قربانی، ویرانی تمام زیر ساختها، اتلاف تمام فرصتها، نابودی اقتصاد زراعتی، از میان رفتنِ بنیانهای فرهنگی واجتماعی و در نهایت فروپاشی و نابودی صفر تا صد تمام داروندار مردم افغانستان، نمونه های کلی از زیانها و ضررهای است که مردم افغانستان به واقعه ای یازده سپتامبر پرداخته و پرداخت میکنند.
این در حالی است که پس از حمله یازده سپتمبر، آمریکا با شعار مبارزه با تروریسم وارد افغانستان گردید و متاسفانه در طول دوران حضور آمریکا در افغانستان، ما به صورت مداوم شاهد افشای اسناد مبنی بر ارتباط آمریکائیان با سرکرده گان گروههای تروریستی در کشور مان بوده ایم.
بگذریم از لوده بازی های پولیس های آمریکائیان که چه نامردی ها و حق کشی ها و جنایت ها و خیانت ها که در حق ما نکردند. در این رابطه اعترافات پولیس های آمریکاییها را بشنوید و بخوانید، احتمالا قانع شوید.
سیاست مداران مست و شراب خوار آمریکایی که با شعار مبارزه با تروریسم وارد افغانستان گردیده بودند و تمام قاتلان را فرار دادند، بلافاصله دزدان، جواسیس و عوامل خویش را بر ما مسلط و حاکم نمودند. بیش از دو دهه مردم افغانستان زیر فرمان و طبق قانون و عدالت دزدان و جواسیس آمریکایی و غربی زیسته اند.
حلقاتی که در واپسین سالهای دو دهه گذشته بر ما حاکم بوده است، فاقد هر نوع اوصاف انسانی بودند. صادقانه بگویم که جنایت ها و خیانت های که طی دو دهه در افغانستان صورت گرفته است، کمتر از جنایت های که امروزه در حکومت طالبان جاری و ساری اند نبوده است. فسادهای اخلاقی که در دوران جمهوریت بر جامعه افغانستان رفته است، کمتر از فسادهای که امروزه در افغانستان تعمیل می گردد نبوده است.
بالاخره پس از دو دهه تطاول و غارت و چپاول و فساد و خیانت، آمریکائیان با یک طرح کاملا از پیش تهیه شده، دوباره همان قاتلان و قاچاقچیان را بر ما مسلط کردند و دزدان و سارقان و جواسیس شان را که کاملا فربه گردیده بودند با خود بردند. در چنین وضعیتی آیا هنوز هم فکر می کنید که افغانستان در واقعۀ یازده سپتمبر واقعا مجرم بوده است؟ آیا پس از دو دهه قربانی دادن و خون دل خوردن و شکنجه شدن و تاوان دادن، هنوز هم جهان قبول نمی پذیرند که مردم افغانستان قربانی حادثه ی یازده سپتمبر بوده است؟
اجازه می خواهم که در خاتمه جمله ی مشهور آن بزرگی را تکرار کنم که گفته بود اگر درد را حس میکنی زنده ای اگر درد دیگران را حس نمی کنی، در انسانیت ات شک کن. و اکنون اگر سیاست مداران و رهبران جهان هنوز هم فکر می کنند که افغانستان در حادثه ی یازده سپتمبر مجرم بوده است، باید به انسانیت شان شک کنند. افغانستان قربانی 11 سپتمبر بود و بس …