مقاله حاضر به بررسی روند توسعه مسیر ریلی خواف ـ هرات و چالشها و فرصتهای موجود در این مسیر ترانزیتی میپردازد. بعد از راهاندازی این خط آهن و آغاز ترانزیت کالاهای تجاری افغانستان، بهویژه واردات از چین و ترکیه، هنوز این مسیر به سطح کارایی مورد انتظار نرسیده است. پرسش اصلی این است که چه موانعی پیش روی بهرهبرداری کامل از این مسیر قرار دارد و چگونه میتوان این موانع را از میان برداشت؟
با توجه به سفر اخیر مرتضی جعفری، معاون تجارتی و بهرهبرداری راهآهن ایران، به هرات و کابل و دیدار با مقامات افغانستان، میتوان دریافت که هماکنون ارادهای مشترک در هر دو کشور برای رفع موانع و افزایش ظرفیت این مسیر بهوجود آمده است. با این حال، به نظر میرسد که افغانستان در مقایسه با ایران، بیشتر از نظر اجرایی راغب به رفع این موانع است. این مقاله سعی دارد به این سوالات پاسخ دهد و راهکارهایی برای تقویت این مسیر ترانزیتی پیشنهاد کند.
فرصت های بی نظیر و منفعت دوجانبه افغانستان و ایران از راهآهن خواف – هرات
راهآهن خواف – هرات به عنوان یکی از پروژههای مهم ترانزیتی میان افغانستان و ایران، فرصتی چشمگیر برای توسعه همکاریهای اقتصادی و تجاری دو کشور فراهم کرده است. این مسیر ریلی که طی سالهای اخیر از سوی ایران و افغانستان راهاندازی شده، به عنوان یک گام مهم در راستای تقویت ارتباطات منطقهای و تسهیل تجارت بین دو کشور شناخته میشود. به ویژه اینکه این مسیر برای افغانستان بهعنوان یک مسیر ترانزیتی جدید و برای ایران بهعنوان یک کریدور اقتصادی به سمت اروپا، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
زیرا مسیر ریلی خواف ـ هرات میتواند نقش کلیدی در بهبود روابط تجاری دو کشور ایفا کند. از یک سو برای افغانستان، این مسیر جدید راهی برای دسترسی سریعتر و ارزانتر به بازارهای جهانی و کشورهای منطقهای است. بهویژه با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان و دسترسی آن به بنادر ایران، این مسیر ریلی بهعنوان یک کریدور ترانزیتی بهشدت حائز اهمیت است.
برای ایران نیز، راهآهن خواف – هرات بهعنوان یک کریدور ترانزیتی به سمت کشورهای آسیای میانه و اروپا، فرصتی برای بهرهبرداری از موقعیت جغرافیایی ایران و رونق اقتصاد ترانزیتی آن محسوب میشود. ایران از این طریق میتواند کالاهای خود را با هزینه کمتر و سرعت بیشتری به مقاصد اروپایی و آسیایی ارسال کند، که این موضوع بهویژه در دوران تحریمهای اقتصادی اهمیت بیشتری پیدا میکند. در واقع، تقویت این مسیر ریلی میتواند ایران را به یکی از قطبهای مهم ترانزیت در منطقه تبدیل کند.
چالشها و موانع موجود در مسیر ریلی خواف ـ هرات
هرچند راهآهن خواف – هرات ظرفیتهای بالایی برای تقویت روابط تجاری دو کشور دارد، اما هنوز با موانع و مشکلاتی روبهرو است که باید حل شوند. یکی از چالشهای مهم موجود، تشریفات گمرکی است که ممکن است موجب کندی روند ترانزیت کالاها شود. این موانع ممکن است در مقاطع زمانی خاص بهویژه در دورههایی که تقاضای تجاری بیشتر میشود، مشکلات جدی ایجاد کند.
در این راستا، هر دو کشور ایران و افغانستان باید تلاش کنند که این موانع را برطرف سازند و زمینه تسهیل فرآیند ترانزیت را فراهم کنند. افغانستان، بهویژه از نظر زیرساختهای گمرکی، میتواند با تسریع در فرآیندهای گمرکی و اصلاحات داخلی، به تسهیل روند ترانزیت کمک کند. همچنین ایران نیز میتواند با کاهش تشریفات اداری و افزایش همکاریهای دوجانبه در این زمینه، نقش فعالتری در بهبود این مسیر ایفا کند.
هرچند مسیر ریلی خواف ـ هرات به عنوان یک مسیر مهم برای ترانزیت کالاها میان دو کشور راهاندازی شده است، اما برای تبدیل آن به یک مسیر پایدار و اصلی، نیاز به توسعه زیرساختهای ریلی در هر دو کشور احساس میشود.
در ایران، لازم است که شبکه ریلی اصلی به بندر چابهار متصل شود تا بتوان از ظرفیتهای این بندر نیز برای تسهیل ترانزیت کالاها بهرهبرداری کرد. اتصال این شبکه ریلی به چابهار به ایران کمک خواهد کرد تا بتواند کالاهای خود را به راحتی به کشورهای جنوب شرقی آسیا و حتی بهطور مستقیم به کشورهای اروپایی ارسال کند.
در افغانستان نیز تکمیل قطعه چهارم راهآهن خواف – هرات از اهمیت ویژهای برخوردار است. این پروژه میتواند به افزایش ظرفیت ترانزیتی این مسیر و تسهیل در جابهجایی کالاها بین افغانستان و ایران کمک کند. اگر این قطعه بهطور کامل تکمیل شود، میتواند زمینهساز افزایش میزان صادرات و واردات میان دو کشور و حتی کشورهای دیگر منطقه شود.
ترغیب هند به حضور فعال در توسعه زیرساختهای ریلی افغانستان
افغانستان باید تلاش کند تا هند را به سرمایهگذاری فعال در توسعه زیرساختهای ریلی این کشور ترغیب نماید. هند با توجه به روابط دیرینه و مثبت خود با افغانستان، میتواند نقش مهمی در بهبود و گسترش شبکه حمل و نقل ریلی این کشور ایفا کند. مقامات افغانستان باید با ارائه برنامههای اقتصادی شفاف و مزایای مشترک، دهلینو را قانع کنند که سرمایهگذاری در پروژههای ریلی افغانستان، بهویژه راهآهنهای منطقهای، میتواند منافع راهبردی و اقتصادی متقابلی به همراه داشته باشد.
پروژههایی مانند راهآهن چابهار – زاهدان یا راهآهن زرنج – دلارام میتوانند گزینههای جذابی برای حضور هند باشند. اتصال این مسیرها به شبکه ریلی افغانستان، نهتنها به تسهیل ترانزیت کالاها کمک میکند، بلکه به هند امکان میدهد دسترسی مؤثرتری به بازارهای آسیای مرکزی پیدا کند.
افغانستان میتواند با تأکید بر موقعیت ژئواستراتژیک خود بهعنوان پل ارتباطی میان جنوب آسیا و آسیای میانه، هند را متقاعد کند که این سرمایهگذاری، جایگاه اقتصادی و سیاسی آن را در منطقه تقویت خواهد کرد. این همکاری نهتنها به رشد اقتصادی افغانستان کمک میکند، بلکه هند را به یک بازیگر کلیدی در توسعه زیرساختهای حمل و نقل منطقهای تبدیل خواهد کرد.
تلاش مقامات افغانستان برای جلب حمایت هند در این زمینه باید با دیپلماسی فعال و مذاکرات هدفمند همراه باشد. ارائه تضمینهای امنیتی و اقتصادی، شفافسازی مسیرهای مالی و تأکید بر سودآوری پروژهها، از جمله اقداماتی است که میتواند هند را به حضور پررنگتر در این پروژهها ترغیب کند.
در هر صورت باتوجه به آنچه که گفته شد، مسیر ریلی خواف ـ هرات، به عنوان یک پروژه مهم ترانزیتی میان افغانستان و ایران، میتواند نقش حیاتی در تسهیل روابط تجاری دو کشور ایفا کند. با رفع موانع موجود و توسعه زیرساختهای ریلی در هر دو کشور، این مسیر میتواند بهعنوان یک مسیر اصلی و پایدار برای ترانزیت کالاها میان دو کشور و همچنین کشورهای دیگر منطقه و اروپا عمل کند.
برای تحقق این هدف، همکاریهای بیشتر و هدفمندتر میان ایران، افغانستان و کشورهای دیگر، بهویژه هند، ضروری است. این همکاریها میتواند بهویژه از طریق سرمایهگذاریهای مشترک در توسعه زیرساختهای ریلی و کاهش موانع گمرکی به نتیجه برسد و در نهایت به تقویت اقتصاد هر دو کشور و توسعه پایدار منطقه کمک کند.
نقیب الله جمشیدی