ژئواکونومیک افغانستان
نظام جهانی به سوی رقابت های کلان اقتصادی در حرکت است، یعنی جهان از مرحله زیربنایی ژئواستراتژیک عبور کرده و به سوی زیربنای ژئواکونومیک می رود. از این رو استفاده از ابزارهای اقتصادی-تجاری، تحت عنوان ژئواکونومیک، می تواند عوامل ژئوپلیتیک، هوش اقتصادی، تحلیل استراتژیک و آینده نگری را پوشش دهد.
روابط ژئواکونومیک شامل عوامل متعددی از جمله سیاست، دیپلماسی، استراتژی، اقتصاد، منابع، جامعه، گروه قومی، فرهنگ، مکان و.. است که به چهار دسته موقعیت جغرافیایی، عوامل اقتصادی، ژئوپلیتیک و ژئوکالچر از دیدگاه علل داخلی و خارجی طبقه بندی می شود. تحت این شرایط، ابزارهای پیش بینی قدرت ژئوپلیتیک و ابزارهای قدرت ژئواکونومیک تأثیرات متفاوت و به هم پیوسته ای در جهان معاصر دارند. ضمن اینکه ژئوپلیتیک و نیروهای ژئواکونومی به طور فعال در شکلدهی حوزه های تجارت بینالمللی و تأثیرگذاری بر اهداف استراتژیک شرکت های چند ملیتی که توسط دولت های ملی خود حمایت میشوند، نقش مهمی بازی می کنند.
دولت ها نیز استراتژی های مختلفی برای بکارگیری منطقی از ظرفیت های ژئواکونومیکی دارند. بدین ترتیب که آنها هنگام استفاده از ابزارهای سیاست اقتصادی، اهداف ژئوپلیتیکی را به وضوح تعریف کرده اند و اینکه یک مجموعه اهداف ژئوپلیتیکی را دنبال می کنند که یا ثابت می مانند یا به دلیل تأثیرات استراتژی های متقابل سایر کشورها تغییر می کنند. با این حال روابط ژئواکونومیک ضمن دربرگیری استراتژی کلان اقتصادی می تواند فرصت و مزیت بزرگی جهت ارتقاء وزن ژئوپلیتیکی کشورها به وجود آورد تا از طریق آن ظرفیت های همگرایی را ارتقاء دهند.
فرصت های ژئواکونومیک افغانستان
با آنکه افغانستان کشوری محصور در خشکی محسوب می شود اما قرارگیری در چهارراه شرق آسیا، جنوب آسیا، آسیای مرکزی-اوراسیا و خاورمیانه همچنان یک اولویتهای استراتژیک در سیاست همسایگی در نظر گرفته می شود که از طریق آن چین، روسیه، هند و ایران که مصمم به احیای مکانیسمهای اتصال شرق هستند و عموماً با رویکرد قدرت نرم مانند تامین مالی و سرمایهگذاری در زمینههای دیپلماسی، همکاریهای اقتصادی، تامین و تجهیز زیرساختها درصدد هستند تا در برابر نفوذ و رقابت قدرت های فرامنطقه ای در این کشور یک مسیر امن برای پروژههای اتصال منطقهای و بین منطقهای را آماده سازی نمایند.
در این راستا، طرحهای بین منطقهای مانند مشارکت بزرگ اوراسیا و شبکه کریدورهای مستقر در آن، پروژه های مرتبط با گفتمان اوراسیا، طرح های انتقال لوله های گاز و نفت از آسیای مرکزی در مسیر افغانستان، بهره برداری از ذخایر انرژی فسیلی-معدنی و آبی، کریدور کمربند-راه چین، کریدور لاجورد، توافق عشقآباد همچنین تاثیرات کریدور حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب، بسترهای لازم را برای ارتقاء جایگاه ژئواکونومی افغانستان فراهم می نمایند. تحت این شرایط که نوعی قدرت ژئواکونومیک در نظر گرفته می شود، شکل گیری یک منطقه مرکزی جدید در دیدگاه ژئواکونومیک جهانی دور از ذهن نخواهد بود.

- چالش های پیش رو
جایگاه ژئواکونومیک افغانستان به لطف اهمیت ژئواستراتژیک ناشی از موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد آن در سیاست طرح دروازه جهانی اروپا- که به نوعی می توان از آن به طرحی برای جلوگیری و کاهش نفوذ و حضور بازیگران منطقه ای در افغانستان نیز تعبیر نمود – از اهمیت زیادی برخوردار شده است. البته لازم به ذکر است که همین موضوع خواهد توانست پویایی ها و الگوهای جدید اتحادهای اقتصادی و تجاری را به سمتی سوق دهد که بازیگران فرامنطقه ای بیشتری به افغانستان وارد شوند و امنیت بازارها و توسعه منابع را با چالش های مواجه نمایند.
به هر حال آنچه که مشخص است ژئوپلیتیک افغانستان به راحتی می تواند دستاوردهایی که از طریق ژئواکونومی به دست میآیند را با موانع ساختاری مواجه سازد. در این راستا با توجه به آشفتگی اجتماعی-سیاسی این کشور، همچنین وضعیت ناامن در تاجیکستان و ولایت سین کیانگ چین که فضای مطمئنی را برای شبکه های تروریستی و سایر شبکه های جنایی و غیرقانونی ایجاد می کند، دستیابی به ابزارهای ژئواکونومیک را برای افغانستان دشوار می نماید.
بدون شک بهره مندی از ظرفیت های ژئواکونومیک افغانستان بدون در نظر گرفتن نقش همسایگان نزدیک این کشور غیرقابل تصور به نظر می رسد. لازم به ذکر است، افغانستان در شرایطی کنونی که با بی نظمی اقتصادی داخلی و ظهور مخالفان سیاسی جاه طلب روبرو است، خطرات ژئوپلیتیکی را به جان خریده است تا بتواند فضای نسبتا مطمئنی را برای معامله با شرکای منطقه ای خود فراهم کند. با این حال ابعاد ژئواستراتژیک توانسته بر معادلات ژئواکونومیک این کشور چیره شود و انعطاف پذیری اقتصادی-تجاری را تحت الشعاع قرار دهد و محرک ها را برای توسعه اقتصادی – ارتباطی خنثی نماید.
- جمع بندی
افغانستان می تواند از قدرت ژئواکونومیکی منحصر به فردی که در بخش های اقتصادی-تجاری، ذخایر آبی- معدنی و به خصوص بسترهای جهت ایجاد و توسعه کریدورهای ترانزیتی برخوردار است، به قطب اتصال منطقه ای تبدیل شود. تحت این شرایط افغانستان پتانسیل تبدیل شدن به یک سازمان دهنده چندوجهی برای اتصال تجاری بین منطقه ای را داراست. البته ژئواکونومیک افغانستان زمانی خواهد توانست به ظرفیت های واقعی خود دست یابد که شرایط مطلوبی برای ارائه تسهیلات متنوع اقتصادی-تجاری به همسایگان ارائه دهد که امنیت و ثبات نسبی در اولویت آن قرار داشته باشد.
به هر حال آینده پویایی ژئواکونومیک افغانستان توسط عوامل مختلفی از جمله تغییر اتحادها، فرصت های اقتصادی در حال ظهور و چالش های زیست محیطی شکل خواهد گرفت که همکاری بین کشورهای پیرامونی با حمایت سازمان های بین المللی در پرداختن به این پویایی ها بی تاثیر نخواهد بود. در این راستا، همزیستی ژئوپلیتیکی افغانستان با همسایگان به ایجاد یک الگوی استراتژیک جدید در معادلات نظم ژئواکونومیک منطقه ای نیز کمک خواهد کرد. ضمن اینکه حاکمان افغانستان باید به دنبال افزایش تعامل خود در سطح منطقه و بین المللی و گسترش همکاریهای دو و چند جانبه با قدرت های منطقه ای و جهانی باشند.

مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک