در دنیای امروز که قدرتها بیش از هر زمان دیگر درگیر نمایش و کنترل تصویر خود در عرصه جهانی هستند، چهرههایی وجود دارند که نه با تبلیغات رسانهای، بلکه با ثبات در موضع، انسجام در گفتار و صداقت در رفتار جایگاهی ماندگار مییابند. آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، یکی از این چهرههاست که فراتر از مرزهای ایران، در میان ملتهای منطقه، به ویژه مردم افغانستان جایگاهی ویژه دارد.
واکنش تند رئیسجمهور ایالات متحده در روزهای اخیر علیه آیتالله خامنهای، اگرچه با هدف تضعیف اعتبار سیاسی جمهوری اسلامی طراحی شده بود، اما در واقع بار دیگر توجه افکار عمومی جهان را به شخصیت پیچیده، نافذ و استثنایی رهبر ایران جلب کرد؛ چهرهای که در برابر امواج سنگین سیاستهای استعماری، همواره بر اصولی پایدار ایستاده است: استکبارستیزی، حمایت از مظلوم، استقلال ملی و حفظ هویت اسلامی.
آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین رهبران سیاسی و مذهبی منطقه خاورمیانه، جایگاهی بینظیر در میان ملتهای اسلامی و آزادگان جهان دارد. نقش او نه تنها به عنوان یک رهبر سیاسی، بلکه به عنوان یک مرجع دینی و نماد مقاومت در برابر قدرتهای سلطهگر جهانی، قابل تأمل است.
واکنشهای گسترده به اظهارات اخیر دونالد ترامپ، از سوی مراجع دینی، شخصیتهای سیاسی و فرهنگی، و به ویژه حمایت بیسابقه مردم افغانستان (اعم از شیعه و سنی) نشاندهنده عمق نفوذ و محبوبیت او در منطقه است.
ویژگیهای شخصیتی رهبر جمهوری اسلامی ایران
آیتالله خامنهای شخصیتی چندوجهی دارد که ترکیبی از حکمت دینی، هوشمندی سیاسی و استقامت استراتژیک را در خود جای داده است. او به عنوان یک فقیه شیعه و مرجع تقلید، از عمق دانش دینی برخوردار است و این ویژگی به او اعتبار معنوی قابل توجهی در میان جوامع اسلامی بخشیده است.
همچنین او توانسته است ایران را در مواجهه با فشارهای بینالمللی، از تحریمهای اقتصادی گرفته تا تهدیدات نظامی، به مثابه یک قدرت منطقهای حفظ کند. خامنهای شخصیتی آرام اما قاطع دارد که در سخنرانیهایش با صراحت و بدون ملاحظه در برابر قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی موضعگیری میکند. این ویژگی، که برخی تحلیلگران غربی آن را «سرسختی ایدئولوژیک» مینامند، از منظر حامیان او نشانهای از پایبندی به اصول و ارزشهای انقلابی است.
او به طور مداوم بر حفظ استقلال ایران و عدم پذیرش سلطه خارجی تأکید کرده و این امر او را به نمادی از مقاومت در برابر نظام سلطه جهانی تبدیل کرده است. یکی دیگر از ویژگیهای برجسته او، توانایی او در ایجاد پیوند میان تحلیلهای سیاسی و دینی است. بهعنوان مثال، جلیل هاشم البکاء، تحلیلگر عراقی، بیانات اخیر او درباره تحولات سوریه را ترکیبی عمیق از تحلیل سیاسی، فرهنگی و دینی توصیف کرده که نشاندهنده دیدگاه عمیق و استراتژیک اوست.
روحیه استکبارستیزی؛ محور هویتی رهبر ایران
اگر قرار باشد یک کلید واژه برای شناخت جایگاه بینالمللی آیتالله خامنهای انتخاب کنیم، بیتردید «استکبارستیزی» خواهد بود. ایشان از همان دوران رهبری در دهه ۶۰ هجری شمسی (۱۹۸۹ میلادی) تا امروز، با صراحت و بدون ملاحظات دیپلماتیک، از قدرتهای استکباری مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی انتقاد کردهاند.
اما نکته مهم آن است که این انتقادها نه صرفاً برای مصرف داخلی، بلکه بهعنوان بخشی از «هویت تمدنی اسلام مقاومت» در گفتمان ایشان مطرح میشود. از نگاه آیتالله خامنهای، مقابله با آمریکا یا اسرائیل نه صرفاً مخالفت سیاسی، بلکه انتخابی اخلاقی و انسانی است: دفاع از مظلومان فلسطین، یمن، افغانستان، بحرین و هر نقطهای از جهان که قربانی ظلم شدهاند.
این رویکرد ریشه در باور او به نفی رابطه سلطهگر و سلطهپذیر دارد، که در سیاست خارجی ایران بهعنوان اصل «نه شرقی، نه غربی» نمود یافته است. خامنهای معتقد است که سازش با قدرتهای غربی، بهویژه در برابر فشارهای تحریمی و نظامی، به افزایش فشارها منجر میشود.
محبوبیت آیتالله خامنهای در افغانستان
در افغانستان، جایی که مردم آن سالها زیر سایه جنگ و مداخله خارجی نفس کشیدهاند، آیتالله خامنهای نه تنها بهعنوان یک رهبر سیاسی، بلکه به عنوان یک صدای عدالت، حقیقت و کرامت انسانی شناخته میشود. این احساس تنها در میان شیعیان افغانستان نیست؛ بلکه بسیاری از اهل سنت، به ویژه در میان روشنفکران، دانشگاهیان و حتی برخی رهبران سیاسی، از استقامت و نگاه راهبردی او الهام گرفتهاند.
محبوبیت آیتالله خامنهای در افغانستان، به ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه، به سطح بیسابقهای رسیده است. این حمایت به ویژه پس از تهدیدات اخیر نتانیاهو و ترامپ علیه خامنهای افزایش یافته و واکنشهای خشمگینانه مردم و علمای افغان، نشاندهنده جایگاه او بهعنوان «ولی نعمت» و «رهبر آزادگان» است. این محبوبیت میتواند نتیجه چند عامل باشد:
1. مواضع ضداستکباری: خامنهای به عنوان نماد مقاومت در برابر ایالات متحده و اسرائیل، برای مردمی که تجربه مداخلات خارجی در افغانستان را دارند، جذابیت دارد.
2. حمایت از مظلومان: تأکید او بر حمایت از ملتهای مظلوم، از جمله فلسطین، با احساسات ضداستعماری مردم افغانستان همخوانی دارد.
3. نفوذ مذهبی: بهعنوان یک مرجع تقلید، خامنهای در میان شیعیان و حتی برخی اهل سنت که او را بهعنوان رهبر مقاومت میبینند، از احترام برخوردار است.
در سطح جهانی، محبوبیت خامنهای در میان جوامع اسلامی و جنبشهای ضداستعماری قابلتوجه است. بیانیههای حمایتآمیز از سوی علما و نهادهای اسلامی در سراسر جهان پس از تهدیدات اخیر، نشاندهنده ظرفیت بینالمللی اوست.
دیدگاه آیتالله خامنهای درباره افغانستان
آیتالله خامنهای بارها بر حمایت از مردم افغانستان تأکید کرده و این کشور را به عنوان بخشی از جهان اسلام و همسایه ایران مورد توجه قرار داده است. او در دوره ریاستجمهوریاش (۱۳۶۰-۱۳۶۸)، نقش مهمی در برقراری ارتباط با گروههای سیاسی شیعی در افغانستان ایفا کرد و به ایجاد تفاهم میان آنها کمک نمود.
خامنهای مداخلات خارجی در افغانستان، به ویژه از سوی ایالات متحده را محکوم کرد و آن را بخشی از پروژه استکبار جهانی میدانست. او همچنین از وحدت میان شیعه و سنی در افغانستان حمایت کرده و این وحدت را عاملی برای تقویت مقاومت در برابر قدرتهای خارجی میبیند.
در جریان فروپاشی دولت پیشین افغانستان در سال ۲۰۲۱، جمهوری اسلامی ایران از پناه دادن به مهاجران افغان استقبال کرد و در همان زمان، رسانههای نزدیک به رهبر ایران از مردم افغانستان بهعنوان «ملت شریف و مقاوم» یاد کردند.

جنگ ۱۲ روزه و تأثیر آن بر جایگاه آیت الله خامنهای
جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل نقطه عطفی در ارزیابی جایگاه آیتالله خامنهای بود. در ابتدای جنگ واکنش سریع، قاطع و حسابشده رهبر ایران در قالب عملیات «وعده صادق» نه تنها معادلات نظامی را تغییر داد، بلکه جایگاه رهبری ایشان را در افکار عمومی منطقه تقویت کرد. تصاویر شادی مردم افغانستان، عراق، یمن، سوریه و حتی فلسطین اشغالی از این حمله، نشانهای بود از اینکه آنچه آیتالله خامنهای نمایندگی میکند، صرفاً سیاست جمهوری اسلامی نیست، بلکه «امید مشترک مظلومان» است.
این جنگ نشان داد که علیرغم فشارهای نظامی و اقتصادی، خامنهای همچنان بر سیاستهای ضدصهیونیستی خود پافشاری میکند. حمایت او از محور مقاومت، در این شرایط سخت، نشاندهنده تعهد او به آرمانهایش است. این امر در افغانستان بازتاب مثبتی داشته و به گفته مردم، حتی اهل سنت که پیشتر انتقاداتی به ایران داشتند، اکنون از خامنهای بهعنوان نماد مبارزه با استکبار حمایت میکنند.
این جنگ هرچند چالشهایی برای ایران به همراه داشت، اما محبوبیت خامنهای را در میان حامیانش افزایش داد. این محبوبیت نه تنها نتیجه مواضع سیاسی او، بلکه بازتابی از نفوذ معنوی و دینی او بهعنوان یک رهبر اسلامی است. در نهایت، آیتالله خامنهای رهبری است که توانسته با حفظ اصول انقلابی و دینی، ایران را بهعنوان یک بازیگر کلیدی در منطقه تثبیت کند، هرچند این امر هزینههایی برای اقتصاد و جایگاه بینالمللی ایران داشته است. با اینحال، حمایت گسترده مردمی، به ویژه در افغانستان، نشاندهنده موفقیت او در ایجاد یک پایگاه اجتماعی و معنوی فراتر از مرزهای ایران است.
آیتالله خامنهای، صرفنظر از آنکه رهبر یک کشور خاص است، در افکار عمومی ملتهای مظلوم، به ویژه در افغانستان، جایگاهی بسیار فراتر از یک سیاستمدار دارد. برای مردم افغانستان، او صداییست که در برابر ظلم سکوت نمیکند، دستیست که به سوی وحدت و عدالت دراز شده، و چهرهایست که نماد شرافت، ایستادگی و حکمت است.
سید محمد موسوی