در ۸ جون ۲۰۲۵، ایالات متحده در اقدامی شگفتانگیز، هیأت تحریرالشام (HTS) را از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی خود خارج کرد، گروهی که زمانی بهعنوان جبهه النصره، شاخه القاعده در سوریه، شناخته میشد و تحت رهبری ابومحمد الجولانی، که آمریکا برای سرش جایزه ۱۰ میلیون دالری تعیین کرده بود، فعالیت میکرد.
این تصمیم، که به دستور مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، و در راستای سیاستهای دولت دونالد ترامپ برای عادیسازی روابط با دولت خودخوانده الجولانی در سوریه انجام شد، نهتنها نشاندهنده چرخشی ۱۸۰ درجهای در سیاست خارجی آمریکا است، بلکه سایهای از تردید بر مبارزه ادعایی واشنگتن با تروریسم میافکند.
الجولانی، که اکنون رئیسجمهور موقت سوریه است، پس از سرنگونی بشار اسد در دسمبر ۲۰۲۴، به یک شریک استراتژیک برای آمریکا و اسرائیل تبدیل شده و حتی مذاکراتی را برای اجرای توافق عدم مخاصمه ۱۹۷۴ با اسرائیل آغاز کرده است. این تحولات، پرسشهایی عمیق درباره ماهیت واقعی تحریرالشام و نقش آمریکا در شکلدهی به گروههای تروریستی در خاورمیانه ایجاد کرده است.
آیا آمریکا واقعاً حامی و موسس گروههای تروریستی مانند داعش و تحریرالشام بوده است؟ آیا الجولانی یک مهرهی جاسوسی که تغییر چهره داده بوده و از داعش و القاعده برای پیشبرد منافع آمریکا و اسرائیل در سوریه استفاده کرده است؟ این مقاله میکوشد با تکیه بر منابع معتبر، به این پرسشها پاسخ دهد و نقاب از چهره این بازی پیچیده ژئوپلیتیکی بردارد.
سایه شوم جنایات تحریرالشام: از القاعده تا بمبهای ساعتی در سوریه
هیأت تحریرالشام، که در سال ۲۰۱۷ از دل جبهه النصره و ادغام گروههایی مانند جیش الاحرار و جبهه انصارالدین شکل گرفت، ریشهای عمیق در ایدئولوژی جهادی القاعده دارد. جبهه النصره در سال ۲۰۱۱ بهعنوان شاخه رسمی القاعده در سوریه تأسیس شد و تحت رهبری ابومحمد الجولانی، که پیشتر در عراق تحت فرمان ابومصعب الزرقاوی فعالیت میکرد، به یکی از مرگبارترین گروههای شورشی در جنگ داخلی سوریه تبدیل شد. این گروه، که در ابتدا با داعش همکاری داشت، مسئول جنایات هولناکی از جمله قتلعام علویان در لاذقیه در سال ۲۰۱۳ بود که طی آن ۱۹۰ غیرنظامی، از جمله زنان و کودکان، کشته شدند.
اکنون، با تسلط الجولانی بر کل سوریه پس از سقوط اسد، حضور هزاران جنگجوی خارجی در تشکیلات این گروه، که بسیاری از آنها همچنان به ایدئولوژی القاعده و داعش وفادارند، تهدید بالقوه برای منطقه ایجاد کرده است. این جنگجویان، که در کنار جنایات داعش و دیگر گروههای تکفیری، مسئول کشتار هزاران غیرنظامی بودهاند، اکنون تحت پرچم الجولانی بهعنوان «حاکمان جدید» سوریه ظاهر شدهاند، اما سایه شوم گذشته آنها همچنان بر آینده این کشور سنگینی میکند.

فریب بزرگ آمریکا: از حمایت پنهان تا شراکت آشکار با تروریسم
تصمیم آمریکا برای حذف تحریرالشام از فهرست تروریستی، پرده از یک فریب بزرگ برمیدارد: آیا آمریکا، که ادعای مبارزه با تروریسم را دارد، خود بانی و حامی گروههای تروریستی مانند داعش، القاعده و تحریرالشام بوده است؟ شواهد تاریخی و تحولات اخیر این فرضیه را تقویت میکنند.
همچنان گمانهزنیهای متعدد، از جمله اظهارات برخی مقامات بعضی از کشورها و تحلیلگران، حاکی از آن است که آمریکا و متحدانش، از جمله ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس، از گروههای تکفیری برای بیثباتسازی منطقه و تضعیف محور مقاومت استفاده کردهاند.
چنانچه الجولانی، که در سال ۲۰۱۷ تحت تعقیب آمریکا با جایزه ۱۰ میلیون دالری بود، اکنون به یک متحد استراتژیک تبدیل شده است. دیدار او با ترامپ در عربستان در می ۲۰۲۵ و اعلام آمادگی برای همکاری با اسرائیل در اجرای توافق عدم مخاصمه ۱۹۷۴، نشاندهنده چرخشی خیرهکننده است.
این تغییر ناگهانی، که با اظهارات الجولانی در مصاحبه با العربیه درباره جلوگیری از حملات به اسرائیل همراه شده، این پرسش را تقویت میکند که آیا او از ابتدا مهرهای در خدمت آمریکا و اسرائیل بوده است؟ گزارشهای متعدد نشان میدهند که گروههای تکفیری، از جمله داعش و تحریرالشام، هرگز به منافع آمریکا در منطقه ضربه نزدهاند، در حالی که علیه دشمنان واشنگتن، از جمله روسیه، ایران و حزبالله، فعال بودهاند.
این الگو، همراه با حمایت پنهان آمریکا از گروههای شورشی در سوریه، که در گزارشهای ایندیپندنت نیز بهعنوان «فریب تاکتیکی» توصیف شده، نشاندهنده یک استراتژی بلندمدت برای استفاده از تروریسم بهعنوان ابزاری ژئوپلیتیکی است. الجولانی، که زمانی با القاعده و داعش بیعت کرده بود، اکنون با کورتی، پتلون و نیکتای، در خدمت منافع آمریکا و اسرائیل عمل میکند، واقعیتی که فریب بزرگ واشنگتن را آشکار میسازد.
جمع بندی: شیطنت آمریکا و آیندهای ناامن منطقه
حذف هیأت تحریرالشام از فهرست گروههای تروریستی توسط آمریکا، نه نشانهای از تحول ایدئولوژیک این گروه، بلکه تأییدی بر فریب بزرگ واشنگتن در استفاده از گروههای تروریستی برای پیشبرد منافع خود و اسرائیل است. الجولانی، که زمانی با القاعده و داعش همپیمان بود و مسئول جنایات بیشماری علیه غیرنظامیان سوری است، اکنون بهعنوان رئیسجمهور موقت سوریه، با حمایت آشکار آمریکا و اسرائیل، نقشی کلیدی در بازسازی معادلات منطقهای ایفا میکند.
این چرخش، که با مذاکرات او برای تضمین امنیت بلندیهای جولان اشغالی و همکاری با اسرائیل همراه شده، نشان میدهد که او احتمالاً از ابتدا مهرهای در خدمت قدرتهای غربی بوده است. این فریب بزرگ، که به اسرائیل اجازه داد ۹۶ درصد از توان هوایی و دفاعی سوریه را نابود کند و بلندیهای جولان را برای همیشه غصب کند، نتیجه استراتژی آمریکا در استفاده از گروههای تکفیری برای تضعیف محور مقاومت و نا امن ساختن منطقه است.
اما این بازی خطرناک پیامدهای ناگواری در پی خواهد داشت. حضور هزاران جنگجوی خارجی در تشکیلات تحریرالشام، که همچنان به ایدئولوژی القاعده و داعش وفادارند، مانند بمبهای ساعتی است که دیر یا زود منطقه را به آتش خواهد کشید. این نیروها، که تحت کنترل الجولانی قرار دارند، میتوانند به سرعت به تهدیدی علیه ثبات منطقه تبدیل شوند، همانگونه که داعش در گذشته عراق و سوریه را به ورطه نابودی کشاند.
آمریکا، که با مشروعیتبخشی به تحریرالشام سر جهانیان کلاه گذاشت، خود قربانی این سیاست خواهد شد. تاریخ نشان داده که حمایت از گروههای افراطی، از القاعده تا داعش، در نهایت به ناامنی و بیثباتی منجر میشود. آیندهای که الجولانی و حامیانش برای سوریه رقم زدهاند، نهتنها صلح و ثبات را به ارمغان نخواهد آورد، بلکه منطقه را به سوی آشوبی جدید سوق خواهد داد، آشوبی که دامن آمریکا و غرب را نیز خواهد گرفت.

فیض الله صدیقی