از سر راه آمریکا و اسراییل کنار بروید
جنگ آمریکا در عراق را می توان یکی از جنگ های ناکام آمریکا در تاریخ یک سده اخیر دانست که در زمان جورج بوش به بهانه ی واهی و احتمال برخورداری عراق از سلاح های اتمی و کشتار جمعی و مبارزه با تروریسم آغاز گردید. بدیهی است که حمله ی آمریکا به هر کشوری صرفا به دلیل خطر احتمالی آنها به آمریکا نیست و دلایل پشت پرده ی دیگر دارد. یکی از این ادله ی پنهان که آمریکا برای منطقه ی پر التهاب خاورمیانه در سر دارد، حضور و تسلط کامل بر این منطقه است.
چرا تسلط بر خاورمیانه برای آمریکا دارای اهمیت است؟
نظارت و کنترل بر واردات و صادرات نفت: بیش از ۵۰ درصد از نفت خام جهان در خاورمیانه تولید میشود . کشورهای عربستان ، ایران و عراق هر کدام به ترتیب در رتبه های اول و دوم و سوم دارای سهم چشمگیری در تولید نفت جهان هستند و در جوار یکدیگر در خاورمیانه موقعیت دارند .
مهار فعالیت های ضد صهیونیستی در خاورمیانه: اکثریت جبهه ی مقاومت اسلامی که متشکل از یک ارتش چند ملیتی از مسلمانان جهان است در خاورمیانه حضور دارند.
شکست آمریکا در عراق
در حمله به عراق، آمریکا با 148000 نیرو، بریتانیا 45000، استرالیا 2000 و لهستان با 194 نیرو مشارکت مستقیم داشتند. علاوه بر این، 29 کشور دیگر از جمله ژاپن، کره، اسپانیا و .. با ارسال کمک‌های لوجستیکی به آمریکا کمک می‌کردند.
مجله مشهور «نشنال جئوگرافیک» هم در سال 2013 یعنی 10 سال پس از آغاز جنگ اعلام کرد؛ بر اثر حمله آمریکا یک میلیون و یکصدهزار عراقی آواره شده و در اردوگاه‌ها به سر می‌برند، اما صلیب سرخ آوارگان عراقی را دو میلیون و سیصدهزار نفر تخمین زد. این آمار در سال 2015 به چهار میلیون و چهارصدهزار آواره رسید. حاصل عملیاتی که «آزادی عراق» نام داشت.
چندی پیش نیز “داگلاس مک‌گریگور” سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا و مشاور ارشد سابق وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) با انتشار پیامی در شبکه ایکس نوشت، بیش از پنج هزار سرباز آمریکایی در حال حاضر در ۱۲ یا ۱۳ پایگاه عراق حضور دارند و آنها در آنجا نقش «اهداف ثابت» را ایفا می‌کنند.
وی گفت: آمریکا باید از عراق خارج شود. دلیل حضور ما در آنجا چیست؟ برای پنهان کردن این حقیقت که ما در عراق شکست خوردیم؟
به باور آگاهان امور، حضور گروه های اسلام گرای عضو جبهه مقاومت اسلامی همچون گروه حشدالشعبی برای دفاع از اریکه ی اسلام و مقابله ی آنها با آمریکاییان در منطقه، آمریکا را تحت فشار قرار داد و علی رغم صرف هزینه ی هنگفت مالی و انسانی و رسانه ای این جنگ در عراق توسط آمریکا، رغبت عمومی از حضور آمریکا در عراق دیده نمیشد و نمیشود.
به تدریج آمریکا نیروهای خودش را در عراق کاهش داد و این اقدام همراه شد با کاهش نفوذ آمریکا در سیستم های سیاسی، امنیتی و حتی فرهنگی، اجتماعی در عراق. به خصوص که از نظر سیاسی هم احزاب و هم جریان های سیاسی چه در داخل دولت و پارلمان عراق و چه در میان اپوزیسیون عراق رویکردهای ضد آمریکایی وجود داشت و همچنان هم وجود دارد .
علت اصلی شکست آمریکا، موضوع فعالیت های جبهه ی اسلامی است. جغرافیای فعالیت نظامی جبهه مقاومت اسلامی، متشکل از عراق، ایران، افغانستان، پاکستان، سوریه، لبنان و یمن میشود. از نظر تفکرات همسو با جبهه مقاومت اسلامی میتوان این ادعا را داشت که باور به مقابله با امپریالیسم و استعمارگران نه تنها در جبهه مقاومت اسلامی، بلکه در سراسر جهان اسلام و افکار عمومی مسلمانان وجود دارد. به بیان دیگر جبهه ی فرهنگی مقاومت اسلامی دارای دامنه گسترده تری نسبت به جبهه ی نظامی آن است.
عراق یکی از مهمترین کشورهایی است که نقش بسزایی در تحرکات جبهه مقاومت اسلامی دارد. به خصوص نزدیکی جغرافیاییش با اسراییل از جمله مواردی است که طبیعتاً آمریکا و اسراییل را تحریک می‌کند که ورق را در عراق برگردانند. آمریکا با این خوش خیالی که توانست در لبنان حزب الله را تضعیف نماید و در سوریه با سرنگونی حکومت بشار اسد تحریرالشام را روی کار بیاورد به عراق چشم دوخته است.
آمریکا و اسرائیل، هم پیمانان جنگ طلب
به نظر می‌رسد هر گونه تحرکات در عراق از جانب جبهه ی غرب که جزء همپیمانان آمریکا هستند، چه در عرصه ی سیاسی، چه نظامی و حتی روانی و معرکه ی نفت صورت بگیرد، با هدف تضعیف جبهه ی مقاومت اسلامی است. آمریکا نمی خواهد تا در جوار اسراییل حتی خورده تحرکاتی وجود داشته باشد که با او ساز مخالف بزند.
تجربه نشان داده که هر جایی که اسراییل ناکام بماند، آمریکا با ادعاهای واهی و فریبکارانه وارد میدان میشود. چنانچه این واقعه را در جنگ دوازده روزه با ایران شاهد بودیم که پس از ضربه ی محکمی که اسراییل از جانب ایران خورد، آمریکا سریعا با ترفند دروغین مقابله با سلاح های اتمی ایران به میدان آمد.
حالا این گمانه زنی ها وجود دارد که آمریکا و اسراییل، برای عراق خواب هایی دیده اند. عراق، ایران نیست و میتواند به شدت آسیب پذیرتر از هر کشور مقاومت اسلامی باشد، چون آمریکا در مدت دو الی دو و نیم دهه ای که در عراق به سر میبرد، مانع پیشرفت تسلیحات و تجهیزات نظامی عراقی ها شد و از طرف دیگر خودش هم کمکی به بخش نظامی عراق نکرد. تجهیزات نظامی در عراق در حد ابتدایی است که توان مقابله با تجهیزات هوایی و جت‌های پیشرفته را ندارد.
از نظر سیاسی هم تفرقه اندازی و آغاز عملیات روانی میان گروه های مختلف در عراق به خصوص بین احزاب سیاسی و دولت السودانی میتواند شکاف و چالش های اجتماعی بزرگ بین مردم عراق ایجاد نماید.با این حساب، برای عراقی به این شدت آسیب پذیر احتمال انجام عملیات های بزرگ نظامی دور از انتظار است.
سناریویی که عملی شدنش در عراق بیشتر به ذهن می‌رسد اینست که آمریکا، اسراییل و حتی کشورهای عرب خاورمیانه از طریق گروه های نیابتی که در اختیار دارند دست به برخی خرابکاری ها در عراق بزنند. یکی از گزینه های محتمل برای عملی کردن این فعالیت های خرابکارانه استفاده از مهره هایی مانند جولانی است که میتواند مجبور شود برای راستی آزمایی اهدافی را در عراق با نام خود یا تحت عناوین دیگر مورد هدف قرار دهد.
آمریکا و اسراییل ثابت کرده اند که به شدت در برابر هر کسی که در خاورمیانه چوب لای چرخشان بگذارد تمام قد می ایستند و در این مورد هیچ خط قرمزی ندارند. هر چه کشوری از نظر جغرافیایی به مرزهای اسراییل نزدیکتر باشد، خطر بیشتری او را تهدید می‌کند. به عبارت دیگر تمامی کشورهای دنیا باید بدانند که اگر از سر راه قدرت طلبی های آمریکا و اسراییل کنار نروند، فاتحه شان خوانده است!
این تنها عراق نیست که در تیررس نیات شوم و خرابکاری های آمریکا و اسراییل قرار میگیرد. یکی از گزینه های احتمالی بعدی مصر است. مصر در صورتی که بخواهد موی دماغ شود و در برابر قدرت طلبی های آمریکایی بایستد، باید منتظر دخالت های سیاسی، نظامی و اجتماعی آنها باشد.
سوریه نماد بارزی از این سناریوی امپریالیستی است. بعد از حکومت بشار اسد و روی کار آمدن جولانی با وجود سیگنالهای واضح و روشن و اقدامات مورد تأیید آمریکا و تعهدات پیدا و پنهانی که امضا کردند، باز هم از شر شیطان بزرگ در امان نماند و در همین روزهای اخیر در شرایطی که حتی از کمترین تجهیزات نظامی هم محروم بود، مورد هدف جنگنده های اسراییلی قرار گرفت.
از نظر سیاسی سوریه دولت مقتدری ندارد و کتله های مخالف متعددی بر علیه حکومت الجولانی وجود دارد. از لحاظ اقتصادی نیز بسیار شکننده است و هر لحظه احتمال حمله ی مجدد اسراییل به این کشور وجود دارد. سوریه الگوی روشنی است برای کشورهایی چون عراق، مصر و اردنی که همواره فعالیت‌هایش در راستای منافع آمریکا بوده است.
جهانی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، جهان همبستگی ظالمان و قدرت طلبان است که به سرکردگی آمریکا و همکاری اروپا و اسراییل رویدادهای جهان را مطابق با منافع خود وارونه روایت می‌کنند. در چنین جهانی که عملا همه چیز بر علیه مسلمانان است، شاید اهمیت حفظ و تقویت جبهه ی مشترک مقاومت اسلامی که تهدید بزرگی برای جبهه ی باطل است بیش از پیش درک شود.
الهام قاسمی
