Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

پیاده‌روی اربعین

علم اقتصاد در تعریف کلاسیک خود به مثابه دانش تخصیص منابع محدود برای پاسخ به نیازهای نامحدود انسان‌ها در نظر گرفته شده است. این تعریف، که ریشه در اندیشه‌های متفکران غربی به ویژه آدام اسمیت دارد، بر این پیش‌فرض بنیادی استوار است که زمین و آنچه در آن است، منبعی محدود است و وظیفه بشر، تخصیص بهینه آن است. در حالی‌که این پیش‌فرض در نگاه اول عقلانی به‌نظر می‌رسد، اما نمی‌توان انکار کرد که این دیدگاه متکی بر جهان‌بینی مادی‌گرایانه‌ای است که مفاهیمی همچون برکت، ایثار، و رزق الهی را نادیده می‌گیرد.

منتقدان معتقدند که تمرکز بر رشد اقتصادی و رقابت، به نابرابری و تخریب منابع طبیعی منجر شده است. از دیدگاه اسلامی نیز فرض کمبود منابع به چالش کشیده می‌شود، زیرا قرآن بر فراوانی نعمت‌های الهی تأکید دارد، به شرطی که انسان‌ها با ایمان و تقوا عمل کنند. پیاده‌روی اربعین، با حضور بیش از 20 میلیون زائر، نمونه‌ای از این فراوانی است.

موکب‌داران به‌ صورت داوطلبانه غذا، آب و سرپناه ارائه می‌دهند، به‌گونه‌ای که هیچ‌کس گرسنه یا تشنه نمی‌ماند و حتی گاهی منابع اضافی باقی می‌ماند. این نشان‌دهنده این است که با ایمان و همکاری، می‌توان به جامعه‌ای بدون کمبود دست یافت. از منظر آموزه‌های اسلامی، نعمت‌های خداوند بی‌پایان‌اند و آنچه محدود است ظرفیت و ایمان انسان‌ها به این رحمت الهی است.

  • اقتصاد مدرن و پارادایم محدودیت منابع

نظام سرمایه‌داری، مبتنی بر نظریات آدام اسمیت، ریکاردو، مالتوس و دیگران، جهان را با مفروضاتی چون کمبود منابع، رقابت برای بقا و تقدم منافع شخصی بر منافع جمعی تحلیل می‌کند. اسمیت معتقد بود که اگر هر فرد در بازار صرفاً به دنبال منافع شخصی خود باشد، در مجموع، منافع کل جامعه تأمین خواهد شد. اینجا همانجاست که او از استعاره معروف خود استفاده می‌کند:

«هر فرد در پی آن است که سرمایه‌اش را در سودآورترین راه ممکن به کار گیرد و در این مسیر، گویی توسط دستی نامرئی هدایت می‌شود تا نتیجه‌ای را رقم بزند که در پی آن نبوده، اما برای جامعه سودمند است.»

در این نگاه، طمع یا انگیزه سود شخصی نه تنها منفی نیست، بلکه عامل پویایی و تعادل اقتصادی است. در نظریه آدام اسمیت، طمع نه یک گناه، بلکه یک محرک طبیعی است. او باور داشت که اگر این نیروی طبیعی در بستر مناسبی قرار گیرد، به جای تخریب، می‌تواند سازنده باشد. این طمع همان چیزی‌ست که امروز از آن به عنوان موتور سرمایه‌داری یاد می‌شود، و در قالب «دست نامرئی»، تخصیص منابع را تنظیم می‌کند.

این دیدگاه در نتیجه‌گیری‌های خود به نظریاتی مانند دست نامرئی بازار، لزوم سودمحوری و اجتناب‌ناپذیری فقر در صورت کم‌کاری منتهی شده است. به طور کلی در نظام اقتصادی غرب، کمبود منابع یک اصل در نظر گرفته می‌شود و طمع ورزیدن به عنوان راهکاری برای به دست آوردن منابع در نظر گرفته می‌شود.

  • نگاه قرآن به منابع و نعمت‌ها

قرآن، برخلاف اقتصاددانان غربی، جهان را سرشار از نعمت و فراوانی می‌داند، اما بهره‌مندی از این نعمت‌ها مشروط به عدالت، تقوا و ایمان است. در واقع، آنچه نعمت را از جوامع می‌گیرد، ظلم، فساد و کفر است نه کمبود ذاتی و طبیعی منابع. در اسلام، مفهوم «برکت» به معنای افزایش و فراوانی نعمت‌ها به‌واسطه لطف الهی است. قرآن کریم در سوره اعراف، آیه 96 بیان می‌کند: وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
(و اگر اهل شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه می‌کردند، برکاتی از آسمان و زمین بر آن‌ها می‌گشودیم، ولی آن‌ها تکذیب کردند و ما نیز آن‌ها را به کیفر اعمالشان گرفتیم) (قرآن کریم، 7:96).

این آیه نشان می‌دهد که فراوانی نعمت‌ها به ایمان و تقوای انسان‌ها وابسته است. در چنین شرایطی، مفاهیمی چون کمبود منابع، خشکسالی، یا فقر بی‌معنا می‌شوند، زیرا لطف الهی، زمین و آسمان را برای مومنان سرشار از نعمت می‌کند. این دیدگاه، بنیان‌های اقتصاد غربی را به چالش می‌کشد و برکت را جایگزین محدودیت معرفی می‌کند. برکت، به‌عنوان نیرویی کیفی، همان ظرفیتی است که بدون آن، حتی منابع بسیار نیز کفایت نمی‌کند و با آن، کمترین منابع نیز کفایت می‌یابند.

  • تجربه اربعین؛ جامعه‌ای مملو از برکت

پیاده‌روی اربعین، یکی از بزرگ‌ترین اجتماعات انسانی معاصر، نه تنها یک مراسم عبادی که یک الگوی اقتصادی است. در این رویداد، میلیون‌ها انسان از قومیت‌ها، ملیت‌ها و زبان‌های مختلف، بدون سازوکارهای پیچیده دولت‌محور یا سرمایه‌داری بازار، به شکلی خودجوش و داوطلبانه به یکدیگر خدمت می‌کنند. موکب‌هایی که روزانه میلیون‌ها وعده غذا، جای خواب و خدمات پزشکی و فرهنگی ارائه می‌دهند، بدون چشم‌داشت مادی و سودآوری اداره می‌شوند.

در این فضا، هر آن‌کس که دارد می‌بخشد و هرکه نیاز دارد می‌گیرد، بی‌آنکه ترس از کاهش داشته باشد. منابع، برخلاف نظریه‌های کلاسیک اقتصادی، محدود نمی‌شوند؛ بلکه به طرز معجزه‌آسایی تکثیر می‌شوند. این، همان مصداق عینی برکت است که قرآن وعده‌اش را داده است.

  • به چالش کشیده شدن نظریه‌های اقتصادی غربی

اقتصاد اربعینی، مدل‌هایی مانند “دست نامرئی بازار” اسمیت یا “عرضه و تقاضا” را به چالش می‌کشد. در این اقتصاد، تقاضا بدون پرداخت پول برآورده می‌شود و عرضه بدون انتظار سود صورت می‌گیرد. شاید در نگاه اول، اقتصاددانان نئولیبرال این وضعیت را پایدار ندانند، اما واقعیت ماندگار و تکرارشونده اربعین نشان می‌دهد که یک نظم برآمده از ایمان و عشق به اهل بیت می‌تواند پایدارتر از هر نظم بازارمحور باشد.

اقتصاد اسلامی نه‌ تنها به نتایج بلکه به نیت‌ها نیز توجه دارد. طبق روایات، نیت صالح می‌تواند به کار برکت دهد. در زیارت اربعین، همه به نیت قرب الی الله حرکت می‌کنند. خدمات‌رسانی به زائران به نیت خدمت به حسین (ع) است. این نیت‌ها همان منشأ برکت‌اند. نیت نیک، از منظر عرفانی و جامعه‌شناختی، فضای روانی جامعه را به سوی تعاون، ایثار و مشارکت سوق می‌دهد که خود بسترساز شکوفایی اقتصادی است. نظریات غربی طمع را موتور متحرکه انسان برای تلاش کردن و به دست آوردن منابع در نظر می‌گیرد، در حالی که در اسلام، خدمت به دیگران و عشق به ولایت موتور محرکه مسلمانان است.

پیاده‌روی اربعین
پیاده‌روی اربعین، نظریه های اقتصادی غربی را به چالش می کشد
  • بازتعریف علم اقتصاد

در پرتو تجربه پیاده‌روی اربعین و آموزه‌های اسلامی، باید علم اقتصاد را نه بر مبنای کمبود منابع بلکه بر مبنای ظرفیت ایمان و اخلاق انسانی بازتعریف کرد: «علم اقتصاد، دانشی است که به بررسی نحوه تحقق عدالت در توزیع و مصرف نعمت‌های بی‌پایان الهی در جامعه‌ای مبتنی بر ایمان، تقوا و ایثار می‌پردازد.» در این تعریف، تمرکز بر محدودیت منابع نیست، بلکه بر ظرفیت روحی و اخلاقی جامعه انسانی است. این تعریف تاکید می‌کند که با تقوا، نعمت‌ها به صورت کیفی و کمی برکت می‌یابند و با ظلم، نعمت‌ها تباه می‌شوند.

  • پیاده‌روی اربعین؛ تجلی اقتصاد عصر ظهور

روایات متعددی درباره دوران ظهور امام زمان (عج) وجود دارند که تاکید می‌کنند در دوران حکومت ولی خدا، نعمت‌ها در زمین و آسمان جاری می‌شوند. امام صادق (ع) می‌فرماید:« إذا قام القائم أخرجت الأرضُ كنوزها، وأظهرت بركاتُها، ولم يجد الرجل منكم يومئذٍ موضعاً لصدقتِه. ترجمه:«وقتی قائم قیام کند، زمین گنج‌هایش را آشکار می‌کند، و برکت‌هایش را نمایان می‌سازد و کسی برای صدقه دادن جایی نخواهد یافت.»

این توصیف، شباهت عمیقی با فضای اربعین دارد؛ جایی که هیچ‌کس از گرسنگی نمی‌نالد، هیچ‌کس محتاج کمک نیست، و همه در خدمت یکدیگرند. شاید بتوان اربعین را تمرین اجتماعی و اقتصادی برای دوران ظهور دانست. اگر روحیه ایثار، بخشش و خدمت بی‌چشم‌داشت که در اربعین متبلور می‌شود، به سایر ابعاد زندگی مسلمانان تعمیم یابد، جامعه‌ای شکوفا و بدون فقر محقق خواهد شد. این فرهنگ می‌تواند جایگزین فرهنگ مصرف‌گرایی، رقابت منفی و انباشت بی‌رویه ثروت شود که از غرب به جوامع اسلامی نفوذ کرده است.

اقتصاد مدرن با پیش‌فرض محدودیت منابع، انسان را در رقابتی بی‌پایان گرفتار کرده است که منتهی به اضطراب، فقر و بحران‌های اجتماعی و زیست‌محیطی شده است. اما تجربه اربعین، همراه با آموزه‌های قرآنی، نشان می‌دهد که اگر ایمان و تقوا حاکم باشد، نعمت‌ها و برکت‌ها بی‌پایان خواهند بود. اکنون زمان آن رسیده است که علم اقتصاد با توجه به مفاهیم اسلامی بازتعریف شود. مفهومی چون “برکت”، که تاکنون در مباحث اقتصادی مغفول مانده، باید در مرکز نظریه‌پردازی‌های جدید قرار گیرد. تنها در این صورت است که می‌توان به جامعه‌ای عادلانه، انسانی و برخوردار از رفاه واقعی دست یافت.

در نهایت، پیاده‌روی اربعین نه فقط یک تجربه معنوی، بلکه آزمایشگاهی واقعی برای بازتعریف علم اقتصاد بر مبنای الهیات اسلامی و مفهوم برکت است. راهی به سوی اقتصاد ظهور، راهی به سوی اقتصاد انسانی، راهی به سوی نجات.

فاطمه رضایی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=9071

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *