توافق ارمنستان و آذربایجان؛
جهان بار دیگر شاهد نمایش مداخلهگری بیپروای آمریکا در یکی از حساسترین مناطق ژئوپلیتیکی است. در ۸ آگوست ۲۰۲۵، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، با خودستایی همیشگیاش، توافقی را میان ارمنستان و آذربایجان در کاخ سفید بهعنوان «صلح تاریخی» معرفی کرد. این توافق، که محور آن ایجاد کریدوری ترانزیتی به نام «مسیرترامپ برای صلح و شکوفایی بینالمللی» (TRIPP) است، قرار است آذربایجان را از طریق منطقه سیونیک ارمنستان به نخجوان متصل کند.
اما این نمایش دیپلماتیک، که با تبلیغات پر سر و صدا در شبکههای اجتماعی و رسانهها همراه شده، نهتنها راهحلی برای مناقشه پیچیده قرهباغ ارائه نمیدهد، بلکه بذر بیثباتی جدیدی را در قفقاز میکارد. توافق ارمنستان و آذربایجان، که فاقد محتوا و سازوکارهای اجرایی میباشد، ادامه همان الگوی مداخلات آمریکا از ویتنام تا افغانستان است؛ الگویی که همیشه به ویرانی، هرجومرج و نقض حاکمیت ملتها انجامیده است. از اینرو لازم است تا این موضوع تحلیل و تبیین گردد و مسائل آتی تا آنجای که قابل مشاهده است، پیشبینی شود.
زمینه مناقشه و ماهیت توافق ارمنستان و آذربایجان
مناقشه دیرینه ارمنستان و آذربایجان بر سر قرهباغ، ریشه در تاریخ، هویت قومی و رقابتهای ژئوپلیتیکی دارد. پس از جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰ و عملیات نظامی آذربایجان در ۲۰۲۳ ـ که به خروج بیش از صد هزار ارمنی از منطقه انجامید ـ تنشها در قفقاز جنوبی همچنان شعلهور است.
توافق اخیر، با حضور نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان و الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان و در قاب رسانهای دونالد ترامپ، بیش از آنکه راهحل باشد، یک نمایش سیاسی است. این بیانیه کلی صرفاً از توقف درگیریها سخن میگوید، بیآنکه به مسائل اساسی چون وضعیت آوارگان ارمنی، حقوق اقلیتها یا برنامه بازسازی مناطق جنگزده بپردازد. نه سازوکار اجرایی دارد، نه تضامین حقوقی بینالمللی، و نه افق روشنی برای حل اختلافات.
نامگذاری کریدور زنگزور به «مسیر ترامپ» و واگذاری ۹۹ساله مدیریت آن به کنسرسیومهای آمریکایی، جنبه تبلیغاتی توافق را پررنگتر کرده است. کاربران شبکههای اجتماعی این اقدام را «نمایشی برای خودنمایی ترامپ» و نشانهای از بیتوجهی او به واقعیتهای پیچیده منطقه دانستهاند؛ اقدامی که میتواند به جای کاهش تنش، آن را تشدید کند.
این رویکرد، در امتداد الگوی آشنای ترامپ در سیاست جهانی است: ورود بیمحابا به بحرانهای حساس و بهرهبرداری سیاسی از آنها. از تحریک تنش در اوکراین و جنگ تعرفهای با جهان، تا دامنزدن به بحران تایوان، تهدید طالبان بر سر پایگاه بگرام، فشار بر غزه و تنشآفرینی با ایران، همگی بخشی از راهبردیاند که بیش از صلح، بر دوام آشوب و بیثباتی تکیه دارد.

نمایش دیپلماتیک ترامپ و ریشههای تاریخی مناقشه ارمنستان و آذربایجان
تاریخ مداخلات آمریکا پس از جنگ جهانی دوم، داستانی از ویرانی و شکست است. در ویتنام، آمریکا بیش از ۷ میلیون تن بمب ریخت، بیش از ۲ میلیون نفر را کشت و کشوری ویران به جا گذاشت. در عراق، تهاجم سال ۲۰۰۳ با ادعای «آزادی» صدها هزار کشته، میلیونها آواره و ظهور داعش را به دنبال داشت. در افغانستان، حضور ۲۰ساله آمریکا با هزینهای بالغ بر ۲ تریلیون دالر، به فساد گسترده، ناامنی و بازگشت طالبان منجر شد. اسناد «افغانستان پیپرز» در واشنگتن پست (۲۰۱۹) نشان داد که مقامات آمریکایی از ابتدا میدانستند این جنگ بیفرجام است، اما به دروغ آن را ادامه دادند.
اکنون، «مسیر ترامپ» خطر تکرار این سناریو را در قفقاز به همراه دارد. حضور شرکتهای آمریکایی، که در افغانستان به فساد مالی، قاچاق مواد مخدر و نقض حقوق بشر دامن زدند، میتواند قفقاز را به صحنهای برای رقابتهای ژئوپلیتیکی و درگیریهای قومی تبدیل کند. زیرا کاملا هویداست که این توافق «کاغذبازی بدون تعهد واقعی» و بهانهی برای حضور و نفوذ آمریکا در حوزه قفقاز جنوبی است.
واکنشهای منطقهای و جهانی در برابر قمار ژئوپلیتیکی ترامپ
توافق ارمنستان و آذربایجان با انتقادات گستردهای در منطقه و جهان مواجه شده است. ایران، بهعنوان کشوری با مرز مشترک با ارمنستان و آذربایجان، «مسیر ترامپ» را تهدیدی جدی برای امنیت ملی و منافع خود میبیند. این کریدور، که از منطقه سیونیک عبور میکند، میتواند مرزهای ژئوپلیتیکی منطقه را تغییر دهد، امری که مغایر با خطوط قرمز ایران است. رهبر ایران بارها بر مخالفت با هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه تأکید کرده است، و مقامات ایرانی هشدار دادهاند که تهران بر اساس منافع ملی خود اقدام خواهد کرد.
روسیه، که نقش میانجی اصلی در مذاکرات صلح را داشت، از حاشیهنشینی در این فرآیند ناخشنود است. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، تأکید کرده که صلح پایدار تنها با مشارکت کشورهای منطقه ممکن است. چین نیز، که منافع گستردهای در ابتکار «کمربند و جاده» دارد، این توافق را تلاشی برای تسلط آمریکا بر قفقاز میداند. در اروپا؛ نشریاتی مانند گاردین و لوموند از رویکرد شتابزده ترامپ انتقاد کردهاند و حقوق دانان و تحلیلگران نیز این بیانیه را «فاقد اعتبار حقوقی و اجرایی» دانسته اند.
نتیجهگیری: دیپلماسی به جای قمار جنگی
«مسیرترامپ» نه صلح، بلکه قماری خطرناک برای بیثباتی قفقاز است. توافق ارمنستان و آذربایجان، که فاقد سازوکارهای اجرایی و توجه به مسائل ریشهای است، میتواند تنشهای قومی و ژئوپلیتیکی را تشدید کند. ایران باید با تقویت دیپلماسی منطقهای، همکاری با روسیه و چین، و تأکید بر نقش راهگذر ارس، از تبدیل قفقاز به صحنهای برای توطئههای آمریکا و اسرائیل جلوگیری کند. جهان باید از تاریخ درس بگیرد: مداخلات آمریکا صلح نیاورده، بلکه ویرانی به دنبال داشته است. قفقاز نباید قربانی بعدی این الگوی شوم باشد.

نقیب الله جمشید