نشست آلاسکا
نشست دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در 15 آگست در پایگاه نظامی المندورف-ریچاردسون در آلاسکا، یکی از مهمترین رویدادهای دیپلماتیک سالهای اخیر بود. این نشست که با هدف مذاکره بر سر پایان جنگ اوکراین برگزار شد، نهتنها به توافقی ملموس منجر نشد، بلکه نشانههای روشنی از ضعف موقعیت امریکا در این بحران و شباهتهایی نگرانکننده با سناریوی خروج این کشور از افغانستان را به نمایش گذاشت.
هرچند امریکا مستقیماً در جنگ اوکراین درگیر نبوده، اما به عنوان اصلیترین حامی مالی و نظامی اوکراین، ناکامی این نشست و رویکرد آن در نادیده گرفتن کییف ، موافقت ضمنی با ایدههای ارضی روسیه، و عدم دستیابی به آتشبس، نشاندهنده باخت استراتژیک واشنگتن در این منازعه است.
زمینه تاریخی و اهمیت نشست آلاسکا
جنگ اوکراین که از فبروری 2022 آغاز شد، نتیجه تهاجم تمامعیار روسیه به خاک این کشور بود. امریکا، اگرچه مستقیماً وارد درگیری نظامی نشد، اما با اختصاص بیش از 120 میلیارد داالر کمک مستقیم به اوکراین و اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه، به عنوان ستون اصلی حمایت از کییف عمل کرد. با این حال، پس از سه سال و نیم جنگ فرسایشی، پیشرویهای نظامی روسیه در مناطق شرقی اوکراین، بهویژه دونباس، و ناکامی اوکراین در بازپسگیری سرزمینهایش، فشار بر واشنگتن برای یافتن راهحلی دیپلماتیک افزایش یافت.
نشست آلاسکا شاید در نگاه اول یک دیدار دیپلماتیک معمولی بین روسیه و امریکا به نظر برسد، اما در واقع لحظهای سرنوشتساز در تاریخ جنگ اوکراین بود. این نشست نخستین گفتگوی مستقیم میان ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ پس از بازگشت دوباره ترامپ به قصر سفید محسوب میشد و توجه جهانیان را جلب کرد. آلاسکا از نظر جغرافیایی و نمادین نیز جایگاه ویژهای دارد: سرزمینی که زمانی بخشی از خاک روسیه بود و بعدها به امریکا فروخته شد، اکنون به صحنه مذاکره رهبران دو قدرت رقیب تبدیل شد. همین انتخاب مکان، به خودی خود حامل پیام بود. پیامی از بازگشت رقابت بزرگ میان واشنگتن و مسکو.
نادیده گرفتن اوکراین؛ تکرار سناریوی دوحه
یکی از برجستهترین ویژگیهای نشست آلاسکا، غیبت کامل اوکراین در مذاکرات بود. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، به این نشست دعوت نشد. زلنسکی پیش از نشست تأکید کرده بود که هرگونه توافق بدون حضور اوکراین، فاقد مشروعیت است و خط قرمز کییف، حفظ تمامیت ارضی این کشور است. با این حال، مذاکرات مستقیم بین ترامپ و پوتین، بدون حضور نمایندهای از اوکراین، یادآور مذاکرات دوحه میان امریکا و طالبان بود که حکومت وقت افغانستان به رهبری اشرف غنی را نادیده گرفت و در نهایت به خروج سریع و غیر مسئولانه امریکاییها از کشورمان منجر شد.
در آلاسکا نیز به نظر میرسد واشنگتن آماده است تا برای کاهش هزینههای خود، اوکراین را در حاشیه نگه دارد. این رویکرد، نهتنها اعتماد اوکراین و متحدان اروپایی را تضعیف کرد، بلکه به پوتین اجازه داد تا به عنوان یک بازیگر قدرتمند و برابر با امریکا در صحنه جهانی ظاهر شود.

اوکراین؛ آیینه تمام نمای افغانستان
یکی از جنجالیترین جنبههای نشست آلاسکا، اظهارات ترامپ درباره امکان تبادل اراضی برای پایان دادن به جنگ بود. او پیشتر در کمپین انتخاباتی خود ادعا کرده بود که میتواند ظرف 24 ساعت جنگ را پایان دهد، و در آستانه نشست آلاسکا، ایده واگذاری بخشی از سرزمینهای تحت اشغال روسیه (مانند کریمه و بخشهایی از دونباس) را مطرح کرد.
این پیشنهاد، که با عنوان زمین در برابر صلح شناخته میشود، با ذهنیت تجاری ترامپ همخوانی داشت، اما از سوی اوکراین و اروپا به شدت رد شد. زلنسکی تأکید کرد که قانون اساسی اوکراین هرگونه واگذاری ارضی را ممنوع میکند، و رهبران اروپایی هشدار دادند که چنین توافقی، امنیت قاره را به خطر میاندازد.
موافقت ضمنی امریکا با این ایده، شباهت عجیبی به قضیه افغانستان دارد. در افغانستان، امریکا با پذیرش شروط طالبان برای خروج نیروهایش، عملاً دولت کابل را تنها گذاشت و به سقوط سریع آن منجر شد. در اوکراین نیز، تمایل ترامپ به معامله با پوتین، بدون توجه به خواست کییف، نشاندهنده عقبنشینی استراتژیک واشنگتن از تعهدات پیشین خود است.
پوتین در این نشست، بدون دادن امتیازی آشکار، توانست پیشنهادات خود مبنی بر بهرسمیتشناسی مناطق (دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا، خرسون و کریمه) را روی میز نگه دارد. این امر یک پیروزی نمادین برای مسکو بود، در حالی که امریکا نتوانست هیچ دستاورد ملموسی به دست آورد.
کلام آخر
نشست آلاسکا بین ترامپ و پوتین، با وجود انتظارات بالا، به هیچ توافق مشخصی منجر نشد و بیشتر به یک رویداد نمادین تبدیل شد. غیبت اوکراین، بحث درباره ایدههای ارضی، و فقدان دستاورد ملموس، این نشست را به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل کرد. از یک سو، امریکا نتوانست ابتکار عمل را در دست بگیرد و نگرانیهایی درباره تضعیف جایگاهش در میان متحدان ایجاد شد.
از سوی دیگر، روسیه از این فرصت برای تقویت جایگاه دیپلماتیک خود بهره برد، بدون اینکه امتیازی عملی بدهد. این نشست، نهتنها بحران اوکراین را حل نکرد، بلکه پرسشهایی درباره آینده روابط امریکا با اوکراین و اروپا، و همچنین نقش روسیه در نظام جهانی، مطرح کرد.

حکیم تاجیک