Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

آتش‌بس دوحه

در روزگاری که سایه‌ی دود و باروت بر فراز مرزهای افغانستان و پاکستان سنگینی می‌کند، آتش‌بس اخیر در دوحه میان کابل و اسلام‌آباد، مانند نوری لرزان در دل تاریکی، نگاه‌ها را به سوی خود جلب کرده است. در هفته‌هایی که حملات هوایی بی‌رحمانه اسلام‌آباد بر خاک افغانستان، از پکتیکا تا قندهار، داغ‌های تازه‌ای بر تن مردم افغانستان گذاشت و در حالی که فضای سیاسی منطقه آکنده از بی‌اعتمادی و کینه بود، طالبان پاسخی فراتر از انتظار دادند.

پاسخ طالبان به اسلام‌آباد از دل فشارهای اقتصادی و تحریم‌های جهانی برخاست و به نشانه‌ای از احیای غرور ملی بدل شد. در این میان، اهمیت تحلیل این رخداد، نه در خود درگیری‌ها، بلکه در معنای پنهان آن برای آینده روابط دو کشور نهفته است؛ جایی که مرز میان قدرت نظامی و عقلانیت سیاسی، بار دیگر در بوته آزمون قرار گرفته است.

با این حال پرسش اساسی اینجاست که: آیا آتش‌بس دوحه می‌تواند آغازگر فصلی تازه از عقلانیت و دیپلماسی میان کابل و اسلام‌آباد باشد، یا تنها مکثی کوتاه پیش از بازگشت دوباره به چرخه‌ی خشونت است؟ این مقاله می‌کوشد در پرتو تحولات میدانی، پاسخ سیاسی طالبان، و عقب‌نشینی ناگهانی پاکستان از موضع تهاجمی خود، به این پرسش بنیادین بپردازد و نشان دهد که چگونه تصمیم امروز دو کشور، می‌تواند مسیر آینده منطقه را از میان میدان جنگ، به سوی گفت‌وگو و همزیستی هدایت کند.

  • حملات غیرمنطقی پاکستان و ایستادگی طالبان

تنش‌های اخیر میان کابل و اسلام‌آباد، ریشه در سیاست‌های مداخله‌جویانه پاکستان دارد که دهه‌ها افغانستان را با کارشکنی و خیانت‌های مکرر روبرو کرده است. اسلام‌آباد، که روزگاری طالبان را به عنوان ابزاری برای نفوذ استراتژیک قلمداد می‌نمود، اکنون با حملات هوایی بی‌رحمانه به خاک افغانستان از جمله بمباران مناطق مسکونی در پکتیکا، قندهار و حتی حاشیه‌های کابل نقض آشکار حاکمیت ملی را رقم زد.

تجاوز اسلام‌آباد به افغانستان، که طبق گزارش‌های سازمان ملل بیش از ۴۰ غیرنظامی بی‌گناه را کشت و صدها زخمی بر جای گذاشت، نه تنها جنایتی غیرانسانی بود، بلکه خسارات اقتصادی و انسانی سنگینی به بار آورد. پاکستان، به جای حل اختلافات از طریق دیپلماسی، راه غیرعقلانی و غیرمنطقی حمله را انتخاب کرد.

در این میان، دولت طالبان، علی‌رغم تنگناهای بی‌شمار اقتصادی، تحریم‌های بین‌المللی و محدودیت‌های تسلیحاتی، پاسخی قاطع و ترغیب‌کننده داد. جایی که دولت‌های گذشته به ویژه نظام جمهوریت از ترس تلافی پاکستان، حتی یک اقدام جدی برای دفاع از خاک وطن برنداشتند، اما طالبان با بسیج سریع نیروها و حملات تلافی‌جویانه مؤثر، پُسته‌های مرزی پاکستان را نابود کرد و مطابق ویدیوها و تصاویری که منتشر گردید چندین سرباز پاکستانی را نیز اسیر نمودند.

این دفاع جانانه که در واقع «احیای غرور ملی و نماد مقاومت» بود، نه تنها خسارات سنگینی به نیروهای پاکستانی وارد کرد، بلکه پیامی روشن فرستاد؛ افغانستان امروز قربانی خام سیاست‌های مداخله‌جویانه اردوی پاکستان نیست. طالبان، در این آزمون سخت، ثابت کرد که اولویتش حفظ استقلال و امنیت ملی است، حتی در شرایطی که منابع محدود اجازه می‌دهد.

  • استراتژی شکست‌خورده پاکستان؛ عقب نیشنی سریع در برابر طالبان

پاکستان، که استراتژی اش را بر پایه «تجاوز» و ایجاد هرج‌ومرج کنترل‌شده بنا نهاده است، (شبیه تاکتیک‌های شناخته‌شده اسرائیل در منطقه برای ضربه زدن به همه طرف‌ها و گسترش صدمات انسانی و اقتصادی)، خیال می‌کرد با بمباران هوایی گسترده و نقض حریم هوایی افغانستان، می‌تواند طالبان را تضعیف کند و افکار عمومی را به نفع خود بچرخاند.

اما پاسخ قاطع طالبان، همه معادلات را برهم زد. اسلام‌آباد، که انتظار درگیری طولانی و فرسایشی را داشت، بسیار سریع در خواست آتش بس داد و با بیش از 58 کشته در صفوف خود، پا به میز مذاکره گذاشت و با توقف درگیری‌ها موافقت نمود. این توافق در دوحه، با حضور وزرای دفاع و روسای سازمان‌های اطلاعاتی دو کشور و میانجی‌گری قطر و ترکیه، نه تنها توقف موقت تیراندازی‌ها، بلکه اعترافی تلویحی به ناکامی «قلدری نظامی» پاکستان است.

  • آتش‌بس دوحه؛ تعهد به صلح؛ از آتش‌بس موقت تا دیپلماسی پایدار

توافق آتش‌بس دوحه، فاقد اعلامیه دوجانبه و نشان‌دهنده اختلافات حل‌نشده مانند مرز دیورند و حمایت از گروه‌های مسلح است. اما با این حال، این توافق، فرصتی طلایی برای آرامش مردمان دو کشور به شمار می‌رود. از این رو این گام مثبت را می‌توان «فرصتی برای دیپلماسی واقعی» داست.

واقعیت این است که جنگ هرگز راه حل اختلافات میان افغانستان و پاکستان نیست. این درگیری‌ها، که ریشه در سوءتفاهم‌های عمیق و مداخلات خارجی دارد، تنها زخم‌های تازه‌ای بر پیکر مردمی خسته می‌زند که شایسته صلح استند. دو کشور باید به این آتش‌بس، پایبند بمانند و از لفاظی‌های تحریک‌آمیز علیه یکدیگر اجتناب کنند.

در این میان، شایعه‌پراکنی‌های برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی، به ویژه مخالفان طالبان که بر پایه «منابع آگاه» ناموجود، ادعاهای کاذبی در مورد متن مذاکرات مطرح می‌کنند، تنها به پیچیده‌تر کردن اوضاع کمک می‌کند. تجربه نشان داده که چنین ادعاهایی فاقد اعتبارند و هدف‌شان منحرف کردن افکار عمومی از واقعیت‌های میدانی است.

بدیهی است که اختلافات افغانستان و پاکستان، راه حل نظامی ندارد. پاکستان باید راه مذاکره را انتخاب کند و از قلدری اجتناب ورزد؛ قلدری‌ای که نه تنها به ثبات منطقه آسیب می‌زند، بلکه خود اسلام‌آباد را در باتلاق درگیری‌های بی‌پایان فرو می‌برد. در همین حال، برخی مقام‌های پاکستانی که این روزها با لحن مداخله‌گرانه از «تشکیل حکومت مردمی» در افغانستان سخن می‌گویند، بهتر است نخست به آینه تاریخ سیاسی کشور خودشان بنگرند. کشوری که بیشتر دولت‌هایش، نه از دل رأی مردم، بلکه از سایه کودتاهای نظامی و رقابت‌های سیاسی برخاسته‌اند؛ همان‌گونه که امروز نخست‌وزیر پیشین‌شان، عمران خان، در زندان به سر می‌برد.

چنین ادبیاتی، که بوی تحقیر و دخالت می‌دهد، نه‌تنها بی‌ثمر است، بلکه توهینی آشکار به استقلال و حاکمیت افغانستان به شمار می‌رود. اگر اسلام‌آباد از گذشته درس نگیرد و همچنان در مسیر تهدید و برتری‌جویی گام بردارد، نه صلحی پایدار خواهد یافت و نه اعتباری در میان ملت‌ها. تنها گفت‌وگو و احترام متقابل می‌تواند راهی تازه به سوی آینده‌ای امن و آرام برای هر دو کشور بگشاید.

خلاصه اینکه، این آتش‌بس دوحه می‌تواند آغاز عصری نوین از هم‌زیستی مسالمت‌آمیز باشد، اگر دو طرف به تعهدات خویش وفادار بمانند و جلسات پیگیری در روزهای آینده، از جمله دور دوم در استانبول، را به فرصتی برای حل ریشه‌ای مسائل، از مرزهای مورد مناقشه تا امنیت مشترک، تبدیل کنند.

افغانستان و پاکستان، دو ملت با تاریخ مشترک پر از فراز و فرود، شایسته آن استند که به جای تیر و تفنگ، دست دوستی دراز کنند. آینده منطقه در دستان امروز ماست؛ انتخاب عقل و دیپلماسی برای صلح پایدار، یا بازگشت به چرخه ویرانگر خشونت؟ زمان پاسخ فرا رسیده، و امید این است که صدای عقل، خِرد و منطق بر غرش توپ‌ها غالب آید.

آتش‌بس دوحه
آتش‌بس دوحه، فرصتی برای آرامش مردم

مریم مرادی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=9963

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *