جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

سهم شیعیان از امنیت طالبان

پس از پانزدهم آگست 2021 که طالبان روی کار آمدند و امارت اسلامی را در افغانستان تشکیل و حاکم ساختند، جنگ به مفهوم رویاروی و نبرد در میدان، در کشور خاتمه یافتند. با آنکه مخالفین طالبان بعضا حملات چریکی علیه آنها در اطراف و اکناف افغانستان راه اندازی می نمایند و به دنبال آن ادعاهای نیز می شوند و همچنان داعش نیز قساوت ­های بی شماری کرده اند، اما به صورت کلی می توان گفت که افغانستان طی دو سال گذشته تحت تسلط حکومت متمرکز مرکزی در شرایط عدم جنگ به سر می ­برد.

در همین راستا، طالبان نیز علی الرغم اینکه در حوزه حکومت داری، تامین حقوق زنان و حقوق اقلیت ها و بحران اقتصادی با چالش ­های جدی مواجه اند، اما تامین امنیت و مقابله با کشت مواد مخدر و دیگر مسائل را از دست آوردهای پر افتخار شان قلمداد می نمایند و از اینکه جهان با امارت اسلامی طالبان وارد تعامل دیپلماتیک و رسمی نمی شوند، گلایه­ مند و شاکی اند.

آنچه که در این جا مهم است، مسئله تامین امنیت توسط طالبان است. زیرا در شرایطی که طالبان مدعی تامین امنیت عمومی اند، شیعیان در روز روشن تیر باران می گردند و قاتلان شان بی هیچ مشکلی پا به فرار می گذارند و ناپدید می شوند. بنابراین پرسش اساسی در اینجا اینست که اگر امنیت عمومی در کشور تامین است، چرا شیعیان اینگونه به صورت فجیع تیرباران و کشته می شوند، سهم شیعیان از امنیت طالبانی چیست؟ آیا آنها سهمی در امنیتی که طالبان آورده است ندارند؟

  • امنیتی که طالبان تامین کرده است

ابوحامد غزالی  فیلسوف ایرانی قرون وسطی معتقد بود که یک سال هرج و مرج بدتر از صد سال استبداد است. پذیرش این سخن در جوامعی که مردمانش جنگ و انقلاب را تجربه نکرده اند، ممکن است خیلی سخت باشد. اما در کشورهای مانند افغانستان که بیش از چندین دهه شاهد بحران ها و فجایعی غیر قابل تحمل بوده اند، به راحتی قابل پذیرش است.

دو سال پیش در پانزدهم آگست 2021 زمانی که دزدان آمریکایی کیسه های شان را پر کردند و یکباره افغانستان را به حال خودش رها نمودند، اگر طالبان مسئولیت را به عهده نمی گرفتند و نیروهای شان را وارد شهرها و به ویژه کابل نمی نمودند، بدون تردید انسان های بی شماری به دست زورگویان و تیکه داران به قتل می­ رسیدند.

بنابراین ورودِ به موقع طالبان به شهرها و جلوگیری از هرج و مرج و به دنبال آن خاتمه یافتن جنگ در کشور از جمله اقدامات عاقلانه و منطقی از سوی طالبان بودند که افغانستان دو سال پیش آن را تجربه کرد. از طرف دیگر طی بیشتر از دوسال گذشته، طالبان به صورت جدی در خلع سلاح افراد ملکی اقدام نموده اند و در این مسیر از خشونت های افسار گسیخته نیز کار گرفته اند. دلیل و برهان قاطع طالبان در راستای خلع سلاح افراد ملکی نیز تامین امنیت سرتاسری بوده است و طالبان ادعا دارند که با خلع سلاح افراد غیر مسئول به تامین امنیت کمک می کنند.

این در حالی است که طالبان عملیات های کشفی را در مناطق بسیار راه اندازی نموده اند و مطابق اظهارات خودشان آنها موفق گردیده اند که سلاح ها و مهمات جنگی را تقریبا به صورت کامل جمع آوری نمایند. خلع سلاح و سرکوب افراد خاطی پیوسته از سوی استخبارات طالبان صورت می گیرند تا امنیت و نظم در کشور تامین گردد. انصافا آنها به صورت کلی در این مسیر موفق نیز بوده اند.

  • سهم شیعیان از امنیتی که طالبان آورده است

همانطور که گفته شد، طالبان جهت تامین امنیت؛ عملیات های کشفی متعدد و پیوسته را در مناطق مختلف از جمله مناطق مرکزی و شیعه نشین راه اندازی نموده و می نمایند. در مناطقی مرکزی مانند ولایت دایکندی، بامیان و ارزگان که عمدتا شیعیان است، حتی بسیاری از کسانی که مظنون به داشتن اسلحه بوده اند، ماه ها به زندان انداخته شده اند و با ضرب و شتم، آنها ناچار به پرداخت پول و یا اسلحه گردیده اند.

به میزانی که عملیات کشفی و سرکوب افراد خاطی در مناطق شیعه نشین راه اندازی گردیده و می گردد، طی دو سال گذشته شیعیان به صورت عموم مکلف به پرداخت مالیات و عشره و ذکات نیز به امارت اسلامی گردیده اند. خلاصه اینکه سهم شیعیان در افغانستان در قسمت تامین سلاح و پرداخت مالیات و غیره، همانند مابقی افغان­ها است و شیعیان نیز مکلفیت داشته و دارند.

اما شیعیان علی الرغم اینکه در تامین سلاح و پرداخت مالیات مانند همه ای افغانها مکلف گردیده اند، از مزایا و امتیازاتی دولتی و حتی کمک های خارجی محروم بوده اند. چنانچه علی الرغم اینکه مناطق مرکزی صعب العبور و دارای زمستان سخت و طولانی هستند، تااکنون از کمک های بشری در اینجا خبری نیست. به میزانی که شیعیان از امتیازاتی دولتی و کمک های بشری محروم اند، از امنیتی که طالبان تامین کرده است نیز محروم اند.

چنانچه طی دو سال گذشته از بامیان و سرپل گرفته تا ارزگان و هرات، شیعیان پیوسته مورد حمله قرار گرفته اند و بی هیچ دلیلی کشته و تیر باران شده اند. این در حالی است که طالبان نیز تا اکنون هیچ سازوکار و چارچوبی جهت جلوگیری از کشتار شیعیان فراهم ننموده اند و حتی برنامه ریزی نیز نکرده اند. بنابراین شیعیان از امنیتی که طالبان تامین کرده است، هیچ سهمی نبرده اند و حیات آنها مادام در تهدید و خطر به سر می برند.

باتوجه به اینکه شیعیان از امنیت عمومی که توسط طالبان آورده شده است، هیچ سهمی ندارند و طالبان در قبال کشتار هدفمند و سیستماتیک آنها نیز برنامه و چارچوبی را روی دست نگرفته اند، می توان گفت که این رفتار و برخورد طالبان نه تنها مسئولانه نیست بلکه حتی اسلامی هم نیست.

از این رو بهتر است که طالبان دست از تبعیض و تعصب بر دارند و به میزانی که در تامین امنیت مناطق غرب و شرق، جنوب و شمال تلاش می نمایند، در تامین امنیت شیعیان نیز مسولانه و اسلامی عمل کنند و نگذارند که دامن امارت اسلامی این بار نیز با خون شیعیان لکه دار شود.

سهم شیعیان
سهم شیعیان از امنیت ترور و کشتار نیست!

نقیب الله جمشید

 

 

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=4181

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *