جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

وضعیت در افغانستان خوب نیست. گرسنگی مفرط در زندگی مردم حاکم است. زنان از حقوق اولیه و انسانی شان محروم گردیده اند. اقلیت های مذهبی و قومی روزگار سختی را می گذرانند. یاس و نا امیدی در تمام لایه های اجتماعی مشاهده می گردد. با این حال، جامعه ­ی جهانی مکلف و ناچار اند تا سطحی از تعامل با طالبان را حفظ کنند و روابط شان را با طالبان در هر شرایطی مصون نگه دارند.

در این صورت پرسش اساسی اینست که علی الرغم اینکه اوضاع به شدت وخیم و حقوق انسانی مردم همچنان پایمال می گردد، چرا باید جامعه جهانی به تعامل شان با طالبان ادامه دهد و روابط شان را با امارت طالبانی حفظ کنند؟ در این نوشته تلاش می گردد، دلایل حفظ تعامل و روابط با طالبان را بررسی نمائیم.

تعامل با طالبان
اینکه جامعه جهانی باید به تعامل با طالبان ادامه دهد امری بدیهی است، اما چگونگی این تعامل بسیار مهم است.
  • تعامل منطقه با طالبان و افغانستان

تعامل و برخورد کشورهای منطقه و همسایه ­های افغانستان با طالبان به دو دسته تقسیم می­ گردد. اکثریت این کشورها در رابطه به افغانستان و طالبان نگاه و تعامل انسانی دارند. کشورهای مانند هند، چین، ایران و غیره، در کمک ها و حمایت های بشری تحت هیچ شرایطی تردید نمی ­نمایند و در قبال کمک ها و حمایت های انسانی شان از طرف افغانستان، هیچ توقع و انتظاری ندارند.

چنانچه هند با فرستادن چندین تون گندوم، چین نیز با حمایت های مالی و ایران با حمایت از خانواده های قربانیان حملات انتحاری و همانطور پذیرش از میلیون­ها مهاجر افغانی در داخل ایران، صداقت و انسانیت شان را به اثبات رسانیدند و هریک از این کشورها در شرایط کنونی در حمایت از مردم افغانستان وارد شدند.

تعامل با طالبان
کشورهایی چون ایران در تعامل با طالبان، بدنبال کمک به مردم افغانستان هستند.

در مقابل، کشورهای نیز در منطقه هستند که در تلاش اند تا از قضیه ­ی افغانستان و ناگزیری­ های مطلق در این کشور سوء استفاده نمایند و تعاملات شان را بر پایه ­های منافعی هرچند غیر انسانی تنظیم نمایند. نمونه­ ی بارز این کشورها، پاکستان در همسایگی افغانستان است. پاکستان، بدون کمترین توجه به فاجعه ­ی انسانی و بشری در افغانستان، به رقابت های منطقه ­ایی خویش از ما استفاده می ­نماید.

پاکستان تعاملات خویش را با طالبان بر پایه­ ی منافعی تنظیم کرده است که بتواند به رقیبان و دشمنان دیرینه­ اش، ضربه و صدمه وارد کرده و یا دست کم برای آنان چالش ایجاد نماید. این نوع تعامل با آنکه غیر انسانی و غیر اخلاقی است، اما پس از تسلط بر افغانستان، در دستور کار رهبران پاکستانی قرار داشته است.

  • تعامل غرب و آمریکا با طالبان و افغانستان

بدون تردید افغانستان کنونی و شرایط وخیم و شکننده ای که در این کشور حاکم است، محصول سیاست ها و استراتژی­ های منفعت جویانه­ ی غرب و در صدر آن آمریکاست. بنابراین مسئول درجه اول در قبال فاجعه ­ای افغانستان، رهبران و کشورهای اند که این وضعیت را به وجود آورده است.

با این حال، اما آمریکا و غرب طبق سیاست های همیشگی شان، با آنکه مقصر اصلی فاجعه­ ای بشری و انسانی در افغانستان است، از پذیرش مسئولیت سرباز می ­زنند و یا دست کم در قبال آن بی تفاوت است. بی تفاوت به این معنی که اینها همچنان در پی اهداف سیاسی شان هستند و با اینکه افغانستان در آستانه ای یک فاجعه ­ی تمام عیار انسانی قرار دارند، آمریکا و غرب در تلاش است تا با قربانی کردن مردم افغانستان صدمه و ضربه­ ی به رقیبان منطقه ­ی شان وارد نمایند و برای آنان چالش­ ایجاد کنند.

تعامل با طالبان
امریکا و غرب بدنبال ایجاد چالش های منطقه ای هستند، نه کمک به افغانستان.

نوع برخورد و نحوه ­ی تعامل غرب و آمریکا با طالبان، خالی از هر نوع اوصاف اخلاقی و انسانی اند. در شرایطی که میلیون­ها افغان­ با قحطی و گرسنگی مطلق مواجه اند، کشورهای غربی و آمریکا با حمایت از گروه های تروریستی و همچنان برجسته کردنِ مسئله ­ای داعش، به دنبال اهداف سیاسی هستند. ادامه­ ی این نوع تعامل و برخورد با طالبان از سوی آمریکا و غرب، بروز فاجعه ­ی انسانی را در افغانستان حتمی می­ نماید.

کمک­ها و حمایت های بشری بایستی به صورت شفاف و بدون کمترین توقع، به مردم افغانستان برسد. آمریکا و غرب، باید بپذیرند که مسئول و مقصر اصلی فروپاشی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در افغانستان است و این غیر انسانی و خالی از اوصاف اخلاقی است که  اینها در قبال حمایت های بشری و انسانی تعهدات سیاسی از طالبان بگیرند. غرب و آمریکا بایستی در نگاه و نحوه ­ی برخورد و تعامل شان با طالبان و افغانستان، مسائل انسانی و بشری را از مسائل سیاسی تفکیک کنند.

تعامل با طالبان
در تعامل با طالبان، حمایت های بشری و انسانی می بایست جدا از بحث های سیاسی باشد.

باتوجه به آنچه که گفته شد، جامعه جهانی بایستی در نحوه­ ی تعامل شان با طالبان جهت نجات مردم افغانستان و جلوگیری از بروز فاجعه­ ی انسانی، تجدید نظر نمایند و با تفکیک مسائل انسانی و بشری از مسائل سیاسی، در شرایط کنونی ضروری است که سطحی از تعامل با طالبان حفظ گردد و کانال های برای حمایت مردم افغانستان باز گذاشته شوند.

جامعه­ ی جهانی بهتر است که نحوه ­­ی تعامل کشورهای مانند هند، چین و ایران با طالبان را در پیش گیرند. چنانچه این کشورها از یکطرف تحت هیچ شرایطی از مواضع شان که تشکیل حکومت فراگیر و تامین حقوق انسانی افغان­ها و زنان است، کوتاه نمی ­آیند و از طرف دیگر سطح و میزانی از تعامل شان را با طالبان، همچنان به منظور حمایت از مردم افغانستان نگه ­داشته اند و در تعامل با طالبان، مسائل سیاسی و انسانی را کاملا تفکیک نموده اند.

تعامل با طالبان
غرب باید از سیاست کشورهایی چون ایران در تعامل به طالبان الگو بگیرد.

به همین منوال، جامعه جهانی نیز می­تواند تحت هیچ شرایطی دست از تامین حقوق انسانی زنان و افغانها و اقلیت­ها بر ندارند و از هر نوع اهرامی جهت تامین این مسائل استفاده نمایند و از طرف دیگر سطحی از تعامل با طالبان را به منظور حمایت از مردم افغانستان و جلوگیری از فجایع انسانی در این کشور در دستور کار قرار دهند.

مسلم اخلاقی، تحلیلگر سیاسی

 

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=2313

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *