شورای علمای شیعه، گردهمی یا تشکیلی از روحانیان شیعه افغانستان است که با هدف رسمیت بخشیدن به مذهب شیعه در قانون اساسی کشور در سال ۱۳۸۲ در کابل تاسیس شد. وارد کردن احکام و اعتقادات شیعه در نظام آموزشی افغانستان، تدوین و تصویب قانون احوال شخصیه شیعیان و بنیانگذاری شورای اخوت اسلامی میان شیعیان و اهل سنت جزو فعالیتهای این شورا بوده که موثر هم بوده است.
دلایل به حاشیه رفتن شورای علمای شیعه
در دوران حاکمیت محمد اشرف غنی، این شورا ورود چندانی به قضایای سیاسی نداشت و دلایل مختلف سیاسی داشت که از آن جمله دخالت دستهای بیرونی برای زدن و بهحاشیه رفتن شورا بود.
غنی خود تعاملی با علما چه شیعه و چه سنی نداشت و با یک مفکورهای که در ضدیت با دین و اسلام داشت به پیش میرفت و نقش دشتنشانده خلف امریکاییها را بهخوبی و خوشی بازی میکرد، چه در بازیهای سیاسی و چه در فرمولهای که از کاخ سفید میگرفت که گاها خود به نکاتی از آن اعتراف کرده که جزئیات و کلیات آن بهحدی زیاد و قطور است که در این نوشته نمیگنجد.
در بحث مذاکرات بهظاهر صلحی که امریکاییها و اشرف غنی آنرا بهپیش میبرد، سناریو طوری بود که علمای دینی بلکل بهحاشیه کشیده شده بود و هیچ نقشی نداشتند، در حالیکه طالبان با ایدئولوژی دینی فعال بودند و این لازم و ضروری بود که برای برقراری صلح، علمای دینی افغانستان با آنها به میز مذاکره بنشینند تا نتیجه ثمربخشی را بگیرند، ولی این کار نشد و دلایل و دسیسههای زیادی در عقب آن بود که تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.
شورای علمای شیعه در میدان سیاست با طالبان
با سقوط جمهوریت و آمدن امارت طالبانی، شورای علمای شیعه افغانستان اما بهجای سکوت و در یک مقطع حساس تاریخی، فعالتر از قبل پا به عرصه گذاشت و در چارچوب وحدت شیعه و سنی، به طلب احقاق حقوق شیعیان افغانستان وارد میدان شد.
این خواسته زیادی نیست که شورا از طالبان بخواهد مذهب شیعیان را بهرسمیت بشناسند و یا قانون احوال شخصیه شیعه را اجرایی کرده و سهم شیعیان را در حکومت مدنظر بگیرند، زیرا شیعیان قابل انکار نیستند، آنها یک اقلیت کوچک قومی نیستند بلکه ۲۵ تا ۳۰ درصد نفوس افغانستان را پیروان این مذهب شکل میدهد و طالبان هم مجبور هستند که این حقوق را رسمیت بدهند، همانطور که در گذشته نیز رسمیت داشت.
اعضای رهبری شورای علمای شیعه همانند دیگر چهرهها، راه فرار را در پیش نگرفتند و در کنار مردم در کشور باقی ماندند، برای شیعیان و وحدت مردم افغانستان دادخواهی و مذاکراتی را انجام دادند که در نفس خود ارزنده و سازنده میباشد.
ساختار محکم شورای علمای شیعه در برابر فردگرایی
بحث دیگر، متاسفانه فردگرایی و حرکتهای فردی بین برخی از چهرههای شیعی است که بنام نماینده شیعیان با بعضی از مقامات طالبان گفتوگو میکنند، عکس میگیرند و تبلیغات فیسبوکی راه میاندازند، و کار را دشوارتر کرده و راه را پیچیدهتر میکنند.
اما در مقابل، شورای علمای شیعه با یک ساختار منظم و چهرههای دینی و مردمی بهخوبی توانسته و میتواند نمایندگی از مذهب شیعیان کند. بهترین راه برای رسیدن به مطلوب شیعیان، اینست که همه دور یک هسته و محور که شورای علمای شیعه است، جمع شوند تا این ساختار مستحکمتر شود و بهتر بتواند عمل کند.
حرکتهای فردی نهتنها کاربرد و راهبردی ندارد، بلکه شیعیان را از خواستهها و حقوق شان بهدور نگهمیدارد و این اصلاً و ابداً بهنفع جامعه افغانستان و شرایط حاضر نیست.
شورای علمای شیعه نشان می دهد که جنگ راهحل نبوده و نیست
تاریخ افغانستان و حداقل جنگ چهار و نیم دهه گذشته بهخوبی نشان داده که جنگ راهحل نیست و نمیتوان از این طریق بر مشکلات فایق آمد. طالبان هم جزء جداییناپذیر جامعه افغانستان هستند که در کنفرانس بن عامدانه از سوی امریکا بهحاشیه رانده شدند و در نتیجه ۲۰ سال جنگ به درازا کشید.
سقوط جمهوریت و آمدن طالبان یک پیام مهمی که داشت، این بود که بر خلاف انتظارهای امریکاییها که خواستار جنگ و درگیری بودند، جنگ راهحل نیست و شورای علمای شیعه با اتکا به همین ذهنیت راه تعامل را در پیش گرفت و باب مذاکره و گفتوگو را گشود که موثر و مثمر ثمر بوده و است.
عدهای اما ساز مخالفت با این شورا را کوک کردهاند، در حالیکه میدانند ساختار دیگری وجود ندارد و نبود شورای علمای شیعه، یعنی چند دستگی و تشتت بین شیعیان که دورنمای آن تاریک و سیاه خواهد بود.
پایگاه محکم شورای علمای شیعه بین مراجع عظام
در سفری که اعضای رهبری شورای علمای شیعه افغانستان به ایران و عراق داشتند، دیدار با مراجع تقلید شیعیان از مهمترین برنامههای آنان بود. در این دیدارها اعضای شورای علمای شیعه افغانستان گزارشی از نحوه تعامل خود با طالبان در موقعیت حساس کنونی ارائه دادند که مورد استقبال و تایید مراجع تقلید شیعیان در قم و نجف قرار گرفت.
آیت الله سیستانی از بزرگترین مراجع شیعیان جهان در دیدار با هیئت اعزامی شورای علمای شیعه افغانستان از آنها خواستند که از هرگونه خشونت در ارتباط با حاکمان فعلی افغانستان پرهیز کنند.
مراجع تقلید شیعیان در قم و نجف در این دیدارها بر این باور بودند که تعامل شورای علمای شیعه افغانستان با طالبان برای احقاق حقوق شیعیان که شامل حضور در ساختار حکومت فراگیر و به رسمیت شناختن مذهب جعفری میشود، ضروری است.
لعاب کلام
در نهایت دو موضوع باید مورد تامل و اجرایی قرار گیرد.
نخست اینکه ساختار و تشکلی بنام شورای علمای شیعه افغانستان میتواند از مذهب شیعه نمایندگی کند و آدرس معتبر مذاکره با مسئولان و مطالبهگر حقوق شیعیان باشد. دیگر چهرههای سیاسی و دینی شیعه اگر واقعاً دلسوز به شیعیان هستند و میخواهند بههدف مطلوب این قشر بزرگ برسند، نیز باید در قالب این ساختار به مطالبهگری و گفتوگو با طالبان بپردازند که مشکل گشا خواهد بود.
دوم اینکه با توجه به سابقه و جایگاهی که شورای علمای شیعه در جامعه و بین مردم دارد، طالبان باید با این آدرس بهمذاکره بنشینند. حکومت فراگیر و ملی شکل دهند و جایگاه شیعیان را در آن مشخص نمایند تا کشور از بحران و مشکلات رهایی یافته و دیگر خبری از جنگ و خشونت و ویرانی نباشد.
این بهترین فرصت است که در سایه وحدت و همدلی، شیعه و سنی برادرانه و در کنار همدیگر حکومتی را بسازند که دست هیچ خارجی در آن دخیل نباشد. اینک امریکایی نیست که انتخابات را بهمسخره بگیرد و خود رئیس جمهور را انتخاب کند، پس تا فرصت است از این فضا باید استفاده شود و پایههای نظام اسلامی، اخوت و مردمی مستحکمتر از قبل گردد.
شیعه و سنی یک پیکر واحد هستند و چنانچه طالبان هم آنرا مثال میزنند، باید در عمل نیز چنین حکومتی را شکل دهند که بهمعنای واقعی مردمی و ملی باشد.
الیاس احمدی، تحلیلگر افغانستانی