چند روز قبل، در ششمین روز سال نو و در شب ولادت امام حسن مجتبی علیهالسلام، جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب فارسی با آیت الله سیدعلی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران دیدار کردند که در این دیدار سه شاعر سرشناس کشور ما، محمدکاظم کاظمی، نجیب بارور و سیدحکیم بینش نیز به شعرخوانی پرداختند.
نجیب بارور، از شعرای افغانستان در این دیدار و در این محفل، شعری را خواند که پیام همبستگی و وحدت داشت، ولی مهمتر از متن، حاشیه این شعر بود که بارور گفت: من از دورترین جغرافیای ایران از پنجشیر آمدهام. این حرف او مخالفان و موافقان زیادی را به همراه داشت و بهنوعی غوغایی را به پا کرد که در این متن، نگاهی داریم به سخنان نجیب بارور.
اگر سیری به تاریخ داشته باشیم، نام افغانستان، گذشته تاریخی ندارد و برگرفته از نام یک قوم است که بر این کشور گذاشته شد و قبل از آن این جغرافیا و همین طور ایران و تاجیکستان و بخش های از ازبیکستان و ترکمنستان و هند و پاکستان نیز به یک نام که خراسان بود، یاد میشد.
در کنار آن اشعار و ادبیات تاریخی، شماری از ولایت های امروزی افغانستان، به نام ایران بزرگ آمده است. نجیب بارور از حوزه تمدنی بزرگی سخن گفت که افتخارات مشترک زیادی را در تاریخ به ثبت رسانده و در واقع یکی بوده اند. پنجشیر یا بامیان یا بدخشان یا هر ولایت دیگر جدایی از مسائل جغرافیایی، بخشی از ایران فرهنگی هستند که نمیشود آنرا کتمان کرد.
بارور از فرهنگ غنی فارسی و حوزه تمدنی فارسی شعر گفت که مورد تایید آیتالله خامنهای قرار گرفت و گفت: موضوعِ وحدت ملتهای فارسیزبان که مورد نظر شماست از مهمترین مسائل امروز مجموعه این کشورهاست.
نجیب بارور از وحدت گفت
در واقع در یک نتیجه بندی میتوان گفت که نجیب بارور با حرف خود، از مشترکات تمدنی و تاریخی سخن زد، از یکی بودن ایران و افغانستان گفت و به جایگاه حقیقی کشورهای فارسی زبان اشاره کرد. بارور به پاسداری از فارسی تاکید کرد، موردی که باید روی آن توجه شود و از حملات خارجی دور بماند.
امروزه حدود 80 درصد از شهروندان افغانستان به زبان فارسی – دری تکلم میکنند که خود به زبان عامیانه و در امور روزمره از قدرت و جایگاه این زبان حکایت هایی دارد و از پیوندهایی ایران فرهنگی سخن می زند.
بارور با زبان شعر بیان کرد که مشترکات حوزه تمدنی فارسی نباید از بین بود و بلکه باید تقویت گردد، چون همه در واقع یکی هستند. این حرف ها، ضدیت با دیگر زبان ها نیست و آنانی که غوغا کرده و این حرف های شاعر پنجشیری را نکوهش می کنند، باید اندک مطالعات تاریخی در مورد حوزه تمدنی فارسی داشته باشند تا بدانند که پنجشیر بخشی از ایران بزرگ یا ایران فرهنگی بوده است یا خیر.
نوشته ام را با شعری از نجیب بارور به اتمام می رسانم تا باشد همیشه به این اصل متوجه باشیم که اشتراکات ما، پیوندهای ما و دارایی های ما فراتر از آنچیزی است که گفته میشود.
هر کجا مرز کشیدند، شما پل بزنید
حرف تهران و سمرقند و سرپل بزنید…
سعید صمدی