افغانستان یکی از فقیر ترین کشورهای جهان است. تحولات سیاسی و فروپاشی نظام قبلی در سال گذشته، وخامت اقتصادی این کشور را دو چندان کرده است. از طرف دیگر دولت جو بایدن در آمریکا نیز در پاسخ به تحقیر نظامیان این کشور در افغانستان توسط طالبان، سیاست زمین سوخته را در پیش گرفته که در حقیقت برای ایجاد حداکثر خسارات اقتصادی طراحی شده است. باتوجه به چنین وضعیت شکننده، چشم انداز آینده ای اقتصاد افغانستان چگونه خواهد بود؟ بدترین سناریوهای احتمالی در فرا راه اقتصاد افغانستان کدامها هستند؟ در این نوشتار تلاش میگردد تا به پرسشهای فوق پاسخ های منطقی ارائه گردد.
وضعیت کنونی اقتصاد افغانستان
اینکه افغانستان دارای ذخایر معدنی فروان است و اینکه این کشور به گورستان امپراطوری ها معروف است، هیچ کمکی به وضعیت آشفته و از هم پاشیده ای اقتصادی کشور نمی کند. همین اکنون طبق آمارهای منتشر شده بیش از 28میلیون نفر در افغانستان با گرسنگی شدید مواجه استند. بسیاری از خانواده ها برای تامین غذا فرزندان خردسال شان را می فروشند.
کسانیکه در خارج از افغانستان اند و اخبار اینجا را دنبال می کنند، شاید تصویر واضح از وضعیت اقتصادی افغانستان نداشته باشند. زیرا آمارهای که در شرایط کنونی از سوی رسانه ها منتشر می شود، چندان قابل اعتماد نیستند و یا حداقل تصویر کامل از وضعیت اقتصادی کشور بیرون نمی دهند.
آمارهای که از رشد اقتصادی توسط سخنگویان طالبان ارائه می گردد، هرگز واقعیت و حقیقت ندارد. واقعیتهای که اکنون جاری و ساری اند، اینست که بیکاری، یاس و ناامیدی، فقر و تنگ دستی، بیچارگی و درماندگی به صورت گسترده دامنگیر افغانهاست. در توصیف وضعیت اقتصادی حال حاضر می توان گفت که افغانستان مرکز ثقل فقر و گرسنگی جهان است.
عوامل فروپاشی اقتصاد افغانستان
اقتصاد افغانستان به شدت وابسته به ثبات سیاسی و اوضاع اجتماعی است. هر نوع تحول در حوزه ای سیاست و جامعه، تاثیرات به سزایی را در حوزه اقتصاد از خود به جای می گذارد. به همین دلیل فروپاشی «جمهوریت» در سال گذشته تکانه ی عمیق بر اقتصاد کشور وارد کردند و تمام نهادهای بانکی و مالی را از بین بردند. پس از تسلط طالبان بر کشور و تداوم دولت تک قومی و همچنان امتناع طالبان از تشکیل دولت فراگیر که خواست همه ی ملت افغانستان و کشورهای منطقه ای و جهانی می باشند، همچنان تاثیرات مخرب و ویرانگر بر اقتصاد افغانستان گذاشته و ادامه دارند.
از سویی دیگر طالبان بر خلاف خواست مردم افغانستان و جامعه جهانی، در طول یک سال و نیم دروازه ای مکاتب بالاتر از صنف ششم را بر روی دختران بسته بودند و در تازه ترین اقدام، دروازه های دانشگاهها را نیز به روی محصلان اناث بسته است. افزون بر این، کار و ایفای وظیفه ای زنان و دختران را در موسسات خارجی نیز ممنوع اعلام کرده است که همگی تاثیرات ویرانگر بر اقتصاد افغانستان وارد می کنند.
در چنین شرایطی آمریکا که با تعامل و تفاهم یک جانبه و غافلگیرانه با طالبان؛ اینها را بر سر قدرت آورده است نیز به شدت دچار سر درگمی و عاجز از ارایه پاسخ به شرکایش است. زیرا بنگاه های رسانه ای آمریکایی و غربی در سال 2021 به شدت طالبان را تطهیر کردند و حتی یکی از خبرنگاران سی ان ان، پس از مصاحبه و گفتگو با سراج الدین حقانی، وی را فرد متمدن و به روز تعریف کرده بود.
باتوجه به اقدامات طالبان و همچنان با در نظرداشت عجز شرماگین آمریکا، این کشور تلاش دارد تا با تحریم های به شدت ظالمانه و انتقام جویانه، بزرگترین خسارات ها را بر اقتصاد افغانستان وارد نماید. بنابراین عامل اصلی سناریوهای که در فرا راه اقتصاد افغانستان وجود دارد تحریمات و جنایت های انتقام جویانه آمریکا و همچنان اقدامات نا سنجیده و غیر عاطفی طالبان است.
سناریوهای احتمالی در فرا راه اقتصاد افغانستان
بدترین سناریوی احتمالی که اکنون در فرا راه افتصاد کشور متصور است، اینست که اقدامات طالبان و همچنان یک دندگی این گروه در مقابل خواست ملت افغانستان و کشورهای منطقه، زیر سایه ی تحریمات جنایتکارانه ای آمریکا باعث فروپاشی و نابودی کامل اقتصاد افغانستان می گردد. زیرا اقتصاد فروپاشیده و از هم گسیخته ای افغانستان تحت هیچ شرایطی توان تداوم مقابله علیه تحریماتی که از سوی واشنگتن طراحی گردیده است را ندارد. از این رو ادامه ی روند کنونی بدون تردید، میلیونها انسان را در افغانستان به گرسنگی و نابودی کامل سوق می دهد و فاجعه ی که در این سیاق متصور است به شدت انزجار آور و غیر انسانی است.
سناریوی بعدی که ممکن است در قبال سرنوشت افتصاد افغانستان اجرا شود اینست که مشاورین کشورهای منطقه به طالبان مشورت دهند و آنان را متقاعد کنند که به خواست های مشروع ملت و کشورهای منطقه پاسخ مثبت دهند. از یک دندگی و تک روی پرهیز کنند و از حالت تقابل در بیایند و با ملت افغانستان همراه گردند و عاقلانه در قبال تحریم های ظالمانه ی آمریکا تدبیر بیاندیشند و اقتصاد افغانستان را نجات دهند.
سناریوی دومی زمانی عملی می گردد که دیپلومات ها و مشاورین کشورهای منطقه و ذیدخل در سرنوشت افغانستان، ذات سیاست های جنایتکارانه ای آمریکا را به صورت واضح و دقیق به طالبان تفهیم کنند تا اینکه آنان دیگر به امید عطوفت از سوی آمریکا و کشورهای غربی نباشند. زیرا به نظر می رسد که طالبان تا اکنون شناخت دقیق از ذات سیاست های آمریکایی و غربی ندارند و به همین دلیل اقدامات شان بیشتر به منظور امتیاز طلبی هستند.
طالبان گمان می کنند که ذات سیاست های آمریکائیها و غربیان، همان چیزی است که در رسانه ها و مطبوعات، مبنی بر دفاع از حقوق بشر، حقوق اقلیت ها و حقوق زنان تبلیغ می گردد. در صورتی که آمریکائیها و غربیان این شعارهای رنگارنگ را به منظور تامین منافع و رسیدن به اهداف شریرشان به کار می برند و اگر طالبان حتی اقدام به قتل عام تمام مردم افغانستان هم بکنند، آنها خم به ابرو نمی آورند.
اقتصاد افغانستان برای نجات خود به یک همراهی جمعی و جهانی نیاز دارد. میلیون ها افغان در خطر گرسنگی و قحطی قرار دارند و در این شرایط تنها گذاشتن آنها اقدامی غیرانسانی است.
مسلم اخلاقی، تحلیلگر و آگاه مسائل افغانستان