معمای اقتصاد و هسته رکود اقتصادی افغانستان
اقتصاد افغانستان هرچند در سالیانِ سال مسیر پر خم و پیچی را گذرانده، ولی در دو دهه و چند سال اخیر مشکلات زیادی را بهخود دید و بارها این کشور عنوان فقیرترین و یا هم یکی از کشورهای فقیر جهان را از آن خود کرد.
آنچه عامل این شکستگی اقتصادی بود، وجود و ادامه جنگ بود که در یک فضای جنگی، کشور از تمرکز به تولید، بهسوی مصرفی شدن رفت، کار و کاسبی به مرور زمان از شهروندان گرفته شد و تاجران و سرمایهگذاران، پولهای خود را بهبیرون از کشور انتقال دادند که خود بحثیست قطور.
نقش امریکا در رکود اقتصادی افغانستان
با نگاهی به حمله و نوعیت حضور امریکا و شرکایش طی دو دهه در افغانستان، بهخوبی میشود تحلیل کرد که بلی امریکا به سطح بالایی در رکود اقتصادی افغانستان نقش دارد.
واشینگتن با استراژی تبدیل کردن افغانستان به جغرافیایی جنگی خودش برای رقابت با رقبای مثل چین و روسیه و ایران به افغانستان حمله کرد.
اینکه مقاماتی مثل بوش پسر میگفت برای مبارزه با تروریسم و کمک به ایجاد نظم جدید به افغانستان لشکرکشی کرده، چرندیاتی بود که طنزنویسان میتوانستند دهها مطالب طنزی از آن استخراج کنند.
همانطور که گفته شد، امریکا نه برای ختم جنگ، بلکه برای گسترش دامنه جنگ آمده بود، اگر غیر از این میبود، نیروهای بیش از ۵۰ کشور چرا نتوانستند تروریسم را نابود نمایند و یک نظام مستحکم را درست کنند.
زیر سایه و حضور همین نیروها، تروریسم گسترش یافت و آمار گروههای تروریستی در جغرافیای افغانستان به بیش از ۲۰ گروه رسید. انتخابات در این کشور وسیله یا بازی سیاسی امریکا بود که با دخالت مستقیم افراد وابسته به خود را به کرسی ریاست جمهوری میرساند و اگر هم دعوا و جنجالی پیش میآمد، وزیر خارجه کاخسفید فیالفور حاضر میشد و با حرف و یا تهدید، بین طرفین دعوا صلح میکرد.
یعنی امریکا نخواست یک نظام مقتدر و مردمی در افغانستان شکل بگیرد، چون در آن صورت استقلالیتی بهوجود میآمد و با موجودیت یک نظام مردمی و قدرتمند، همه سکتورها از جمله اقتصاد رشد میکرد و بهخودکفایی میرسید.
رکود اقتصادی افغانستان در حال شکستن است اگر…
حاکم شدن طالبان بر افغانستان در ۲۴ اسد سال ۱۴۰۰ همزمان بود با اوج فقر و بدبختی مردم افغانستان و این تحولات، تاثیر منفی دیگری روی زندگی و اقتصاد افغانها گذاشت.
تعدادی وسایل خانه خود را فروختند تا برای خانواده خود نان تهیه کنند و تعدادی هم اعضای بدن شان را بهفروش گذاشتند تا زن و فرزندان شان از گرسنگی نجات یابند.
اینک که قریب بهدو سال از حاکم شدن طالبان میگذرد، هرچند آمار فقر هنوز هم بالاست و بر اساس گزارش یک هفته قبل صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف)، شمار نیازمندان به کمکهای بشردوستانه در افغانستان در ماه می به ۲۹.۲ میلیون تن افزایش یافته است، ولی خوشبینیهای هم در این خصوص بهوجود آمده است. از جمله گزارش اخیر بانک جهانی. استخراج منابع زیرزمینی، داد و ستد اقتصادی افغانستان با همسایهها و… قطعاً روی بهبود اقتصاد کشور تاثیر دارد.
بلوکه کردن ذخیره ارزی افغانستان توسط امریکا به این مشکلات افزون کرده و طالبان باید از راه دپلماسی و همکاری کشورها، این پولها را از امریکا بگیرد، زیرا میشود پروژههای زیاد کاری و انکشافی را با استفاده از آن راهاندازی کرد.
خلاصی از رکود اقتصادی و ختم کلام
همانطور که در بالا هم یادآوری شد، رکود اقتصادی افغانستان یا اقتصاد بد افغانستان معمای پیچیدهای نیست و هسته این رکود و تبدیل شدن افغانستان بهفقیرترین کشور جهان، استراتژی شیطانی امریکا بوده و است که برای رسیدن به مقاصد خود، این کشور را قربانی کرد و در قطعاً در یک فضای جنگی، اقتصادی وجود ندارد تا کشور یا مردم آن بدان دلخوش کنند.
طالبان برای بهبود اقتصاد کشور و سایر بخشها و سکتورها، نیاز دارند حکومتداری سالمی را سرپا کنند تا مشروعیت بهدست بیاورند و در قدم دیگر همانطور که اکنون افغانستان با همسایههای مثل ایران و پاکستان ارتباط خوب تجاری دارد، این ارتباط و صادرات و واردات محصولات قطعا با ارزش و تاثیرگذار است.
تعامل با همسایهها از شرطهای مهم رشد اقتصادی افغانستان بوده و خواهد بود. بهطور نمونه میشود به خط آهن هرات – خواف اشاره کرد که هم میتواند هرات را به قلب تجارت افغانستان و منطقه تبدیل کند و هم در کوتاهترین زمان و آسانترین راه، محصولات افغانستان را به اروپا صادر کند.
پروژههای مهم انکشافی و اشتغالزا و استفاده از منابع زیرزمینی و ظرفیت داخلی از دیگر موارد مهمی است که در خودکفایی اقتصادی افغانستان میتواند موثر و مثمر باشد.
محمد احمدی، تحلیلگر