از عملیات آزادی تا بربادی؛ امریکا با افغانستان چه کرد؟
حضور امریکا در افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ مقوله پیچیدهای نیست. پس از حملات یازدهم سپتمبر، بوش پسر دستور حمله به افغانستان را صادر کرد که در کمتر از یک ماه، حکومت طالبان سرنگون و دولت موقت بهریاست حامد کرزی شکل گرفت و صلح نسبی در کشور برقرار شد.
چرا امریکا با شعار عملیات آزادی به افغانستان حمله کرد؟
پیرامون چرایی حمله امریکا به افغانستان، آنچه پیدا و واضح است، واشنگتن در ادامه سیاستهای مداخلهگرایانه خود اینبار خواست رقبای قدرتمند منطقهای خود که روسیه و ایران و چین بودند را با استفاده از موقعیت ژئوپلتیک افغانستان تحت فشار قرار دهد. حملات یازدهم سپتمبر القاعده به برجهای دوگانه نیویارک این بهانه را دست کاخسفید داد و حمله آغاز شد.
امریکا با شعار عملیات آزادی به افغانستان حمله کرد و مبارزه با تروریسم و هراسافکنی را سرلوح گفتار و نوعیت حملهاش نموده بود که پس از مدت کوتاهی (کمتر از یک ماه) طالبان شکست خوردند و حکومت جدیدی در این کشور شکل گرفت.
حمله نظامی امریکا به افغانستان
واشنگتن و نیروهای ناتو ۲۰ سال در افغانستان حضور نظامی داشتند و در این مدت نهتنها تروریسم از بین نرفت، بلکه چندین گروه تروریستی دیگر نیز اعلام حضور کرده و بهفعالیتهای تروریستی علیه منافع افغانستان و منطقه پرداختند.
اینجا سیاست دروغ کاخ سفید در مورد عملیات آزادی بهخوبی آشکار میشود که در مدت کمتر از یک ماه توانست طالبان را شکست دهد، ولی در مدت ۲۰ سال نتوانست امنیت را به افغانستان برگرداند.
این واضح بود که واشنگتن خود در پیدایش گروههای تروریستی نقش اول را داشت و در یک فضای مسموم امنیتی با استفاده از همین گروهها میتوانست منافع کشورهای رقیب را هدف قرار دهد که نمونههای زیادی از آن وجود دارد. عملیات آزادی تنها سرپوشی بر اهداف شوم امریکا بود.
فجایعی که امریکا با شعار آزادی در افغانستان به بار آورد
مداخله و نقض حقوق بشر زیر سایه عملیات آزادی، ذات امریکا
ويليام بلوم، نويسنده امريکایی کتاب “دولت ياغی” مینويسد: از سال 1945 تا پايان قرن بيستم، ايالات متحده تلاش کرد که بيش از 40 حکومت خارجی را سرنگون کند و بر ضد بيش از 30 جنبش ملیگرای مردمی که برضد رژيمهای غير متساهل کشورهای خود اقدام میکردند وارد عمل شد. در اين فرايند، ايالات متحده باعث مرگ چندين ميليون نفر از مردم جهان شد و ميليونها نفر ديگر را با اقدامات خود محکوم به زندگی در درد و نوميدی نمود.
مداخله به عراق در سال ۲۰۰۳ و مداخله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ با عناوین عملیات آزادی، بهوجود آورنده هزاران درد برای افغانها و عراقیها بود که در یک برهوت ناپیدا قرار گرفتند و آیندهای برای خود نمیتوانستند متصور شوند.
جنایت یا جنایتهای امریکا علیه جهان بیشمار بوده و است. بهطور نمونه بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی به ترتیب ۶ و ۹ اگست ۱۹۴۵ دو عملیات اتمی بودند که تاریخ و جهانیان هیچگاهی آنرا فراموش نخواهد کرد که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیسجمهور وقت امریکا، علیه امپراتوری جاپان انجام گرفت.
در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد که به ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر منجر شد. حدود ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که ۲۰ هزار نفر از آنان را نظامیان جاپانی و بقیه را شهروندان غیرنظامی تشکیل میدادند.
تلاش برای مداخله دیگر
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه روز جمعه گذشته پس از نشست شورای وزیران خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای اعلام کرد که امریکا قصد دارد زیربناهای نظامی خود را وارد منطقه اطراف افغانستان کند و بار دیگر در تلاش است تا در امور این کشور دخالت نماید که قابل قبول نیست و همه از خطر بزرگ این تلاش آگاه هستند.
این پیام مهمی را میرساند که امریکا پس از ناکامی استراتژیک سیاسی و نظامی در افغانستان، خواست از طریق اوکراین این شکست و ناکامی را جبران کند، ولی این امر ممکن نشد. جنگ اوکراین برخلاف آنچه کاخ سفید میخواست، پیش رفت و این کشور تبدیل بهویرانهای گشت که گویا زندهجانی در آن زیست ندارد.
بهنظر میرسد که امریکا اینبار با استفاده از خاک پاکستان، دخالتهای خود را به افغانستان ادامه دهد، زیرا دولت اسلامآباد در سیاستگذاریهای خود، پیرو سیاستهای امریکا بوده، همانطور که در ۲۰ سال حضور نظامی امریکا در افغانستان، پاکستان به مکان تربیت تروریستان مبدل شده بود تا محمولههای تروریسم را بهدستور امریکا به افغانستان صادر نماید.
گپ آخری و مهم
امریکا در سال ۲۰۰۱ با عملیات آزادی به افغانستان حمله کرد، ولی جز بربادی، حاصلی برای افغانها نداشت. زیرساختها از بین رفت، امنیت گم گشت، اقتصاد فلج شد، کشتار بیگناهان به یک امر عادی تبدیل گشت، انتخابات بازیچهای بیش نبود و همه هستی افغانستان وسیله بازیهای کاخ سفید گشته بود.
پس از خروج غیرمسئولانه واشنگتن و ناتو از افغانستان و نیز شکست در جنگ اوکراین، بهنظر می رسد که امریکا هنوز از منطقه دست نکشیده و با استفاده از ابزارهای گوناگونی تلاش دارد ورودی بر منطقه داشته باشد. آنچه در این مقطع مهم، حیاتی و ضروری است، بسیج کشورهای منطقه بهشمول افغانستان میباشد.
تعامل با امریکا جز ویرانی و آدمکشی، حاصلی نداشته و تاریخ بر این گپ شاهد است. پس لازم است که در مرحله اول طالبان متوجه نیرنگ امریکا شده و نگذارند کاخ سفید بر تصمیمگیریهای شان دخالت داشته باشد و در مرحله دوم کشورهای منطقه یک بسیج قوی را بهوجود بیاورند تا در کنار قطع دخالتهای امریکا، شرّ پروژه امریکایی – غربی تحت نام داعش نیز از بین برود و خنثی گردد.
الیاس احمدی، تحلیلگر