وحشیانه ترین نسلکشی قرن 21 در نوار غزه
پس از 7 اکتبر سال گذشته میلادی تهاجم وحشیانه اسرائیل در غزه شروع شد. بر اساس آماری اعلامی از سوی وزارت بهداشت فلسطین در غزه، تعداد قربانیان حملات اسرائیل به 32 هزار و 552 نفر است و شمار مجروحان نیز به 74 هزار و 980 نفر افزایش یافته است.
این درحالی است که از بدو شروع جنگ، غزه در تحریم کامل قراردارد، آب و برق از سوی اسرائیل قطع شده است و مردم به غذا و داروی کافی دسترسی ندارند. بر اساس اعلام سازمان ملل متحد 1.1 میلیون نفر در معرض ناامنی شدید غذایی قرار دارند. خانه ها، مدارس، شفاخانه ها و تمام زیرساخت های این منطقه تخریب شده است. از دید بسیاری از آگاهان و نهادهای بین المللی این وضعیت یک نسل کشی تمام عیار است.
نسل کشی چیست؟
نسلکشی یک از چهار جنایت بینالمللی است که در اساسنامه رم مطرح شده و تحت صلاحیت دیوان بینالمللی کیفری قرار دارد. طبق ماده 2 اساسنامه دیوان، «نسل کشی عبارت است از ارتکاب هریک از اعمال ذیل به قصد نابود ساختن کل یا بخشی از یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی مانند:
الف) کشتن اعضای آن گروه؛
ب) واردآوردن صدمه شدید جسمی یا روانی به اعضای آن گروه؛
ج) ایجاد شرایط دشوار زندگی برای یک گروه بهقصد نابود ساختن کل یا بخشی از آنان به طور عمدی با یک حرکت حساب شده؛
د) تحمیل اقداماتی بهقصد پیشگیری از توالدوتناسل در گروه؛
ه) انتقال اجباری کودکان آن گروه به گروهی دیگر هست.»
آیا در غزه نسلکشی اتفاق افتاده است؟
بررسی واقعیت های عینی غزه پس از 7 اکتبر سال 2023 تاکنون نشان می دهد که از 5 مصداق نسل کشی در اساسنامه رم چهار مورد آن به طور وحشیانه در غزه رخ داده است؛ زیرا مردم فلسطین به دلیل فلسطینی بودن، و مسلمان بودن مورد تهاجم قرار گرفته اند و همچنین هیچگونه تفکیک بین نظامی و غیر نظامی نگرفته، بلکه به قصد نابودی کلی، مورد هدف بوده است که نتیجه آن به شهادت رسیدن 32 هزار و 552 نفر و مجروحیت 74 هزار و 980 نفر بوده که مصداق اتم بند (الف) ماده (2) اساسنامه رم است.
با توجه حملات کور اسرائیلی ها از زمین و هوا و عدم تفکیک بین نظامیان و غیرنظامیان، و حتی بمباران اردوگاه های بیجا شدگان شدیدترین آسیب جسمی و روانی را بر فلسطینی ها وارد کرده است (مصداق بند (ب) ماده 2 اساسنامه رم). قطع آب، برق و تخریب منازل مسکونی، شفاخانه ها، و دیگر زیربناهای شهر و تحریم کامل نوار غزه به صورت حساب شده، عمدی و به قصد نابودی کلی مردمان غزه صورت گرفته که مصداق اتم بند (ج) ماده (2) اساسنامه دیوان است.
عملکرد اسرائیل به گونه ای بوده که هیچ شبه های باقی نگذاشته است که این وضعیت را نتوانیم نسل کشی بنامیم. خانم فرانچسکا آلبانزه، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در سرزمین های اشغالی فلسطینی، در گزارش خود که در 26 مارچ سال روان ارائه کرد، به صراحت می گوید: «دلایل قانع کنندهای هست که بپذیریم، نشانه های کافی برای تأیید طرح ریزی جنایت نسل کشی علیه فلسطینان به عنوان یک گروه در غزه وجود دارد».
او در گزارش خود تأکید می کند که «به نظر میرسد قصد اسرائیل نابودی کلی یا جزئی فلسطینیها است که یک ماده اساسی کنوانسیون ضد نسلکشی است.» پیش از این آفریقای جنوبی به اتهام جنایت نسل کشی فلسطینیان در غزه علیه اسرائیل در دیوان بین المللی دادگستری (آی سی جی) طرح دعوا کرده بود.
البته این چیزی نیست که تنها خانم فرانچسکا آلبانزه و یا آفریقای جنوبی مطرح کرده باشند، بلکه بارها اشخاص، نهادهای مستقل و کشورهای مختلف از وقوع نسل کشی گسترده توسط رژیم صهیونیستی در نوار عزه گفته بودند و بدین جهت بارها از شورای امنیت سازمان ملل متحد خواستار اقدام فوری برای توقف جنگ در غزه شدند که متأسفانه با کارشکنی های آمریکا، شورای امنیت نتوانستند پاسخ درخور به درخواست کشورها بدهند و کاری به منظور حفظ جان وکرامت انسانی فلسطینیان انجام دهند و از این طریق بتواند کمکی به حفظ صلح و امنیت بین المللی در قرن حاضر کرده باشد.
برای جلوگیری از وضعیت موجود در غزه و اتمام نسلکشی قرن 21 چه باید کرد؟
برای متوقفشدن نسلکشی قرن 21 و جنگ در نوار غزه و بازگشت امنیت در این منطقه دو راهحل می تواند متصور باشد:
1. اقدام فوری شورای امنیت سازمان ملل متحد با استفاده از اختیارات فصل هفتم منشور ملل متحد؛ به نظر می رسد به این سناریو نباید خیلی امیدوار بود؛ زیرا علیرغم انزجار عمومی جهانی از اقدامات اسرائیل در غزه، دولت های غربی در رأس آمریکا، انگلیس و فرانسه رژیم صهیونیستی بهصورت مستقیم در این جنایات همراهی کرده اند و آمریکا بهعنوان یکی از اعضای دائم شورایت امنیت است در شورا نقش وکیلمدافع را برای اسرائیل بازی می کند. بدین جهت است که چندید بار شاهد وتوی قطعنامه های مربوطه به وضعیت غزه از سوی آمریکا بودیم؛ لذا شورای امنیت اگر هم قرار باشد کاری انجام دهد با کارشکنی های آمریکا مواجه است و نمی تواند یک تصمیم مؤثر اتخاذ کند.
2. اقدام هماهنگ سیاسی و حمایت منسجم کشورهای اسلامی از مردم فلسطین؛ به نظر نویسنده کشورهای اسلامی این پتانسیل را دارد که در یک اقدام هماهنگ اسرائیل را سر جایش بنشانند و نهتنها از سبعیت کنونی این رژیم غاصب جلوگیری کنند، بلکه فلسطینیان به آرزوی دیرینهشان که تسلط بر سرنوشت خوش است برسانند، البته مشروط بر اینکه متحدانه عمل کنند و سیاست دوگانه را کنار بگذارند؛ زیرا بر کسی پوشیده نیست که سیاست دوگانه برخی از کشورهای اسلامی در سبعیت و جری شدن بیشتر اسرائیل نقش پر رنگ داشته است، بهویژه کشورهای که از یک سو حملات اسرائیل بر مردم فلسطین را در نوار غزه محکوم می کنند و از سوی دیگر خود تأمینکننده عمده ای انرژی اسرائیل هستند.
کمک به مردم فلسطین و نجات آنان از ستم کنونی نیازمند عبور از سیاست دوگانه و تعهد راسخ به حمایت از مردمان این خطه است، بدون شک چنین اقدامی بهمراتب می تواند موفقیت بیشتر نسبت به اقدامات سفارشی آمریکا در شورای امنیت باشد و به توقف نسلکشی قرن 21 منجر شود.
سردار اخلاقی زاده