پس از بهقدرترسیدن دوباره طالبان همواره رشد افراط گرایی و تروریسم در افغانستان، یکی از دغدغه های اصلی کشورهای دور و نزدیک بوده است. بدین جهت قطع ارتباط طالبان با دیگر گروه های تروریستی بهویژه القاعده از جمله شرایط اساسی جهان برای بهرسمیتشناسی حکومت طالبان عنوان می شود. در مورد حضور القاعده در افغانستان تحت حاکمیت طالبان روایت های متناقضی وجود دارند. این تناقض گویی را بیش از همه در گزارش های نهادهای مرتبط با ایالات متحده و اظهارات مقامات این کشور می بینیم. بر بنیاد برخی گزارش ها، القاعده در افغانستان رشد کافی یافته و از احیای مجدد ظرفیت عملیاتی این شبکه گفته می شود. در جانب مقابل خبر از برچیدهشدن القاعده در افغانستان است، موضوعی که اخیراً رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا نیز به آن اشاره کرده است؛ اما حقیقت چیست؟ شواهد عینی با کدام یک از این روایت ها سازگار است؟ و یا اساساً پشت پرده این روایت های متناقض چه سیاستی دنبال می شود؟
روایت آمریکایی ها در مورد حضور القاعده در افغانستان
آمریکایی ها در مورد حضور القاعده در افغانستان روایت واحدی ندارند. نخستین اظهارات صریح مقامات آمریکا در مورد حضور القاعده در افغانستان به روزهای آغازین سقوط کابل به دست طالبان باز می گردد.
دیوید کوهن، معاون «سیا» و ژنرال اسکات بریر، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، روز 23 سنبله 1400 برابر با 14 سپتامبر 2021 در نشست اطلاعاتی و امیت ملی در واشنگتن، اظهار داشتند که القاعده می تواند ظرف یک یا دو سال آینده توانایی خود را بازسازی و آمریکا را از خاک افغانستان تهدید کند.
پس از ادعای کشته شدن ایمن الظواهری رهبر شبکه القاعده در کابل توسط پهباد آمریکایی این روایت تقویت شد؛ اگرچه زلمی خلیلزاد به صورت تلویحی از همکاری برخی مقامات طالبان در ترور ایمن الظواهری گفت؛ اما عمدتا آمریکایی ها این امر را نشانه ای حضور القاعده در افغانستان و ارتباط طالبان با القاعده دانسته و طالبان را متهم به نقض توافقنامه دوحه کردند.
جان کربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی آمریکا گفته بود «ما فکر نمیکنیم و یا معتقد نیستیم و حدس نمیزنیم، بلکه میدانیم این (پناه دادن به الظواهری) نقض توافقنامه دوحه است.»
ایالات متحده که پس از به قدت رسیدن طالبان به صورت مستمر با مقامات این گروه در ارتباط بود، با ادعای کشتن الظواهری در کابل برای مدتی این روابط را قطع کرد؛ اما پس از دیدار دیوید کوهن و تام وست نماینده خاص ایالات متحده در امور افغانستان با رئیس استخبارات طالبان در دوحه قطر که در 16 میزان 1401 انجام شد، شاهد روایتی دیگری مقامات آمریکایی از حضور القاعده در افغانستان هستیم.
همین تغییر رویکرد بود که آمریکایی ها از گزارش تیم تحلیل و نظارت کمیته تعزیرات شورای امنیت استقبال نکردند و گفتند ما شواهدی که نتایج این گزارش را حمایت کند مشاهده نکردیم. اخیرا جوبایدن رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا نیز در واکنش به گزارش وزارت خارجه این کشور در مورد خروج از افغانستان -که در آن از دولت بایدن انتقاد شده است- از عدم حضور القاعده در افغانستان و همکاری طالبان با این کشور سخن گفته است.
این اظهارات طالبان علیرغم اینکه مورد استقبال طالبان قرار گرفته، واکنش منفی دیگر جریان ها و نهادها را در پی داشته است. در این میان واکنش نشریه لانگ وار مربوط به بنیاد دفاع از دموکراسی ها که یک نهاد آمریکایی مستقر در واشنکتن است قابل توجه می نماید. لانگ وار با این عنوان تحلیل خود از وضعیت را می نویسد: «بررسی واقعیت: ادعای رئیس جمهور بایدن که القاعده در افغانستان نیست به طور آشکار دروغ است». بنابراین ما شاهد نوعی روایت متناقض آمریکایی ها که بیشتر تاکتیکی به نظر می رسد در مورد حضور و یا عدم حضور القاعده در افغانستان مواجه هستیم.
روایت دیگران از حضور القاعده در افغانستان
اظهارات بایدن در مورد عدم حضور القاعده در افغانستان و همکاری طالبان در حالی صورت می گیرد که چندی پیش تیم تحلیل و نظارت کمیته تحریمهای سازمان ملل متحد در چهاردهمین گزارش خود در اوایل ماه جون سال جاری میلادی، از ارتباط طالبان با شبکه القاعده و ۲۰ گروه تروریستی دیگر پرده برداشته بود.
در این گزارش آمده بود که القاعده دارای «پناهگاه امن» در افغانستان است و «روابط بین طالبان و القاعده نزدیک و همزیست باقیمانده است». همچنین در این گزارش تصریح شده است که القاعده در حال حاضر در شش ولایت هلمند، زابل، ننگرهار، نورستان، بادغیس و کنر که القاعده اعضای تحریک طالبان پاکستانی را آموزش میدهد، کمپهای آموزشی را راهاندازی کرده است و خانههای امنی در ولایات فراه، هلمند، هرات و کابل بوده و یک مرکز عملیات رسانه ای در هرات اداره میکند.
علاوه بر این گزارش، لانگ وار نشریه مربوط به بنیاد دفاع از دموکراسی ها که یک نهاد آمریکایی مستقر در واشنگتن است می نویسد: «حضور القاعده در افغانستان غیرقابلانکار است. پس از تسلط طالبان بر کشور در 15 آگست 2021، هر گونه توهم اینکه القاعده دیگر در افغانستان فعالیت نمیکند، باید در جولای 2022، زمانی که ایالات متحده امیر القاعده، ایمن الظواهری را در یک حمله هواپیمای بدون سرنشین در کابل کشت، از بین میرفت. ظواهری نهتنها در پایتخت افغانستان پناه گرفته بود، بلکه در یکخانه امن شیک که توسط سراجالدین حقانی، وزیر کشور طالبان که بهعنوان یکی از دو معاون امیر این گروه نیز خدمت میکند، زندگی میکرد.»
این نشریه در ادامه با اشاره به سخنان بایدن که مطبوعات را ببینید، مینگارد: «مشخص نیست که رئیسجمهور بایدن چه مطبوعاتی میخواند، اما واضح است که آنچه در افغانستان اتفاق میافتد چیزی جز مثبت نیست. القاعده کمپهای آموزشی، خانههای امن و یک مرکز رسانهای را در چندین ولایت در سراسر افغانستان ایجاد کرده است. رهبران القاعده در داخل دولت طالبان غرق شدهاند، درحالیکه طالبان برای اعضای القاعده پاسپورت میدهند. گفتههای بایدن هر چیزی جز حق است.»
به نظر میرسد انتقال خانوادههای اعضای تحریک طالبان پاکستانی به شمال افغانستان که یک گروه تروریستی است، میتواند نشانهای ارتباط طالبان با گروههای تروریستی و تأیید گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد و روایتهای همسو با این گزارش باشد.
موضع گیری آمریکایی ها تاکتیکی است
مطالعه روند موقف گیری آمریکایی ها در ارتباط با گروه های تروریستی نشان می دهد که ایالات متحده بیش از اینکه دنبال واقعیت ها باشد، یک نگاه سیاسی و تاکتیکی به موضوع داشته است. به نظر می رسد اظهارات اخیر بایدن در پیوند به عدم حضور القاعده در افغانستان و همکاری طالبان با واشنگتن در راستای همین سیاست صورت می گیرد.
طرح این دیدگاه از سوی بایدن در حالی صورت می گیرد که از یک سو به دلیل انتشار گزارش شورای امنیت، طالبان تحتفشار جامعه بینالمللی است و اظهارات بایدن می تواند مشوقی برای همکاری طالبان با ایالات متحده و جهتدادن این گروه در راستایی سیاست ها و اهداف کاخ سفید در منطقه باشد، از سوی دیگر اظهارات رئیس جمهور بایدن در پاسخ به گزارش اخیر وزارت خارج آمریکا –که انتقادات سختی متوجه دولت بایدن کرده است- و نوعی دفاع از خود بوده که می تواند خوراک داخلی داشته باشد.
در هر صورت شواهد نشان می دهد که دیدگاه جامعه بینالمللی با روایت جدید رئیس جمهور آمریکا همخوانی ندارد؛ بدین جهت هنوز هم قطع ارتباط با گروه های تروریستی از جمله القاعده یکی از خواسته های جامعه بین المللی از طالبان است و اقدامات طالبان برای قطع ارتباط با دیگر گروه های تروریستی از جمله القاعده نتوانسته اسباب قناعت جامعه بین المللی، به خصوص همسایه ها را فراهم کند.
قابلذکر است که ما نباید حضور القاعده را در افغانستان با حضور گروه تروریستی داعش مقایسه کنیم؛ زیرا داعش بهعنوان یک قدرت معارض دنبال آشوب و ناامنی است و وجود او با اقدامات تخریبی و ضد امنیتی که انجام می دهد ارزیابی می شود، درحالیکه شبکه القاعده یک جریان همسو با طالبان بوده و طبیعی است که در داخل افغانستان اقدامات مخل امنیت انجام نمی دهد و بیشتر در صدد آمادگی برای اهداف برونمرزی است و از افغانستان بهعنوان پناهگاه و محل احیای قدرت عملیاتی خود استفاده می کند.
البته این برداشت در خوشبینانهترین روایت از القاعده است و الا بنا بر برخی باورها، القاعده همچون داعش مورد حمایت مستقیم آمریکا بوده و بهعنوان یک نیروی نیابتی این کشور در منطقه از جمله افغانستان عمل می کند.
بههرحال چه شبکه القاعده یک جریان جهادی همسو با طالبان تعریف شود و بدین باور باشیم که مقامات طالبان در تعامل و همکاری با ایالات متحده به حضور این دوست دیرین خویش در افغانستان پایان می دهند و چه القاعده را جریان معارض طالبان و مورد حمایت آمریکا قلمداد کنیم، در هر دو حالت بازنده اصلی طالبان است.
روایت دوم که نیاز به توضیح ندارد؛ اما طبق روایت اول طالبان می بازد؛ زیرا تجربه ثابت کرده است که آمریکایی ها با نگاه مقطعی، تاکتیکی و چندجانبه با مسئله برخورد می کنند و همین امر باعث شده است که همواره دوستان و یا همکاران ازایندست را به دام اندازد.
خالد یوسفی