فراریون افغانستان و تلاش برای بحرانسازی
سقوط جمهوریت در کنار اینکه بحرانهایی را آفرید و روزهای سیاهی برای مردم افغانستان بود، ولی خوبیتهایی را نیز بهنمایش گذاشت تا مردم بیشتر از پیش آنانی را بشناسند که بهنام شان سالها تجارت کرده و برای خود پول و ثروت جمع کردند. سقوط، چهره واقعی این رهبران و فراریون افغانستان را بهخوبی آشکار ساخت که منفعت خودشان فراتر از منافع ملی و مردمی است و در بدترین شرایط به همین مردم پشت کردند و فرار را بر قرار ترجیح دادند.
اخیراً اما برخی از این چهرهها موضعگیریهایی را داشتهاند که نیاز به واکاوی و بررسی دارد. اینکه این فراریون فراریون افغانستان چه میخواهند؟
هدف فراریون از موضعگیریهای تند شان چیست؟
آیا میشود یکبار دیگر به این چهرهها اعتماد کرد؟
عطامحمد نور؛ فراری بیقرار
نور از چهرههایی که مقرش در ولایت بلخ بود و بعد از سقوط نظام از کشور فرار کرد. او بارها علیه طالبان سخن گفت و اما نقد نبود، بلکه بیشتر به طبل بحرانزایی میزد. وی طی گفتگویی با روزنامه انگلیسی اکسپرس و همچنین متنی که در شبکه تویتر خود منتشر کرده، گفته که شبکه القاعده بار دیگر برای آموزش، طراحی و آماده سازی عملیات بین المللی از داخل افغانستان نقشه میکشد.
او افزود ممکن است این شبکه در پی حمله دیگری مشابه حملات یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ باشد. بهقول او: منابع ما میگویند که طالبان به طور فعال با حداقل ۲۲ گروه تروریستی بین المللی در تعامل است. برخی از آنها در داخل افغانستان و برخی از آن سوی مرز در کشورهای همسایه مانند ازبکستان فعالیت میکنند.
این اظهارات اما خلاف نظریه جوبایدن رئیس جمهور امریکا و دیگر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی امریکایی است. جوبایدن اخیراً اطلاعاتی را از نبود شبکه القاعده در افغانستان نقل کرد و گفت: “یادتان میآید در مورد افغانستان چه گفتم؟ گفتم که القاعده آنجا نخواهد بود. گفتم که آنان آنجا نخواهند بود. گفتم که از طالبان کمک خواهیم گرفت. حالا چه میشود؟ چه خبر است؟ مطبوعات خود را بخوانید. حق با من بود.”
امریکا از دشمنان القاعده محسوب میشود و اینکه رئیس دولت این کشور از نبود القاعده در افغانستان سخن میزند و دستگاه اطلاعاتیاش نیز آنرا تایید میکند، گواه بر این است که القاعده در افغانستان حضور ندارد و اظهارات چهرههای مثل عطا محمد نور، دور از واقعیت و درونخالی است.
اطلاعات نور از اطلاعات امریکا بالاتر نیست و میشود چنین استنباط کرد که نور و چهرههای مثل وی بهشدت تلاش دارند تا بحران دیگری را بیافرینند و شایعه حضور القاعده را بزرگنمایی نمایند تا یکبار دیگر پای غرب را به افغانستان بکشانند.
این میتواند بهنفع رهبران فراری یا فراریون افغانستان باشد، ولی قطعا بهنفع افغانستان و افغانها نیست و کشور یکبار دیگر دستخوش دخالتهای بیگانگان خواهد شد.
امریکا و فراریون با افغانستان چه کردند؟
سال ۲۰۰۱ زمانیکه امریکا به افغانستان لشکرکشی کرد، بهانهاش این بود که با تروریسم مبارزه میکند، ولی بعد از مدتی در حالیکه خود ابوتروریسم بود، افغانستان را به قتلگاه تبدیل کرد.
گروههای تروریستی زیر سایه امریکا و ناتو یکی پی دیگر اعلام حضور کردند، کشت و تولید مواد مخدر به اوج خود رسید، اقتصاد و زیربناهای افغانستان فلج شد و این کشور تبدیل به فقیرترین کشور جهان گردید.
فساد و خصوصا فساد اداری در دولت تحت حمایت امریکا گراف بالایی بهخود گرفت و این کشور شد فاسدترین کشور دنیا و هزاران جنایت و خیانت دیگر که امریکا در حق این کشور و این مردم روا داشت.
بعد از ۲۰ سال زمانی که افغانستان را ترک کرد، میراثی بنام داعش را برجا گذاشت که اگر اقدامات سریع طالبان نبود، داعش میتوانست نیروهای نیابتی امریکا در منطقه باشد. البته این نکته را نباید از یاد برد که هنوز تهدید داعش باقیست و نیاز است اقدامات جدیتری در برابر این گروه تروریستی شود.
از جانب دیگر رهبران فراری که با حمایت و خواست امریکا بارگاه و جایگاه یافته بودند، تا توانستند به نام مردم، برای خود قصر و خانه در امریکا و اروپا ساختند و با خون شهدای افغانستان معامله کردند که بر هیچ کسی این مورد پوشیده نیست.
حالا اینکه همین چهرههای منفور در تلاش بحرانزایی دیگر است، تعجبی ندارد، چون بدون حضور اربابشان امریکا نمیتوانند جایگاهی در این کشور داشته باشند و…
گپ آخر!
نگارنده به این باور است که مردم به فراریون افغانستان دیگر هیچ اعتمادی ندارند و نخواهند داشت، چون آنها امتحان خود را دادند و فرار کردند. هرچه تلاش کنند، ولی نمیتوانند بهسالهای قبل برگردند و بیتالمال را غارت نمایند.
بهترین گزینه برای استحکام پایههای نظام، تشکیل حکومت همهشمول از سوی طالبان است که در آن نمایندگان واقعی مردم از بین مردم را جا دهند، نه دزدان و فراریون را. همه اقوام باید برای یک افغانستان متحد شوند، چون اتحاد، رمز پیروزی ما خواهد بود.
محمد احمدی، تحلیلگر