بحران افغانستان و قطعنامه ی شورای امنیت، مسئولیت چیست؟
شورای امنیت سازمان ملل متحد روز جمعه، قطعنامه ی 2721 را با 13 رای موافق و دو رای ممتنع (چین و روسیه) به تصویب رسانید. شورا بر اساس گزارش فریدون سینیرلی اغلو از وضعیت افغانستان، این قطعنامه را تصویب نموده است.
در این قطعنامه سه موضوع اساسی و سرنوشت ساز برای افغانستان مطرح گردیده است: نخست، نقشه راه برای تطبیق قطعنامه طراحی شود. دوم، گروه تماس برای هماهنگی نقشه راه تشکیل گردد. سوم، نمایندهی ویژه برای تطبیق آن مامور گردد.
باتوجه به بحران کنونی افغانستان و با در نظر داشت اینکه دولت های قدرتمند جهان از عاملان اساسی وضعیت کنونی افغانستان است، آیا قطعنامه ی شورای امنیت می تواند تاثیر گذار باشد؟. در این نوشته تلاش می گردد تا پاسخ منطقی و معقول به پرسش فوق ارایه نماید.
تمرکز گزارش اوغلو و قطعنامه ی شورای امنیت ملی
در گزارش اوغلو، حقوق زنان، تروریزم، انزوای سیاسی افغانستان، عدم فعالیت نهادهای مدنی و نیاز جدی برای گفتوگوی ملی بیشتر از همیشه مورد تاکید قرار گرفته است. اوغلو سپس در گزارشش به توصیه ها و پیشنهادات پرداخته است که در قطعنامه ی شورای امنیت از آن استفاده شده است.
بر پایه ی گزارش اوغلو و همچنان با در نظر داشت شرایط موجود در کشور، بدون تردید وضعیت افغانستان به شدت نگران کننده است. اما با این حال جامعه ی جهانی و همچنان سازمان ملل متحد به این نتیجه رسیده اند که تغییر رژیم در افغانستان کارساز نیست، زیرا گزینه ی بدیل و جایگزین طالبان در حال حاضر وجود ندارد.
با توجه به عدم موجودیت گزینه ی بدیل و همچنان با در نظر داشت گزارش و توصیه ی اوغلو، جامعه جهانی تصمیم گرفته اند تا تعامل مشروط با طالبان را در پیش گیرند. اما آنچه که در اینجا مبهم است، اینست که طی بیشتر از دو سال گذشته نیز جامعه ی جهانی با حکومت طالبان در مسیر تعامل قرار داشته اند و همانطور که مشاهده گردید، در طول این مدت تعامل با حکومت کنونی افغانستان، آنگونه که توقع میرفت نتیجه ی در پی نداشت.
عدم نتیجه ی ملموس و محسوس تعامل جامعه جهانی با حکومت طالبان طی بیشتر از دو سال گذشته، دلایل و عوامل خودش را دارد که متاسفانه در گزارش اوغلو و همچنان در قطعنامه ای شورای امنیت نیز بدان توجه نگردیده است و آن اینست که اوغلو به وضعیت افغانستان پس از آگست 2021 توجه نموده و به عوامل به وجود آورنده ی این وضعیت نپرداخته است.
این در حالی است که مسئله ی اساسی؛ عواملیست که سبب حوادث آگست ۲۰۲۱ شد و وضعیت را به چنین شرایطی دگرگون ساخت. بنابراین اولا که بایستی گزارشگر عوامل خارجی و داخلی به وجود آورنده ی وضعیت کنونی را مشخص می نمود و ثانیا شورای امنیت به این مسئله توجه می کرد و کشورها و کسانی که به دلیل منافع شخصی شان افغانستان را به فروپاشی سوق داده اند و در حال حاضر هیچ مسئولیتی هم نمی پذیرند، پاسخگو و یا دست کم مقصر وضعیت کنونی معرفی می نمود تا در مراحل بعدی برای جبران صدمات و خساراتی که به مردم افغانستان وارد گردیده اند، توسط عاملان بحران کنونی افغانستان جبران می گردیدند.
عاملان بحران کنونی افغانستان و مسئولیت شورای امنیت
برای همه گان روشن و مشخص اند که آمریکا و مامورین دست نشانده ی این کشور در افغانستان، عامل درجه یک وضعیت کنونی است و از آن طرف فرار از مسئولیتهای بازیگران داخلی و خارجی در امور افغانستان سبب شدند که این کشور فروبپاشد و دامنه فقر گسترش یابد و کشور به یک فاجعه اقتصادی مبتلا شود. هر چند طالبان در جهت رفع این مشکلات گام های موثری برداشته اند و برای پیاده سازی پلان های اقتصادی خود به زمان نیاز دارند، نمی شود نقش منفی امریکا و غرب در نابودی 20 ساله افغانستان را نادیده گرفت.
متاسفانه گزارش اوغلو به گونه نامرئی تلاش کرده است تا این فرار از مسئولیتها را توجیه کند. این نشان می دهد که گزارش نماینده ویژه ی سازمان ملل در امور افغانستان تحت تاثیر استراتژی غرب به ویژه سیاست امریکا شکل گرفته است.
زیرا اوغلو در گزارشش از نقش واشنگتن در معامله تاریخی با طالبان و دور زدن همهی ارزشهای انسانی سکوت کرده و چشمان خود را در برابر مسئولیت جنگ ۲۰ سالهی آمریکا ـ ناتو در افغانستان بسته است. افزون بر اینکه اوغلو در گزارشش به این موارد توجه نکرده، متاسفانه شورای امنیت نیز به این مسائل هیچ اشاره ی ننموده است.
به همین دلیل چین و روسیه، در حمایت از قطعنامه ی شورای امنیت سر باز زدند. عدم حمایت چین و روسیه از این قطعنامه، متاسفانه تطبیق آن را در هاله ای از ابهاهم قرار داده است. زیرا این دو کشور از اعضای دایمی شورای امنیت و از جمله کشورهای تاثیر گذار است و از آن طرف، تجربه ثابت ساخته اند که هر نوع قطعنامه ای که ملل متحد که به صورت کامل از حمایت تمام اعضا و جامعه ی جهانی بر خوردار نباشد، تعمیل و تطبیق آن با مشکلات و چالش های غیر قابل پیش بنیی مواجه می گردد.
از اینرو شورای امنیت و جامعه جهانی بایستی از گذشته درس عبرت گرفته و در مرحله ی اول عاملان وضعیت و بحران کنونی افغانستان را به نحوی پاسخگو نماید و از آن طرف به این نکته توجه گردد که در طول بیش از دو سال نیم گذشته، یکی از عوامل اساسی که مسیر تعامل با حکومت کنونی افغانستان بی نتیجه و بی تاثیر نموده است، عدم اجماع جهانی در نحوه ی تعامل با طالبان بوده است. بنابراین جامعه جهانی افزون بر اینکه عاملان وضعیت کنونی مشخص و پاسخگو نماید، یک اجماع جهانی و کلی را نیز به وجود آورد، تا بحران افغانستان با مشارکت جهان و منطقه حل گردد.
مسلم اخلاقی