استقلال اقتصادی افغانستان
در روزهایی که جغرافیای سیاسی منطقه بهگونه بیسابقهای درحال تغییر است، افغانستان وارد مرحلهای شده که یکی از حساسترین محورهای قدرت یعنی اقتصاد را هدف بازسازی قرار داده است. سالها بازی مرزی پاکستان، انسدادهای تکراری، فشارهای سیاسی و استفاده ابزاری از تجارت، ساختار شکننده اقتصاد افغانستان را بر مدار آسیبپذیری نگاه داشته است. اکنون کابل با اقدامی کمسابقه تلاش دارد این حلقه قدیمی وابستگی را بشکند و مسیر تازهای برای استقلال اقتصادی افغانستان ترسیم کند. این تحول لحظهای و هیجانی رقم نخورده است، بلکه نتیجه فشارهای دیرین و انباشتهای است که نهایتاً ارادهی کابل را شکل داده و مسیر سیاست خارجی و تجارتی افغانستان را دگرگون کرده است.
اعلام محدودیتها، ممنوعیت واردات دواهای پاکستانی، دستور به تاجران برای انتخاب مسیرهای جایگزین و تهدید به قطع کامل تجارت، همه نشان میدهد که افغانستان تصمیم گرفته است رابطه اقتصادی با پاکستان را بازتعریف کند. در این میان، واکنش کابل تنها پاسخ سیاسی به تهدیدهای إسلامآباد نیست، بلکه بخشی از یک تغییر ساختاری است که آینده تجارت منطقه را دگرگون میکند. اکنون این پرسش اساسی مطرح میشود که آیا افغانستان واقعاً قادر است وابستگی دیرین خود به پاکستان را پایان دهد و ساختار تازهای برای اقتصاد خود طراحی کند؟
افغانستان در برابر بازی دیرینهی پاکستان؛ تغییر معادلهای که سالها در انتظار آن بودیم
روابط اقتصادی افغانستان و پاکستان همیشه در سایه سیاست بوده و اسلامآباد همیشه مرز را به ابزار فشار تبدیل کرده است. هرگاه اختلافات سیاسی افزایش یافته، پاکستان بهگونه فوری گذرگاههای تجارتی را بسته و صادرات افغانستان را متوقف کرده است. این سیاست بیشترین ضربه را بر محصولات باغی و زراعتی افغانستان وارد کرده و تاجران افغان در حساسترین فصلها میلیونها دالر زیان دیدهاند. اکنون کابل تصمیم گرفته است این چرخه تحقیر را پایان دهد و سیاست تازهای را روی دست گیرد.
اظهارات صریح و قاطع ملاعبدالغنی برادر، معاون اقتصادی ریاستالوزرا، در دیدار با تاجران افغان در روز چهارشنبه تاريخ ۲۱عقرب نقطهی اوج این تغییر معادله محسوب میشود. وی تأکید کرد که پاکستان باید تضمین دهد که مرزها هیچگاهی مسدود نخواهد شد و در بدل این تضمین، کابل حاضر است مسیرهای تجارتی را باز نگهدارد. او هشدار داد که هیچ تاجری پس از این حق ندارد برای صادرات و واردات به پاکستان تکیه کند و اگر در آن کشور با مشکلی روبهرو شود، دولت افغانستان نه شکایت او را خواهد شنید و نه به دوسیهاش رسیدگی خواهد کرد.
این موضعگیری نشان میدهد که کابل از سیاست تدافعی سالهای گذشته فاصله گرفته و به سیاست تهاجمی اقتصادی روی آورده است. هشدار ملا برادر نه یک اعلامیه احساسی، بلکه پیام رسمی کابل به پاکستان بود؛ پیامی که نشان میدهد افغانستان دیگر نمیخواهد در برابر انسدادهای تکراری سکوت کند و میخواهد قواعد بازی را تغییر دهد. از طرفی هم میتوان گفت این موضع در برابر تهدیدهای اخیر خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، شکل گرفت و نشان میدهد که افغانستان میخواهد پاسخ تهدید سیاسی را با سیاست اقتصادی بدهد؛ سیاستی که اثر آن بسیار عمیقتر و واقعیتر خواهد بود.
ممنوعیت واردات دواهای پاکستانی یکی از مهمترین شاخصهای این تغییر است. افغانستان یکی از بزرگترین بازارهای دوایی پاکستان میباشد و شرکتهای بزرگ دواسازی پاکستان درآمد قابل توجهی از بازار افغانستان به دست آورند. اکنون کابل با ممنوعیت کامل واردات دوا ضربه مهلکی بر این صنعت وارد میکند. این اقدام نشان میدهد که کابل دیگر تماشاگر نیست و میخواهد از ابزار اقتصادی همانند پاکستان استفاده کند.
با همه حال؛ این تصمیم در واقع اعلام پایان بازی مرزی پاکستان است. افغانستان میخواهد ثابت کند که توان عبور از وابستگی دارد و میتواند تجارت خارجی خود را بر مبنای یک معماری تازه تنظیم کند. این تغییر اگرچه پرهزینه است، اما میتواند یکی از مهمترین تحولات اقتصادی کشور را رقم بزند و ساختار وابستگی را از میان بردارد.
طرح عملی کابل برای استقلال اقتصادی افغانستان؛ گذار از یک مسیر فرسوده به شبکهای از گزینههای جدید
همانطور که گفته شد، اقدام کابل تنها یک اعلان سیاسی نیست، بلکه بخشی از یک نقشه عملی و مشخص است. زیرا از شوهد چنین بر میآید که حکومت سرپرست طالبان ماههاست روی مسیرهای جایگزین کار میکند و تلاش دارد جغرافیای تجارت خارجی افغانستان را تغییر دهد. در این طرح، سه محور اساسی شامل همکاری با آسیای مرکزی، تعامل با ایران، و گسترش اتصال هوایی با هند و منطقه تعریف شده است.
چنانچه در حوزه آسیای مرکزی، افغانستان مذاکرات گستردهای با ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان انجام داده است و تلاش دارد صادرات محصولات زراعتی و باغی خود را از این مسیرها عبور دهد. چه آنکه مسیر ازبکستان در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین کریدورهای تجارتی افغانستان است و کابل روی افزایش ظرفیت بنادر خشک و دهلیزهای ریلی کار کرده است. همچنین افغانستان تلاش کرده است توافقهایی را برای ترانزیت کالا از مسیر قزاقستان و چین تنظیم کند و شبکه حملونقل شمالی خود را گسترش دهد.
در محور ایران، بندر چابهار اهمیت ویژه پیدا کرده است و کابل تلاش دارد ظرفیت این بندر را افزایش دهد.از منظر طالبان، چابهار میتواند جایگزین بندر کراچی شود و افغانستان را به آبهای آزاد بدون نیاز به پاکستان وصل کند. مذاکرات اقتصادی کابل و تهران در ماههای اخیر نشان داده است که دو طرف به دنبال گسترش همکاریهای ترانزیتی استند و دسترسی افغانستان به مسیرهای دریایی از طریق ایران تقویت شده است.
هند نیز در این تحول نقش کلیدی دارد. کابل تلاش دارد صادرات زعفران، میوههای خشک، جلغوزه و محصولات زراعتی و باغی خود را از مسیر هوای به هند منتقل کند. زیرا هند یکی از بازارهای بزرگ مصرفی منطقه است و افغانستان میتواند بخش مهمی از صادرات خود را در این بازار متمرکز کند. حکومت طالبان برنامه خرید هواپیماهای کارگو را روی دست گرفته است و برای تاجران علاقهمند به صادرات هوایی تخفیفهای ویژه در نظر گرفته است. دهلیزهای هوایی با ازبکستان و هند نیز در حال توسعه است و کابل میخواهد شبکهای از مسیرهای تازه برای انتقال کالا ایجاد کند.
این اقدامات نشان از آغاز استقلال اقتصادی افغانستان است و نشان می دهد که افغانستان دیگر نمیخواهد تجارت خود را تنها بر یک مسیر بنا کند و میخواهد جغرافیای تجارتی خود را متنوع سازد. کابل میداند که وابستگی به پاکستان در گذشته بیشترین آسیب را به اقتصاد افغانستان وارد کرده است و برای اینکه بتواند در برابر بحرانهای فزاینده مقاومت کند، باید از این وابستگی خارج شود. اکنون این طرح عملی درحال شکلگیری است و کابل تلاش دارد از دل این تحول، یک استقلال پایدار اقتصادی ایجاد کند.
پیامدهای منطقهای تصمیم افغانستان؛ ضربه بزرگ بر صنعت پاکستان و آغاز رقابت اقتصادی تازه
تصمیم کابل برای پایان دادن به وابستگی اقتصادی با پاکستان پیامدهای مهم منطقهای دارد و میتواند توازن اقتصادی جنوب آسیا را تغییر دهد. پاکستان در سالهای گذشته بخش مهمی از صادرات زراعتی و باغی افغانستان، ترانزیت منطقهای و بازار دوای افغانستان را تحت کنترل داشت. اکنون این کنترل بهگونه ناگهانی از دست پاکستان خارج شده است و اسلامآباد با یکی از شدیدترین فشارهای اقتصادی روبهرو شده است.
ممنوعیت واردات دواهای پاکستانی یک ضربه مستقیم و قاطع بر صنعت دواسازی این کشور وارد کرده است. شرکتهای پاکستانی که سالها از بازار افغانستان سود میبردند، اکنون یکی از بزرگترین بازارهای صادراتی خود را از دست دادهاند. این موضوع در شرایطی رخ داده است که اقتصاد پاکستان در وضعیت بحرانی قرار دارد و از دست دادن بازار افغانستان فشار بیشتری بر این اقتصاد وارد میکند. کابل با این اقدام نشان داده است که توانایی استفاده از ابزار اقتصادی را دارد و میتواند از این ابزار برای دفاع از منافع ملی خود استفاده کند.
در بخش ترانزیت، پاکستان سالها از موقعیت جغرافیایی خود استفاده کرده است و از افغانستان بهعنوان یک بازار حاشیهای بهره برده است. انسداد گذرگاهها یکی از ابزارهای سیاسی اسلامآباد بوده است؛ اما اکنون کابل با ایجاد مسیرهای تازه تلاش دارد این ابزار را بیاثر کند. اگر افغانستان بتواند مسیر چابهار، دهلیزهای هوایی و راههای آسیای مرکزی را تقویت کند، موقعیت ترانزیتی پاکستان بهشدت تضعیف خواهد شد؛ زیرا اسلامآباد سهم بزرگی از ترانزیت منطقه را از دست خواهد داد.
این تحول همچنین رقابت تازهای را در جنوب آسیا رقم میزند و نشان میدهد که افغانستان در حال تبدیل شدن به یک بازیگر مستقل اقتصادی میباشد که پاکستان مجبور است نسبت به نقش تازهای در منطقه تعریف کند. با آنکه اسلامآباد سالها افغانستان را در حاشیه سیاست خارجی خود نگاه داشته است؛ اما اکنون کابل ثابت کرده که میتواند یک معادله جدید ایجاد کند و ساختار وابستگی را پایان دهد. این تحول نه تنها اقتصاد پاکستان را متأثر میسازد، بلکه معادلات سیاسی و امنیتی منطقه را نیز تغییر میدهد.

جمعبندی
تصمیم استقلال اقتصادی افغانستان برای پایان دادن به وابستگی اقتصادی با پاکستان یک تحول تاریخی بهشمار میرود و میتواند یکی از مهمترین تغییرات استراتژیک افغانستان در دهه اخیر باشد. زیرا دیده میشود که کابل پس از سالها تحمل فشارهای سیاسی و انسدادهای تجارتی، اکنون به مرحلهای رسیده است که میخواهد ساختار اقتصاد خود را بازسازی کند و از وابستگی رهایی یابد. طرحهای تازه برای همکاری با آسیای مرکزی، ایران و هند و توسعه دهلیزهای هوایی نشان میدهد که افغانستان تنها به تغییرات شعاری بسنده نکرده است و در مسیر عملی گام گذاشته است.
این تصمیم میتواند آینده تجارت افغانستان را دگرگون کند و نقش پاکستان را در اقتصاد منطقه کاهش دهد. اگر کابل بتواند این تحول را مدیریت کند، افغانستان برای نخستینبار پس از دههها میتواند به یک استقلال اقتصادی واقعی نزدیک شود و ساختار جدیدی برای تعامل با جهان ایجاد کند. آنچه که از قرائنو شواهد بر میآید به نظر میرسد که کابل قادر است این مسیر دشوار اما حیاتی را تا پایان ادامه دهد و اقتصاد افغانستان را وارد مرحلهای تازه نماید.
مریم مرادی











