Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

در ماه های اخیر، جنگ اسرائیل و ایران فقط یک درگیری بین دو طرف نبود؛ بلکه به یک آزمون بزرگ برای وحدت امت اسلامی بدل شد. اتفاقی که باعث استثنایی شدن این رویداد میشود ، شکسته شدن مرزهای مذهبی و قومی بود که برای نخستین بار پس از سالها، در میانه ی جنگ اسرائیل و ایران هیچ فاصله ای بین شیعه و سنی دیده نشد.

مردم افغانستان ، پاکستان، ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی ، با وجود تفاوت های فرهنگی و سیاسی، در یک صف ایستادند و از ایران در برابر تجاوز اسرائیل پشتیبانی کردند. این همسویی بی سابقه نشان داد که مفهوم محور مقاومت فراتر از جغرافیا، تبدیل به یک وجدان مشترک در جهان اسلام شده است.

در واقع شکست اسرائیل فقط یک ناکامی نظامی نبود؛ بلکه شکست یک روایت تاریخی بود که ادعا میکرد اما اسلامی دیگر توان همبستگی ندارد. پیامدهای این جنگ تا سالهای آینده میتواند مسیر سیاست و امنیت منطقه را دگرگون سازد.

  • جنگ اسرائیل و ایران؛ اتحاد بی سابقه ی مسلمانان

در شرایطی که سالهاست کشورهای اسلامی با اختلافات مذهبی، اقتصادی و سیاسی روبه رو هستند ، ماجرای اخیر ورق را برگرداند. افغانستان که از نظر نظامی در وضعیت دشوار قرار دارد و قدرت نظامی کافی برای حمایت نداشت ، شاهد موج گسترده ای از حمایت های مردمی بود. مردم بیشماری در کابل ، هرات و مزار اعلام کردند که آماده اند در کنار ایران علیه اسرائیل بجنگند.

در پاکستان، حتی مقام های رسمی به شکل بی پرده اعلام کردند که در صورت گسترش جنگ ، اسلام آباد گزینه هسته ای را نیز در برابر اسرائیل مدنظر دارد. این اعلام موضع، پیش از هر چیز نشان دهنده اتحاد اسلامی بود؛ اتحادی که سالها در سطح منطقه دیده نمیشد.

  • محور مقاومت ؛ سد بزرگ در برابر اهداف امریکا اسرائیل

وقتی جنگ اسرائیل و ایران آغاز شد، امریکا و کشورهای غربی تصور می‌کردند که ایران به دلیل مذاکرات و فشارهای بین‌المللی ،عقب نشینی خواهد کرد. رسانه های غربی نیز از همان ابتدا کوشش میکردند تا ایران را در موقعیت ضعف نشان دهند. اما برخلاف انتظار، کشورهایی چون ایران، سوریه، لبنان، یمن و حتی گروه های مردمی در پاکستان و افغانستان، فضای کاملا متفاوتی ساختند.

این موج حمایت مردمی باعث شد غرب نتواند سناریوی «تسلیم بدون قید و شرط» را بر ایران تحمیل کند. در نهایت، پاسخ متقابل ایران و محور مقاومت، ضربه ای سنگین بر ساختار بازدارندگی اسرائیل وارد کرد. بسیاری از تحلیلگران این پاسخ را بزرگترین ناکامی نظامی اسرائیل در تاریخ معاصر دانستند.

  • چرا این شکست برای اسرائیل سنگین تر بود؟

برای درک عمق و اهمیت این شکست، باید به گذشته ی جنگ های عرب- اسرائیل نگاهی بیندازیم. در دهه های گذشته، از جمله درجنگ شش روزه، ائتلاف های بزرگ عربی با تمام توان نظامی وارد میدان شدند؛ ارتش های مجهز مصر، سوریه، اردن و چند کشور دیگر درکنار هم صف بستند، اما نتیجه ای جز عقب نشینی و از دست دادن سرزمین در پی نداشت.

جولان، صحرای سینا، رود اردن و بخش هایی از لبنان، محصول همان شکست های سنگینی است که بعد ها بسیاری از کشورهای غربی را مجبور به امضای قراردادهایی کرد که آنان را برای سالها در موضع ضعف قرار داد. قراردادهایی که هنوز هم در جهان عرب از آنها به عنوان تفاهم نامه های تحقیر آمیز یاد میشود.

اما اینبار شرایط کاملا متفاوت بود. ایران بر خلاف دولت های عربی گذشته، با تکیه بر محور مقاومت وارد میدان شد؛ محوری که شامل دولتها، گروه های مردمی و شبکه ای از بازیگران منطقه ای بود که بدون اعلام رسمی، اما با هماهنگی عملی در کنار ایران صف بستند. همین همسویی، معادله ای ایجاد کرد که اسرائیل هیچگاه مشابه آن را تجربه نکرده بود.

از دید بسیاری از تحلیلگران نظامی، اگر جنگ حتی چند روز بیشتر ادامه پیدا میکرد، ساختار نظامی اسرائیل با فروپاشی جدی رو به رو میشد. به بیان دیگر، این درگیری کوتاه، نه تنها اقتدار نظامی اسرائیل را زیر سوال برد، بلکه نشان داد که برای نخستین بار پس از دهه ها، قدرتی در منطقه ظهور کرده که میتواند برتری نظامی اسرائیل را به چالش واقعی تبدیل کند.

  • چرا حمایت غرب نتوانست نتیجه جنگ را تغییر دهد؟

آمریکا، آلمان، فرانسه، بریتانیا و اکثر کشورهای غربی در آغاز جنگ ۱۲‌ روزه میان ایران و اسرائیل، از اسرائیل حمایت همه‌جانبه اعلام کردند. هدف‌شان کاملاً روشن بود: فشار بر ایران تا مانند برخی کشورها «تسلیم بدون قید و شرط» شود. اما آنچه که آن‌ها پیش‌بینی نکرده بودند، اراده قوی ایران و عمق شبکه محور مقاومت بود.

در تحلیل مؤسسه «دوحه» آمده است که واشینگتن و تل‌آویو عملاً پیچیدگی ساختاری جمهوری اسلامی را اشتباه محاسبه کردند؛ آن‌ها عمق ایدئولوژیک و ظرفیت بازدارندگی ایران و متحدانش را دست‌کم گرفتند.

ایران با پاسخ‌های دقیق نظامی، نه تنها مانع تحقق اهداف راهبردی اسرائیل شد، بلکه نشان داد که حمایت غربی‌ها کافی نیست: «شکست راهبرد قدرت‌نمایی اسرائیل مقابل پاسخ‌های دقیق ایران» به این نکته تأکید دارد که برد موشکی و دفاعی ایران معادله را به نفع تهران تغییر داد.

بر اساس گزارش «اکوایران»، حتی مقامات ایرانی تأکید کردند که اسرائیل با وجود حمایت آمریکا نتوانست به اهداف نهایی خود برسد، و طی کارزار مذاکراتی ایران (در حالی که زیر فشار نظامی بود)، طرف مقابل پیشنهاد آتش‌بس را مطرح کرد، نه ایران. همچنین «الجزیره» تحلیل کرده است که ناتوانی اسرائیل در «بی‌ثبات‌سازی یا فروپاشی نظام جمهوری اسلامی» یکی از بزرگ‌ترین ناکامی‌های راهبردی‌اش بوده است: ترورها و حملات غافلگیرکننده غربی – صهیونیستی نه تنها نتیجه‌ نداد، بلکه موجب انسجام بیشتر داخلی در ایران شد.

جنگ اسرائیل و ایران
جنگ اسرائیل و ایران، اتحاد جهان اسلام را دوباره تعریف کرد
  • نتیجه گیری

این رخداد نشان داد که برخلاف آنچه غرب تصور میکرد، اتحاد اسلامی هنوز هم یک واقعیت بالقوه و خطرناک برای اسرائیل است. مردم افغانستان با وجود مشکلات اقتصادی و امنیتی، از نظر روحی و اعتقادی در کنار ایران ایستادند. پاکستان، ایران و کشورهای محور مقاومت با مواضع صریح، یک پیام واحد دادند: اگر جنگی دوباره آغاز شود، معادله قدرت دیگر مانند گذشته نخواهد بود. جنگ اسرائیل و ایران نه تنها یک درگیری نظامی بود، بلکه باز تعریف جایگاه کشورهای اسلامی در برابر قدرتهای جهانی بود. و در نهایت، این جنگ ثابت کرد که اگر اتحاد امت اسلامی حتی چند روز ادامه پیدا کند، میتواند نقشه سیاسی خاورمیانه را دگرگون سازد.

زهرا هاشمی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=10294

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *