جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print
  • مقدمه

پس از تسلط طالبان بر افغانستان در اواسط ماه اگست 2021، پاکستان از کشورهای بانفوذ و قدرتمند خارجی درخواست نمود تا با حاکمان جدید افغانستان در جهت ایجاد ثبات در این کشور مستعد بی ثباتی، همکاری نمایند. با این حال با توجه به سابقه طولانی مدت مداخله پاکستان در افغانستان و چندین دهه حمایت از طالبان، مقامات این کشور این موضوعات را رد می کنند.

پاکستان کشوری است که خود را طرف حق به جانب در مورد مرزهای بخش غربی اش که به نام خط دیورند (1947) مشهور است، می داند. این کشور مدتهاست که افغانستان را به خاطر این مسئله تحت نفوذ خود دارد. امتناع افغانستان از به رسمیت شناختن این خط 2430 کیلومتری به عنوان مرز بین المللی و ادعای آن در مورد مناطق همجوار با اکثریت پشتون پاکستانی، روابط دوجانبه را در گذشته تیره کرده است. پاکستان به عنوان پادزهری برای ناسیونالیسم پشتون و اعمال نفوذ بر همسایه غربی اش، از جناح های مختلف اسلامگرای افغانستانی حمایت کرده که طالبان آخرین نمونه از آنهاست.

در گذشته، مانند حال حاضر، پاکستان به دلیل حمایت از طالبان، خود را با بازیگران قدرتمند بین المللی به ویژه ایالات متحده، در تضاد یافته است. در سال 1996، پس از اینکه طالبان برای اولین بار کابل را تصرف کرد، پاکستان یکی از تنها سه کشوری بود که امارت اسلامی طالبان را به رسمیت شناختند.

پاکستان با اکراه روابط رسمی خود را با طالبان پس از حملات تروریستی سپتمبر 2001 در امریکا قطع کرده بود، اما پس از حملات تروریستی ماه سپتمبر 2001 و سرنگونی رژیم طالبان، پاکستان به شورای رهبری این گروه و سایرین پناه داد.

ساختارهای فرماندهی سیاسی و نظامی طالبان از پناهگاه های بازسازی شده پاکستان و به شورشیان اجازه داد تا سربازگیری کنند، پول بدست بیاروند و عملیات هایی را علیه امریکا و نیروهای همسو و دولت افغانستان انجام دهند. با گسترش شورش در افغانستان، ایالات متحده، پاکستان را مسئول کمک به این گروه دانست.

اسلام آباد متوجه شد که اگر طالبان به قدرت بازگردند، این گروه به شناسایی بین المللی نیاز دارد. تلاش برای ورود طالبان به جریان اصلی سیاست آغاز شد، تلاشی که با خروج ایالات متحده از افغانستان نتیجه داد.

پاکستان ابتدا تلاش های آرام دولت اوباما برای گشودن باب گفتگو با طالبان را تسهیل کرد. اما این تصمیم رئیس جمهور ترامپ برای انجام گفتگوهای مستقیم و آشکار با طالبان بود که بهترین فرصت را برای اسلام آباد برای تحت فشار قراردادن طالبان بمنظور ایجاد ساختار حکومتی منظمی، فراهم کرد.

ارتش قدرتمند پاکستان، الحاق طالبان به چنین ترتیبات تقسیم قدرت را در خدمت منافع اسلام آباد می دانست. نخست، از منافع و نفوذ پاکستان در افغانستان محافظت خواهد کرد که با پایان دادن به چندین دهه جنگ در افغانستان، ممکن است به تثبیت مرزهای مستعد درگیری در منطقه شمال غربی پاکستان کمک کند. به علاوه، اسلام آباد می تواند با میانجی گری مذاکرات روابط تیره خود با واشنگتن را کاهش دهد. از این رو پاکستان مذاکرات آمریکا و طالبان را تسهیل کرد و از توافق 29 فبروری 2020 آمریکا و طالبان استقبال نمود که تاریخ قطعی برای خروج نیروهای خارجی از افغانستان در ازای تعهد طالبان برای قطع روابط با گروه های تروریستی و مشارکت در مذاکرات بر سر راه حل سیاسی با دیگر نیروهای سیاسی افغانستان تعیین کرد.

برای اسلام آباد، ارزش این توافق نامه در چشم انداز حل و فصلی است که با کمک به متحد دیرینه اش طالبان، نفوذ پاکستان بر افغانستان و مداخله پاکستان در افغانستان را تقویت کند.

در حالی که پاکستان نیز انتظار داشت تا از آمریکا، انواع و اقسام پاداش را بگیرد. طالبان از ترتیبات تقسیم قدرت که از نظر دیپلماتیک و مالی مورد حمایت واشنگتن و متحدان غربی آن بود، سود خواهند برد. با این حال در سال 2021، پاکستان نگران چشم انداز صلح از طریق مذاکره شد. در ماه آپریل همان سال، کاخ سفید تصمیم گرفت بدون قید و شرط نیروهای امریکایی را تا 11 سپتمبر، بیستمین سالگرد حملات تروریستی که منجر به مداخله نظامی ایالات متحده شده بود، خارج کند.

پاکستان در عوض خواستار خروج مشروط شد، به موجب آن خروج نیروها با پیشرفت مذاکرات صلح همزمان بود، اما دستاوردهای میدان جنگ طالبان، تمام آنها را زیر سوال برد.

زمانی که قرار شد دولت بایدن تا 31 اگست 2021 تمام نیروهایش را از افغانستان خارج سازد، نیروهای امنیتی ضعیف افغانستان، به رهبری یک دولت ضعیف و از هم پاشیده، تمام مورال نظامی خود را از دست داده بودند و روحیه ای برای جنگیدن نداشتند. به همین دلیل طالبان توانستند بسیاری از مناطق کشور را تصرف کنند. فتح افغانستان به دست طالبان، متحدان اصلی اسلام آباد را در افغانستان به قدرت رساند، اما پیروزی آنها مشکلات دیپلماتیک و امنیتی جدیدی برای پاکستان ایجاد کرد.

در این گزارش به واکنش اسلام آباد در قبال قدرت گیری طالبان در افغانستان می پردازیم. همچنین میزان موفقیت ابتکارات سیاسی پاکستان تا به امروز در مقابله با چالش ها و تهدیدات جدید بررسی می شود.

  • مردم افغانستان بند بردگی را شکسته اند!

سیاستگذاران پاکستانی عوامل متعددی را مسئول تسخیر کشور توسط طالبان می دانستند. این موارد شامل عقب نشینی عجولانه و بدون قید و شرط دولت بایدن و عدم حمایت از دولت اشرف غنی در داخل افغانستان بود. همانطور که نخست وزیر پیشین پاکستان عمران خان شکایت کرد که پاکستان مسئول کاستی های امریکا در افغانستان شناخته می شود. مشاور امنیت ملی پاکستان بر این نکته تاکید کرد و پرسید: “آیا پاکستان به ارتش ملی افغانستان گفته است که نمی خواهد بجنگد” آیا پاکستان به اشرف غنی گفت که از کشور بگریزد؟”

با این حال، زمانی که طالبان کابل را تصرف کردند، بسیاری در پاکستان پیروزی خود را جشن گرفتند، از جمله نخست وزیر عمران خان، که گفت مردم افغانستان بند بردگی را شکسته اند!

این سرخوشی اولیه احتمالا مبتنی بر این تصور بود که تسلط طالبان، که متحد اصلی پاکستان در افغانستان را جایگزین یک دولت غیردوست در کابل کرد، به پاکستان فرصتی داد تا نفوذ خود را بر افغانستان تحکیم کند و مداخله پاکستان در افغانستان تقویت شود.

به نظر می رسد که واقعیات کنونی در حال نابودشدن هستند. همانطور که با اکراه پاکستان برای به رسمیت شناختن رسمی یکجانبه دولت منعکس شده است. سه روز پس از تسلط طالبان، یک تحلیلگر پاکستانی نوشت: “سرنوشت پاکستان کنون، بیش از هر زمان دیگری با سرنوشت افغانستان پیوند خورده است، زیرا پاکستان همواره استدلال کرده است که طالبان برای اداره افغانستان بهتر از هر فردی دیگر، مناسب هستند”.

مداخله پاکستان در افغانستان
مردم افغانستان بند بردگی را شکستند
  • طالبان نیروی مزاحم برای پاکستانی ها؟

نگرانی های بیشماری وجود دارد از اینکه طالبان به یک نیروی مزاحم برای پاکستان تبدیل شود زیرا سیاستگذاران پاکستانی با دولت طالبان مواجه شده اند که فاقد مشروعیت بین المللی و مزایای اقتصادی برای این کشور است. طالبان این کشور را تصرف کرد، اما دولت آنها توسط امریکا و ملل متحد تحریم شده است. طالبان یک اقتصاد ضعیف را به ارث برده است که به سختی از درگیری، بی ثباتی سیاسی، کمبودهای نهادی و خشکسالی آسیب دیده است. کمک های بین المللی که حدود 75 درصد از هزینه های عمومی افغانستان را تشکیل می دادند اکنون قطع شده است و ممکن است به یک فاجعه انسانی در کشور تبدیل شود.

در مقابل این اقدامات تادیبی، طالبان همچنان سرکشی می کنند. آنها در برابر برآورده ساختن انتظارات مساعدت کنندگان، که شامل تقسیم قدرت نمایندگان، احترام به حقوق اساسی، گنجاندن زنان و دختران، و پیروی از تعهدات ضد تروریسم است، مقاومت می کنند. اگرچه نشانه‌هایی وجود دارد که طالبان ممکن است محدودیت‌های تحصیل دختران را کاهش دهند، اما ایالات متحده و دیگر قدرت‌های مهم از جمله چین و روسیه می‌خواهند قبل از دادن هرگونه امتیازی، اقدامات بیشتری را علیه تروریستان ببینند.

اسلام آباد نگران یک همسایه بی ثبات در آستانه فروپاشی اقتصادی است که پیامدهای بالقوه فرامرزی از جمله موج جدید پناهندگانی که به دنبال سرپناه در قلمرو آن هستند، دارند. همچنین از ارتباط مستمر طالبان با گروه‌های شبه‌نظامی پاکستانی مستقر در افغانستان نگران هستند.

اما اسلام آباد به چند دلیل تمایلی به جدایی با طالبان ندارد. این کشور هنوز هم متحدان افغان خود را ابزار اصلی تقویت جایگاه پاکستان در افغانستان می داند. این کشور نمی‌خواهد طالبان سقوط کند – یا با یک چالش نظامی جدی روبرو شود – زیرا درگیری‌های مجدد در افغانستان تأثیرات فرامرزی نیز خواهد داشت. یک کارشناس امنیتی گفت پاکستان “هیچ تمایلی برای پایان دادن به حمایت از طالبان ندارد.” همچنین نمی تواند فروپاشی رژیم طالبان را تحمل کند، که با توجه به همسایگی، عواقب ناگواری برای پاکستان خواهد داشت. بنابراین، سیاست اسلام آباد مستلزم تلاش برای کاهش انزوای دولت طالبان و متقاعد کردن طالبان برای دادن امتیازات لازم به خواسته های بین المللی در مورد حکومت و مبارزه با تروریسم است و در عین حال از آنها می خواهد که روابط خود را با شبه نظامیان پاکستانی که از خاک افغانستان فعالیت می کنند قطع کنند.

مداخله پاکستان در افغانستان
استانکزی، منتقد پاکستان
  • پایان دادن به انزوای دیپلماتیک طالبان

پاکستان از ترس این که دولت طالبان در سطح بین المللی منزوی و از بودجه های بین المللی محروم شود، یک حمله دیپلماتیک به سمت غرب، به ویژه ایالات متحده و کشورهای اتحادیه اروپا آغاز کرد. اسلام آباد با تأکید بر همکاری طالبان در تسهیل پروازهای غرب برای تخلیه شهروندان خارجی و افغان های در معرض خطر، بر تمایل آشکار طالبان برای انجام تعهدات بین المللی در رابطه با حقوق اساسی و مبارزه با تروریسم تأکید کرد. نماینده وزارت خارجه پاکستان در پاسخ به اولین کنفرانس مطبوعاتی سخنگوی طالبان به “نشانه های مثبت” اشاره کرد.

پاکستان ابتدا تلاش کرد تا با دستیابی به تفاهم در مورد ساختارهای حکومتی آینده با رهبران کلیدی افغانستان، به ویژه حامد کرزی اولین رئیس جمهور افغانستان پس از تهاجم ایالات متحده و داکتر عبدالله عبدالله، طالبان را متقاعد کند که از زیر تحریم های غرب خارج شوند. ژنرال فیض حمید، رئیس استخبارات نظامی پاکستان در اوایل ماه سپتمبر، بلافاصله پس از به دست گرفتن قدرت توسط طالبان، احتمالاً برای ارائه چنین پیامی در کابل بود. اسلام آباد امیدوار است که نمای یک دولت فراگیر نگرش بین المللی را تغییر دهد و زمینه را برای پذیرش گسترده و به رسمیت شناختن رسمی دولت طالبان فراهم کند.

در عوض، طالبان با سرخوشی از پیروزی خود در 7 سپتامبر، تشکیل یک دولت موقت را اعلام کرد که عمدتاً از رهبران اصلی جنبش تشکیل شده بود. رئیس این دولت و چندین وزیر از جمله دفاع و داخله در فهرست تحریم‌های سازمان ملل، آمریکا، اتحادیه اروپا و سایر کشورها قرار دارند. طالبان با انتخاب حکومت مبتنی بر شریعت، منتقدان را سرکوب کرده و زنان را از فرصت های شغلی و دسترسی جهانی به آموزش محروم کرده اند. از آنجایی که به نظر می رسد طالبان تمایلی به قطع رابطه با گروه های جهادی، به ویژه القاعده ندارند، چشم انداز برای آزادسازی دارایی های دولتی یا بازگرداندن کمک های غیرانسانی در مقیاس بزرگ و حمایت از موسسات مالی بین المللی ضعیف است.

ابهام کمی در حمایت پاکستان از دولت طالبان وجود دارد. نخست وزیر خان گفت: ما باید دولت کنونی افغانستان را تقویت و ثبات ببخشیم. در حالی که اسلام آباد به طور رسمی حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است، اما خود را به آن نزدیک کرده است و تعاملات و معاملات نیز انجام می شود.

مداخله پاکستان در افغانستان
پاکستان، نگران روابط فرامرزی طالبان
  • سخن پایانی

اسلام آباد ممکن است طالبان را نزدیک ترین متحد خود در افغانستان بداند، اما قدرت گرفتن این گروه برای پاکستان ایده آل نیست. رهبران پاکستان امیدوار بودند که طالبان را به عنوان بخشی از یک ترتیبات تقسیم قدرت به رسمیت شناخته و با بودجه بین المللی وارد عرصه جهانی کنند. در عوض، دولت کنونی گرسنه کمک است، آنها فاقد مشروعیت هستند و بر کشوری حاکم شده اند که در شرف بدترین فاجعه انسانی جهان می باشند.

در این شرایط پاکستان گزینه های خوب کمی دارد. رهبران آن حق دارند که جهان را تحت فشار قرار دهند تا در ماه‌های آینده میزان کمک‌های بشردوستانه به افغانستان افزایش پیدا کند و با برخی وزارتخانه‌های طالبان برای سرپا ماندن خدمات اولیه همکاری کنند. اما اسلام آباد باید در مورد هزینه ها و مزایای نسبی حمایت بی قید و شرط از طالبان فکری کند. به قول یکی از باتجربه ترین دیپلمات های کشور: «هر کشوری سرمایه دیپلماتیک و سیاسی محدودی دارد. آیا پاکستان می تواند تمام این سرمایه را صرف حمایت از طالبان افغانستان کند؟» اگر پاکستان همچنان این کار را انتخاب کند، ممکن است خود را مسئول بحران های بی شمار افغانستان بداند. گزینه بهتر این است که طالبان را بیشتر به سمت حکومتداری فراگیرتر و احترام به حقوق اساسی سوق دهیم، تا ثبات در این کشور ایجاد شود. تعامل با دول غربی باید آسانتر شود تا گام هایی برداشته شود که از فاجعه انسانی در حال پیشروی جلوگیری کند و جان میلیون ها افغان نجات یابد.

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=1199

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *