جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

همانطور که باخبر شدیم اقای حمدالله محب روز جمعه 14 اکتبر سال جاری، با احمد مسعود صحبتی داشته است که این ارتباط را از طریق اکانت توییتری خود به مردم اطلاع رسانی کرد و اظهار داشته که تمرکز اصلی صحبت های دو طرف بالای مسائلی همچون بازگشت به مردم سالاری، نظام جمهوری و حفظ ارزشهای ملی بوده است. دیدار محب و مسعود واکنش های فراوانی بهمراه داشته است.

متاسفانه در طول این یکسالی که طالبان به قدرت بازگشته است شاهد برگشت بسیاری از افراد و مقامات حدود 130 تن بودیم که جز خیانت به کشوری دستاورد دیگری نداشتند، تعدادی برگشتند چون قصد داشتند تا چهره مفسد خود را با برگشت به وطن پاک کنند و یا فعالیت خاصی در بیرون از کشور نداشتند تصمیم به برگشت گرفتند اما داستان آقای محب هم به همین شکل است اما نه با برگشت به کشور بلکه با مسائلی محوری که مردم بالای آنها حساس هستند و ارزش قائل می باشند، قصد پاک که شاید نه، بلکه شاید بتواند از چهره منفی و منفور و طرد شده خود در میان مردم افغانستان بکاهد.

دیدار محب و مسعود
محب بدنبال باز پس گیری جایگاه خود در افغانستان
  • محب کی بود؟

حمدالله محب از آن دست اشخاصی است که شانس و بخت همیشه یارشان بود و ره صدساله را در یک شب رفت و یا بهتر بگوییم که شخصی بود که از خاک به فلک رسید.

هنگامی که اقای غنی رئیس جمهوری فراری افغانستان در سال 2014 خود را کاندیدای ریاست جمهوری نمود، اقای محب به تازگی از رشته تکنالوژی معلوماتی دانشگاه برنل بریتانیا فارغ التحصیل شده بود. او همچنین سابقه فعالیت در بخش تکنالوژی معلوماتی دانشگاه امریکایی در افغانستان را در سوابق خود داشته است. حضور اقای محب در تیم انتخاباتی اشرف غنی، نخستین تجربه او در سیاست بود که انتخاب غنی به عنوان رئیس دولت اشتراکی یا همان وحدت ملی، وی را وارد فعالیت های سیاسی در سطح نخست مملکت کرد (اعطای سفارت افغانستان در امریکا). اقای محب تا پیش از این فعالیت سیاسی به این سنگینی را نداشت، او فقط توانسته بود یک انجمنی تحت عنوان انجمن مهاجران مقیم اروپا در لندن تاسیس کند که بیشتر فعالیت هایش در زمینه برگزاری عیدهای مسلمانان، برگزاری مراسمات فاتحه خوانی … بود.

دیدار محب و مسعود
حضور محب در تیم انتخاباتی اشرف غنی، نخستین تجربه او در سیاست بود

اشرف غنی که همیشه مدعی بود که برای آینده افغانستان برنامه دارد و کار را به اهلش می سپارد، از محب 32 ساله جوانی بی تخصص در عرصه مملکت داری استفاده نمود و به وجود آن همیشه افتخار می کرد.

حمدالله محب این عرصه همراه با کمک همسر آمریکایی خود، لیل محب که تجربه کاری بیشتری نسبت به محب در بخش افغانستان داشت، توانست شبکه های ارتباطی خود را همراه با وزارت امور خارجه، سنا و نخبگان و سیاسیون امریکایی بیشتر کند. او توانسته بود سفارت افغانستان را مملو از کسانی کند که سنگ حکومت غنی را به سینه شان می زنند، بهتر است بگوییم که او به نام، سفیر و نماینده مردم افغانستان بود اما بیشتر سفارت را به دفتر تبلیغاتی حکومت غنی تبدیل کرده بود. این خیانت به مردم از ماه اگست 2015 ادامه داشت تا به اگست 2018.

هنگامی که خبر ناگهانی استعفای حنیف اتمر از سمت مشاور شورای امنیت ملی (قدرتمندترین فرد در حکومت غنی) منتشر شد، ساعاتی بعد ارگ ریاست جمهوری خبر مهم جایگزینی اقای اتمر را منتشر نمود. در این اعلامیه بیان شد که حمدالله محب جایگزین اقای اتمر شده و مسئولیت برقراری امنیت در سراسر کشور را عهده دار شده است.

بله ! اینگونه بود چنین فردی، آن هم شخصی جوان و تازه کار که با پشتوانه سیاسی شخص اول حکومت، از مسئولیتی که در دانشگاه امریکایی تحت عنوان مدیر بخش تکنالوژی معلوماتی داشت، به حلقه اول تصمیم گیری کشوری که غرق در بحران و مشکلات می باشد، رسید.

دیدار محب و مسعود
حمدالله محب از خاک به فلک رسید

اقای محب اولین کاری که کرد، شورا را خوب غربال گری کرد و افرادی را که برایش مورد اعتماد نبودند، از کار، بیکار نمود و تصمیم گرفت تمام دوستانش را از خارج از کشور دعوت به همکاری در این وظیفه مهم کند. حلقه تیم اقای محب مملو بود از جوانان خارج نشین که از مسائل کشوری بدور بودند. همین عدم آگاهی هم باعث شد تا آتش تنش های قومی و سیاسی در کشور شعله ورتر شود.

مشاور پیشین امنیت ملی تنها به شعله ورسازی تنش ها در داخل اکتفا نکرد بلکه در روابط خارجی اش با همسایگان نیز دچار اشتباهات و هیجانات بی مورد شد بهتر است بگوییم که او برای کسب اعتبار در دنیای حقیقی و مجازی دست به هر کاری می زد. او در ماه می 2021 سه ماه قبل از فروپاشی نظام، به ننگرهار در مرز پاکستان سفر کرد و علیه مقامات این کشور سخنان تندی را عنوان داشت: “تاریخ پاکستان جعلی است و این کشور هیچ چیزی برای فخر فروشی ندارد”. همین موضوع کافی بود تا روابط دو کشور نسبت به قبل تیره و تاریک تر شود و روابط اقای محب با حکومت پاکستان قطع گردد. نمونه دیگری هم وجود دارد، اوایل سال 2019 در حاشیه نشست ملل متحد در نیویورک و در جریان مذاکرات امریکا همراه با طالبان، محب در صحبت با رسانه ها عنوان کرد که اقای خلیلزاد قصد تصاحب قدرت در افغانستان را دارد که همین صحبت های تنش آلود باعث شد تا حکومت وقت امریکا ارتباط خود را با مشاور امنیت ملی قطع کنند.

همین کارهای ناسنجیده و کسب محبوبیت در فضای مجازی، باعث شد تا محب به فردی منفور در افغانستان تبدیل شود. می توان اینگونه بیان کرد که وی به عنوان فردی ناپخته در عرصه سیاست از زمانی که مسئولیت مشاوریت امنیت ملی را پذیرفت، افغانستان در تنش های داخلی و خارجی بیشماری غوطه ور شده بود.

دیدار محب و مسعود
حمدالله محب به شخصی منفور در افغانستان تبدیل شد
  • تلاش های بی شمار گریختگان در خارج از کشور

همانطور که معطلع هستیم سیاسیون پیشین کشور در این روزها تلاش دارند تا گروه هایی را با نام های مختلف در جهت تامین منافع خود تاسیس کنند.

آگاه شدیم که محمد حنیف اتمر وزیر پیشین امور خارجه افغانستان جنبش ملی برای صلح و عدالت را در شهر لندن تاسیس کرده که معصوم استانکزی رئیس هیات مذاکره کننده نظام جمهوریت نیز از اعضای آن است و یا گروه دیگری به نام شورای مقاومت نیز در دنیای مجازی شکیل شده بود که عبدالرشید دوستم، عطامحمد نور، صلاح الدین ربانی، احمد مسعود و تعدادی دیگر از افرادی که افغانستان را ترک کرده اند، عضویت دارند.

اما کارشناسان سیاسی معتقدند که جنبش هایی که در خارج از کشور از سوی مقامات پیشین و یا اشخاصی که در نظام پیشین مسئولیتی داشتند و اکنون عبای میهن پرستی و به فکر مردم بودن را بر خود بر تن کرده اند و در فضای مجازی جولان می دهند، بدانند که پشت آنها گروه های استخباراتی جهان غرب قرار دارد و نتیجه ای جز رسوایی نخواهد داشت.

سید بلال فاطمی کارشناس مسائل سیاسی عنوان کرده است که این جنبش ها به رهبری سیاستمداران پیشین مانند حنیف اتمر تحت عنوان جنبش ملی صلح و عدالت در لندن و یا گفتگوها میان احمد مسعود و محب، این کار دنیای غرب و سازمان های استخباراتی است که علیه حکومت سرپرست کنونی انجام می دهند و می خواهند به آنها نشان دهند که ما چنین افرادی را داریم. اما این جنبش ها نتیجه نمی دهد!

برخی دیگر می گویند که این اولین بار نیست که مقامات و سیاستمداران پیشین گروه های سیاسی در خارج از کشور چنین جنبش هایی را تشکیل می دهند. این گونه جنبش ها نتیجه مثبتی ندارد و چهره های جمع شده در این جنبش همگی امتحان شده اند.

همچنین توریالی زازی کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشته است که تعدادی از شخصیت های نظام پیشین در کشورهای خارجی گروه های مختلفی تشکیل داده اند و نام های انقلابی سیاسی به آن داده اند و یا بهتر است که به گفته های آقای مختار کارشناس مسائلی سیاسی اشاره کنیم که گفت: تمام آن گروه هایی که در خارج از کشور تشکیل می شوند و اهداف خارجی را دنبال می کنند، برخلاف منافع ملی افغانستان هستند، این چهره ها در بیست سال گذشته برای افغانستان چه کرده اند، هر گروهی که در خارج از کشور برای مقاصد خارجی تشکیل می شوند به نفع منافع افغانستان نبوده و مفید نخواهد بود!

  • واکنش ها از گفتگو چه بود؟

گفتگوها و دیدار محب و مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی، با واکنش های گسترده ای مواجه شد. حتی برخی از نزدیک ترین حامیان جبهه مقاومت از مسعود به دلیل انجام مذاکرات با محب انتقاد کرده اند.

محمود سیقل، نماینده دایمی سابق افغانستان در سازمان ملل متحد که از حامیان جبهه مقاومت است، بدون اشاره مستقیم به نشست و دیدار محب و مسعود گفت: “در رسیدگی به حال و آینده کشور، لازم است تحولات 21 سال گذشته بررسی شود.” به گفته سیقل، باید از اشتباهات بزرگ و عواملی که فرصت‌های بی‌سابقه را به چالش تبدیل کردند و منجر به فروپاشی نظام سیاسی شدند، درس گرفت.

این در حالیست که هارون معترف رئیس جنبش گذار، در صفحه فیسبوک خود حمدالله محب را یکی از عاملان سقوط نظام جمهوریت عنوان کرده و گفته است: محب هیچ عددی نیست که با او در مورد آینده سیاسی صحبت شود. او یک مجرم سوخته است و از نظر مردم ما از دایره مناسبات سیاسی طرد شده است.

همچنین تمیم عاصی معین پالیسی و استراتژی وزارت دفاع حکومت پیشین افغانستان نیز به این گفتگو واکنش نشان داده و آقای محب را عامل سقوط جمهوریت و یک “انسان شکست خورده” عنوان کرده است. آقای عاصی از این اقدام احمد مسعود در پیامی در فیسبوک خود، سخت انتقاد کرده و گفته است: “با این حساب باید فاتحه مقاومت را خواند!”

بدینگونه در شبکه های اجتماعی نیز، این موضوع با انتقادات بیشماری مواجه شد. امین الله انصاری عنوان کرده است که تجربه های گذشته نباید تکرار شود و به کسانی که در طول دو دهه، هم نظام و هم ارزش های آن را به قمار زدند، نباید فرصت داده شود.

در پایان باید عنوان کرد که آقای احمد مسعود فرزند احمد شاه مسعود نباید اجازه دهد مهره های کهنه، بی ارزش، سوخته و سقوط کرده برایش تعیین تکلیف کنند و مشورت بگیرد و دامنش را گندِ فساد و معامله و آلوده ریا بسازد. هرچه نباشد اقای محب دست پرورده غنی رئیس جمهوری فراری افغانستان است. همانطور که گفته شده، محب فردیست که هزاران سرباز کشور را به طالبان فروخت تا بدین شکل بتواند دِین پشتونیسم خود را برای طالبان ادا کرده باشد.

دیدار محب و مسعود
محب، دست پروردۀ غیرقابل اعتماد غنی
لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=964

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مقالات